در آستانهی یک سالگی تسلط طالبان بر افغانستان، تظاهرات خیابانی چندین جنبش زنانه در سیزدهم آگست با اشتراک حدود هشتاد زن معترض، با خشونت و سرکوب طالبان مواجه شدند. اعتراض خیابانی که از یک ماه قبل طراحی شده بود تا علیه ظلم و استبداد طالبان صدای رهایی و آزادی بلند کنند. اما جنگجویان مسلح طالبان در برابر دستان خالی زنان معترض گلولهباری کردند. این زنان با شعارهای «نان، کار، آزادی»«عدالت» و «مشارکت سیاسی زنان» به خیابان اعتراض آمده بودند.
برخی از این بانوان در گفتوگو با نیمرخ از تجربهی وحشتناک بدرفتاری جنگجویان طالبان روایت کردند. آنان پس از سرکوب و گلولهباری طالبان در خیابان اعتراض، مورد لتوکوب و بازرسی بدنی قرار گرفتند و سپس با توهین و تحقیر از سوی طالبان تجمع شان متفرق شد و جنگجویان طالبان موبایل یکی از زنان معترض را پس از بازرسی سرقت کردند.
طبق برنامهی از قبل طراحی شده، زنان معترض در سیزدهم آگست باید در گروههای مختلف در مارکیت تجارتی گلبهار سنتر تجمع میکردند و سپس به خیابان میرفتند اما افراد طالبان حتا از این برنامهی زنان نیز مطلع بودند.
مریم حسنزاده یکی از زنان معترض به نیمرخ گفت: «با پلاستیکی از شعارهای «نان، کار، آزادی» که روی کاغذها دستنویسی کرده بودم، وارد مرکز تجارتی گلبهار سنتر شدم شماری از خبرنگاران زودتر از من آنجا رسیده بودند و چشمم به خبرنگار خبرگزاری فرانسه افتاد که قبلا باهم آشنایی داشتیم. با اشارهی چشمم از دور سلامی کردم که یکی از افراد طالبان متوجه شد با نگاه خشن تا چند قدم دورتر همراهیم کرد با خبرنگاران دیگر تماس گرفتم که در بیرون و اطراف محل اعتراض منتظر شروع برنامه بودند و شماری دیگری از اعضای جنبشهای زنانه که هنوز در محل نرسیده بودند و اندکی پس از آن با شعارها از مرکز تجارتی گلبهار سنتر بیرون شدیم و خود را به خیابان رساندیم.»
ظریفه یعقوبی یکی دیگر از زنان معترض میگوید «در همان آغاز مظاهره، افراد مسلح طالبان با شلاق و دنده برقی به جان زنان معترض افتادند اما هیچ کسی اعتنا نکرد و به راه خود ادامه دادیم و خود را به خیابان رساندیم، شعارهای مان را سر دادیم و به آخرین نقطهی اعتراض مان که چهارراهی صدارت بود نزدیکتر شده بودیم که بار دیگر از سوی طالبان سرکوب شدیم. آنها به شلیکهای هوایی و زمینی اطراف تجمع زنان شروع کردند. قرار بود همه ما به زمین بنشینیم اما از شدت گلوله باری گروه گروه به مکانهای اطراف اعتراض پناه گرفتیم. در یک مطبعه که در نزدیکی مان پناه گرفتیم، سه مرد در داخل آن نشسته بود. یکی از آنها به ما گفت که اینجا نیایید و از اینجا بیرون شوید. اما دو تن دیگر آنان ما را به زیر زمین مطبعه راهنمایی کردند. آنها سپس با طالبان تماس گرفتند و دیری نگذشت که افراد طالبان به زیر زمین سر رسیدند و موبایلهای مان را بررسی کردند و تمام عکسها و فلمها را که از جریان اعتراضات برداشته بودم حذف کردند. آنها مرا دختر هزاره خطاب کرده و با تحقیر موبایلم را زیر و رو/بررسی میکردند.»
مریم حسن زاده با وجود مخالفتهای خانواده و دوستان و با ذهن مضطرب به خیابان رفت. در اوایل تجمع زنان برای اعتراض خیابانی قرار بر این بوده که زنان در گروههای مختلف در نزدیکی محل برگزاری مظاهره جمع شوند تا طالبان نتوانند برنامه شان را برهم بزنند اما طالبان قبل از قبل آمادگی سرکوب مظاهره زنان را گرفته بودند و حتا از محل برگزاری مظاهره اطلاع داشتند.
او افزود: «درحالیکه آمادگی واکنش خشن طالبان را داشتم، اما آن روز با رفتار خشونتآمیز و گلولهباری طالبان بر اطراف تجمع اعتراضی مان شوکه شده بودم. آنها قسمی بر ما گلولهباری میکردند که انگار در یک نبرد مسلحانهی رو در رو با ما قرار دارند. بعضی از آنها هوایی شلیک میکردند و شماری از جنگجویان طالبان بر زمینهای اطراف تجمع مان شلیک میکردند و سنگریزههای اطراف خیابان به سر و صورت مان برخورد میکرد.»
وقتی زنان معترض گروه گروه به مکانهای مختلف پناه میگیرند، مریم و یکی دیگر از دوستانش در کنار خیابان میماند و متوجه میشود که طالبان میخواهند دروازهی یک سرای را ببندند که زنان معترض در آن پناه گرفتهاند. مریم دختران را صدا میزند که از سرای بیرون شوند.
«وقتی چشمم به افراد طالبان افتاد که دروازهی سرای را میبندند صدا زدم که دختران بیرونشوید که شما را اسیر میکنند. ناگهان دو نفر از افراد طالبان از پشت سرم حمله کردند و با دنده برقی و قنداق تفنگ بر جانم افتادند، آنقدر زدند که از شدت درد پیش چشمانم سیاهی میرفت، پس از ضربوشتم ما را از ساحه دور کردند و گفتند به خانههای تان بروید.»
به گفتهی مریم شماری از زنان معترض در جریان بازرسی موبایلهای شان توسط طالبان، موبایلهای شان را در زبالهدانی مطبعه انداخته بودند و سپس موقع خروج از آنجا موبایلهای شان را گرفتند اما یکی از زنان معترض نتوانسته موبایلش را بگیرد و در زبالهدانی مطبعه باقی مانده است.
مونسه مبارز، یکی دیگر از زنان معترض است که درپس از برهم خوردن صف اعتراض با شلیکهای طالبان در زیر زمینی مطبعه پناه گرفته بود. او به نیمرخ گفت که افراد طالبان موبایلش را پس از بازرسی سرقت کردند.
خانم مبارز گفت: «پس از بازرسی موبایلم، به من گفتند که عکسها و فلمهای موبایلهای آیفون به سادگی حذف نمیشوند و باید موبایلت را تبدیل پروگرام کنیم و سپس یک شمارهی تلفن به من دادند که پس از تبدیل پروگرام موبایل، تماس بگیر و موبایلت را تسلیم شو، اما شمارهی که به من دادند خاموش است. آنها به این بهانه موبایلم را سرقت کردند.»
وژمه رسا نام مستعار یک زن معترض است که در جریان بازرسی موبایلهای زنان معترض توسط طالبان، تلفنش را داخل یکی از سطلهای زبالهی مطبعه انداخت، اما طالبان وی را تلاشی بدنی کردند و با الفاظ رکیک دشنام دادند.
وژمه به نیمرخ گفت: «از ترس اینکه وقتی محتوای موبایلم را ببینند مرا بازداشت خواهند کرد، موبایلم را در سطل زباله انداختم و در صف دختران ایستادم، وقتی گفتند موبایلت را بده، گفتم موبایل نیاوردم. یک جنگجوی طالبان با بیحرمتی تمام بدنم را تلاشی کرد و با قنداق تفنگ به کمرم زد و گفت بیرون شو فاحشه!»
مونسه مبارز نیز میگوید جنگجویان طالبان در جریان بازرسی موبایلهای دختران شماری از آنان را با قنداق اسلحه مورد ضربوشتم قرار داده و زخمی کردند.
به گفتهی او، «در نتیجهی برخورد خشن طالبان با زنان معترض، ۲۹ تن از زنان معترض از اثر ضربوشتم و برخورد سنگریزههای خیابان و پوچکهای مرمی درجریان شلیکهای هوایی و زمینی زخم برداشتند و شماری نیز دچار سوختگی شدند.»
طالبان در سیزدهم آگست، دو روز قبل از یکسالگی اشغال کابل زنان معترض را در خیابان با خشونت سرکوب کردند و با شلیک گلوله صفهای زنان معترض را ازهم پاشاندند. اما صدای اعتراض زنان بیشتر شد، طی یک هفته گذشته در ولیتهای مختلف و نیز در خارج از کشور دهها برنامه اعتراضی علیه گروه طالبان و در حمایت از زنان افغانستان برگزار شد و جامعه جهانی و نهادهای مدافع حقوق بشر به صورت گسترده عملکرد یک سالهی طالبان را محکوم کردند و خواهان وضع قیودات و تحریمهای بیشتر بر این گروه تروریستی شدند.