نویسنده: جمعی از دادخواهان حق آموزش زنان
گروه طالبان بدون هیچ توجیه و دلیلی میلیونها دختر افغانستان را از حق آموزش محروم کرده، اما محرومیت دختران از آموزش برای آیندهی جامعه خطرناک است.
این یک امر مسلم است که بسته ماندن مکاتب دختران در افغانستان هیچ نوع توجیه و ریشه دینی و فرهنگی ندارد. آنچه امروز جریان دارد بازی سیاسی با حقوق زنان در راستای باجگیری از جامعه جهانی و اعمال جهانبینی محدود، باورهای خرافه و تفکر زنستیزانهی یک جمع است. جمعی از جنگجویانی به نام «طالبان» که به «علم و عقل»، به «تمدن و تکنولوژی» و به «ارزشمندی جان، حق و آزادی انسان» باور ندارند و نیز در قبال اعمال شان احساس مسئولیت نمیکنند. چون پس از سه دهه انسانکشی و انفجار و انتحار به جای «محاکمه» با تحویلدهی حکومت و مردم افغانستان «تقدیر» شدند.
با روی کار آمدن گروه طالبان متاسفانه، زنان به عنوان تشکیل دهندهی نصف نفوس افغانستان از حقوق بشری به ویژه حق آموزش محروم ماندهاند. این در حالی است که افغانستان بیشتر از هر زمان دیگر به زنان باسواد و متخصص نیازمند است.
حوادث طبیعی در ماههای اخیر مثل زلزله و سیلاب که در چندین ولایت کشور هزاران خانه را ویران و هزاران خانواده را بیسرپناه کرد، بیش از همه زنان و کودکان را در معرض آسیب قرار داد. منابع از درون گروه طالبان برای جلب کمکهای جهانی آمارهای متضررین را چندین برابر اعلام میکردند و تلاش داشتند با استفاده از احساسات و عواطف انسانی شهروندان و جهانیان کمکهای بیشتری جلب و در مجراهای فساد سیستماتیک غارت کنند. اما در همین وهله یک چیز آشکار شد. طالبان اعلام کردند که زنان و کودکان بیشتر آسیب دیده و نیاز به خدمات صحی و بهداشتی دارند.
اما چه کسانی باید برای زنان خدمات صحی ارایه کنند؟ به زعم طالبان، باید پزشک و کارمندان صحی «زن» باشند. اما در مناطق جنوب و شرق افغانستان به ویژه ولایات جنوب-شرقی مثل پکتیا، پکتیکا و خوست سه دهه است که طالبان مکاتب را آتش میزنند، دانشگاهها را منفجر میکنند و اگر زنی برای کار یا آموزش از خانه بیرون شود شلاق میزنند؛ هیچ داکتر زن نبود تا به زنان حامله و مریض متأثر از زلزله کمک کند. سازمان جهانی صحت ده پزشک زن از کابل فرستاد، اما آنها مأموریت موقت داشتند و قرار است پس از بازگشت این تیم، زنان این مناطق همچنان بدون داکتر بمانند. چون طالبان به پزشکان مرد اجازه نمیدهند که زنان مریض را تداوی کنند. شاید اینجا طالبان به اهمیت آموزش زنان و نیاز جامعه به نیروی کاری زنان به ویژه پزشکان زن پی بردند.
با تصور بدترین حالت که بقای طالبان در قدرت را برای یک دهه ممکن بدانیم، اندک زنانی که منحیث قابله و پرستار فعالیت دارند تا یک دهه دیگر تعدادی بازنشسته و تعدادی بخاطر فقر و استبداد و محدودیتهای طالبان دست از کار خواهند کشید. در یک سالگی روی کار آمدن طالبان در افغانستان میزان مرگ و میر مادران و نوزادان، و سوی تغذی در کشور در حد «خطرناک» رسیده و به حالت «فاجعه» نزدیک میشود. تصور کنید با بقای طالبان و تداوم این سیاستهای شان تا یک دههی دیگر وضعیت صحی زنان و کودکان چگونه خواهد بود؟!
اینها ابتداییترین مباحث است که زنان باسواد باعث تغیرات مثبت فرهنگی، توسعه و سلامت جامعه میشود. چون طبق تحقیقات انجام شده، میزان مرگومیر زنان باسواد در زمان زایمان کمتر و نقش زنان باسواد در نرخ درآمد خالص کشورها فوقالعاده چشمگیر است و نیز رشد سطح سواد در زنان باعث کاهش خشونتها و افزایش سطح سواد عمومی و رشد سالم کودکان میشود.
با ذکر نیاز مبرم جامعه به زنان متخصص و دانشآموخته به روایتهای تلخ دختران از 19 سپتامبر سال گذشته میلادی و آن چهارشنبه تلخی فکر کنیم که دختران دانشآموز بالاتر از صنف ششم مکتب حکایت دارند. باید بغض آنان گلوگیر جامعه جهانی، تسلیمدهندگان قدرت به طالبان و رهبران این گروه زنستیز شود.
بسیاری از دختران ۳۳ روز پس از تسلط طالبان با خوشحالی به مکتب رفتند، اما بعد از گذشت تنها چند ساعت در مکتب اعلامیهی وزارت معارف طالبان را شنیدند که براساس آن، دورههای متوسطه و لیسه مکاتب دخترانه فعلا بازگشایی نمیشود. فقط پسران حق دارند در تمام دورهها به مکتب و دانشگاهها بروند.
بنابر گزارش رسانهها و نهادهای مدافع حقوق بشر، بسته ماندن مکاتب به روی دختران گراف ازدواجهای اجباری و زیر سن را به شدت بالا برده و میزان امید به زندگی و آیندهی دختران را کاهش داده است.
اما سکوت دستجمعی و تن دادن به تصمیمهای سیاسی و تبعیضآمیز طالبان راه حل نیست. همچنان که زنان از سراسر کشور برنامههای اعتراضی علیه طالبان را راهاندازی کردهاند، نیاز مبرم است تا جامعه مدنی افغانستان اعم از رسانهها، فعالان مدنی، مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق زنان و نیز نهادهای فعال در این راستا بر حق آموزش زنان تمرکز کنند. جامعه جهانی نیز در قبال وضعیت فعلی دختران افغانستان که از مکاتب محروم شدهاند مسئولیت دارد. بازگشایی مکاتب به روی دختران یک رویدادی نخواهد بود که طالبان با درک نیازمندی جامعه و میل به اعاده حقوق بشری شهروندان انجام دهند، بلکه این امر در نتیجه تلاش جمعی، هماهنگ و مشترک زنان و جامعه مدنی و سیاسی افغانستان با نهادهای مدافع حقوق بشر و دولتهای دخیل بر مسایل افغانستان ممکن خواهد شد. اگر مکاتب دخترانه همچنان بسته بماند، قرار نیست نیروی کاری جدیدی به جمع پزشکان، قابلهها و پرستاران افغانستان اضافه شود. ضمن اینکه زندگی زنان افغانستان بدون آموزش به قهقرا میرود، وضعیت اقتصادی و صحت کل جامعه با یک بحران جدی و پایدار درگیر خواهد شد.