ساره نبیل عکاس و هنرمند افغانستان که در سالهای اخیر در آلمان به سرمیبرد، تلاش دارد تا با استفاده از هنروفعالیتهای هنری صدای زنان افغانستان را که درگروگان گروه طالبان هستند به جهان برساند او اخیرا نمایشی را درآلمان اجرا کرده است. برای توضیحات بیشترفعالیت های خانم نبیل نیمرخ با ایشان گفتوگو کرده است:
نیمرخ: میگویید هنرسلاح شما درمبارزه است؛ چطور و فکر می کنید چقدر این سلاح موثر است؟
من فکر میکنم بیشتر از یک بیانیهی سیاسی یک کار هنری میتواند تاثیرگذار و پیام رسان باشد. من این را بارها تجربه کرده ام وهمیشه توانسته ام از طریق نمایشهای هنری و دیگر آثارم برای مخاطبم درگیری ذهنی ایجاد کنم. سوال خلق کنم و یا احساسات انها را هدف قرار بدهم. این رسالت هنرمند است.
زندگی من به عنوان یک زن افغانستانی هیچ گاهی آسان نبوده است چه آن زمان که در افغانستان بودم چه اکنون که در آلمان زندگی می کنم. زمانی که افغانستان بودم مخصوصا از شروع سال 2014 وضعیت امنیتی بسیار خراب شده بود. نگاه مردم نیز به زنان در جامعهی سنتی مانند افغانستان خود چالش هر روزه است برای زنانی که می خواهند بر خلاف سنتها قدم بردارند.
اما انچه بر من و نگاهم به زندگی و جامعه تاثیر عمیقی گذاشت مشاهدات من از انفجار لیسه ی استقلال بود من در پیش چشمانم دیدم که ایدولوژی رادیکال اسلامی چگونه میتواند در یک لحظه بدن ها را تکه تکه کند و مرگ بیافریند.
من همان زمان تصمیم گرفتم افغانستان را ترک کنم و هنرم را ادامه دهم. از طریق هنر مبارزه کنم و صدای مردم خود باشم.
نیمرخ: چقدر شرایط امروز افغانستان بر کار شما به عنوان یک هنرمند زن و یک اکتویست تاثیرگذار است؟
ساره: یک بخشی بزرگی از کارهای من به گذشته ام برمی گردد. به تجربه هایم چه در آلمان چه در افغانستان و چالش های روزمره انسانها را سعی می کنم بیان کنم. اما تمرکز اصلی من روی زنان افغانستان است و البته این تاثیرپذیری مختص شرایط اکنون افغانستان نمی شود بلکه در گذشته نیز این تاثیرگذاری روی کارهای من همواره بوده است وسعی کرده ام هنرم بازتاب دهنده و بیان کننده ی مشکلاتی باشد که در افغانستان بوده و هست.
اما امروز به عنوان یک هنرمندی که دغدغه ی حقوق بشری دارد. خواهان برابری وعدالت است. خود را درگیر با موضوعات افغانستان و چالش های آن می داند بازتاب آن در کارهایم بسیار مشهود است.
ازیک سال بدین سو زنان در حذف کامل اجتماعی به سر می برند و همین نیز سبب شده تا این موضوع در کارهایم پررنگ تر دیده شود و در این مدت بیشتر روی آن تمرکز داشته باشم. به عنوان نمونه نمایش من در سالن هنری شهر مانهایم آلمان یک نمایش اعتراضی بود نسبت به انچه در افغانستان بر زنان می گذرد و اینکه چگونه بدن زن مورد سرکوب قرار می گیرد.
در این نمایش من موهایم را به نشانی مخالفت با تمام پیش فرضهایی که جامعه مرد سالار و قوانینی که از ان منشا گرفته شده تراشیدم. اکنون نیز کوتاه کردن مو با اعتراضاتی که در ایران جریان دارد یک کمپین جهانی برای نشان دادن همبستگی با زنانی که بدنشان تحت سرکوب قرار دارد، شده است. در تمام آثار من چه عکاسی، نمایش یا سایر آثاری که تا اکنون خلق کرده ام همه نمایانگر چالش هایی است که در پیرامون خود آن را دیده ام. بخشی از چشم دیدها ودریافت هایم از زندگی.
نیمرخ: امروزجایگاه هنرو هنرمند را در افغانستان چگونه می بینید؟
ساره: امروز در افغانستان فضای هنری وجود ندارد بنا فعالیت های هنری نیز وجود ندارد. برای من بسیار درد آور است که این حرف را میزنم اما این واقعیت امروز افغانستان است.
من هنرمندان زیادی را می شناسم که خودشان به دست خود آثار هنری که خلق کرده بودند را به خاطر تجربه هایی که از دور اول طالبان داشتند از بین بردند. اکنون هنردرقلمرو طالبان جایی ندارد.
طالبان در ماه مارچ 2001 مجسمه ی بودا را منفجر کردند تا این حد هنر برای آنان تابوست.
بعد از دو دهه که تلاش شده بود هنر در افغانستان دوباره جایگاه خود را باز یابد با به دست گرفتن قدرت از سوی طالبان تمام این دست آورد ها نابود شد. اکنون حتی در مورد آثار هنری که در افغانستان وجود دارد سوالات زیادی است. اینکه طالبان با آنها چه کردند؟ از انها چگونه نگهداری می شود؟
نیمرخ: ارزیابی شما از جریان های اعتراضی زنان چیست؟
با در نظر گرفتن شرایط کشورهای جهان سقوط افغانستان در سال 2021 جنگ اوکراین در سال 2022 اعتراضات سراسری مردم ایران در این روزها، قدرت گیری راستگرایان در کشورهای غرب، اوضاع جهان را بیش از همیشه گنگ و نامعلوم کرده است.
اما آنچه هنوز برای من جای امیدواری دارد همین مبارزات زنان در یک سال اخیردرافغانستان و اکنون در ایران است که خود نوید بخش یک تغییر بزرگ نه تنها در سطح منطقه که در سطح جهان است در دنیایی که تاثیرگذاری و تاثیرپذری مردم جهان بر یکدیگر بیش از هر زمان دیگراست.
زنان ما در افغانستان مبارزه مستقلانه دارند مبارزه ی زنان هدفمند است و من آن را مثبت با نتایج و دست آورد های بزرگ ارزیابی می کنم. این اعتراضات یک چهرهی جدید اززنان افغانستان به مردم دنیا نشان داد. زنانی که دیگر مظلوم نیستند منفعل نیستند و نسبت به سرنوشت خود حساس اند و از حق خود دفاع می کند.
نیمرخ: چگونه می توان این جریان زنانه را قوت بخشید؟
از یک طرف می توانم بگویم بسیار متاسفم که در صف زنان مبارز در افغانستان نیستم و نمی توانم در سرکها همگام با آنها دراعتراض ها شرکت کنم. واز سوی دیگر خوشحالم که سایهی سانسور طالبان برسرم نیست و من می توانم ازهمینجا نیز صدای اعتراض بر ضد طالبان باشم و صدای زنان را به گوش مردم جهان برسانم.

ما می توانیم پشتیبان فکری زنان در داخل افغانستان باشیم. طرح های نو ایجاد کنیم و توجه مردم جهان را به مبارزات زنان افغانستان جلب کنیم.
نیمرخ: آیا در چنین دنیایی به مادر شدن فکر می کنید؟
این سوالی است که تا حالا در رسانه ازمن پرسیده نشده اما این سوال را گاهی از خود پرسیده ام. با توجه به شرایط جهان و بحران هایی که پیش روی دنیا و جامعه ی انسانی است این تصمیم را بسیار بزرگ می بینم.
گاهی دلم می خواهد مادر شوم مثل مادرم که زنی مبارزی است فرزندی تقدیم جامعه کنم مبارز و باورمند به ارزشها های انسانی. من شک دارم اگر مادرم زنی مبارز و اگاهی نبود من باز هم چنین دغدغه هایی داشتم و این راه را در زندگی پیشه می کردم.
اما زمانی که وضعیت دنیا را می بینم فکر می کنم به دنیا آوردن یک انسان در چنین شرایطی چندان درست نیست. این سوالی است که هنوز برای خودم نیز جواب مشخصی ندارد.