نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

قمرگل؛ زنی که صدای طلایی موسیقی افغانستان بود

  • ارزگانی
  • 20 قوس 1401
میرمن قمرگل

قمرگل، آوازخوان مشهور افغانستان، روز جمعه در کانادا چشم از جهان فرو بست.

مرگ او واکنش‌های گسترده هنرمندان افغانستان را در پی داشته است و بسیاری‌ها از او به عنوان یکی از زنان پیشکسوت در عرصه موسیقی افغانستان یاد کرده‌اند. او دومین آوازخوان زن به زبان پشتو بود که صدایش از رادیو افغانستان پخش شد و سالها مردم آهنگ‌های او را از طریق این رادیو شنیدند.

قمرگل در سال 1326 خورشیدی در روستای «بازارک» ولسوالی «شیگی» ولایت ننگرهار در شرق افغانستان متولد شد.

یماناشر یکمنش (کاکه تیغون) نویسنده و طنرپرداز کشور، در مطلبی که در صفحه فیسبوک خود در مورد مرگ خانم قمرگل نشر کرده، نام اصلی او را «شکریه» ذکر کرده و گفته که او تنها دختر خانواده‌اش بود و شش برادر داشت.او افزوده که نام هنری «قمرگل» در یکی از جشن‌ها در ولایت ننگرهار، توسط شخصی بنام حفیظ الله، شاروال آن زمان شهر جلال آباد، برای شکریه انتخاب شد.

قمرگل از هفت سالگی شروع به آوازخواندن کرد. او ابتدا در محافل عروسی و در بین زنان آواز می‌خواند، آهسته آهسته، شهرتش بیشتر شد و در جشن‌های که در شهر جلال آباد بر گزار می‌شد، از او دعوت می‌شد تا آواز بخواند.

در یکی از جشن‌های استقلال افغانستان، گروهی از هنرمندان، به شمول استاد حفیظ الله خیال، از طرف رادیو افغانستان به شهر جلال آباد رفتند و صدای آوازخوانی قمرگل را شنیدند. حفیظ الله خیال، مجذوب صدا و آواز قمرگل شد، او را ستایش کرد و از او دعوت کرد که برای همکاری با رادیو افغانستان، به کابل بیاید.

او در سال 1347 خورشیدی به دعودت رسمی «ریاست کلتور» آن زمان، با خانواده‌اش به کابل کوچ کرد و به عنوان آوازخوان، همکاری خود را با رادیو افغانستان آغاز کرد.

اولین آهنگ قمرگل بنام «په ما مینه سترگی دی سری دی» در رادیو افغانستان ضبط و نشر شد و بر دل مردم نشست و نامش را بر سر زبان‌ها انداخت. پس از مدتی، او احساس کرد که هنر موسیقی را باید به شکل اساسی بیاموزد و برای شاگردی به استاد دین محمد زاخیل معرفی شد.

دین محمد زاخیل، آهنگساز و شاعر، آهنگ «زه چه په تورو سترگو تور رنجه کوومه پوری موری» را برای قمرگل ساخت و او خواند. پس از مدتی، زاخیل به قمرگل پیشنهاد ازدواج داد و او با وجود مخالفت برادرانش، این پیشنهاد را پذیرفت و در سال 1349 باهم ازدواج کردند.

دین محمد زاخیل، بعدا آهنگ «ورو ورو کیژده قدمونه آشنا» را برای قمرگل ساخت، آهنگی که او را به اوج شهرت رساند و مردم در کوچه‌ها و پس کوچه‌ها آن را زمزمه می‌کردند.

همچنان بخوانید

سرزمین بی‌سرود و بی‌ترانه

سرزمین بی‌سرود و بی‌ترانه

27 قوس 1401
هنرمند معترض زن، از اجرا با هارمونیهٔ شکسته در هشت مارچ تا قالین‌بافی

هنرمند معترض زن، از اجرا با هارمونیهٔ شکسته در هشت مارچ تا قالین‌بافی

20 قوس 1401

خانم قمرگل

قمرگل، آهنگ‌های زیادی را با شعر و کمپوز دین محمد زاخیل خوانده است و با آوازخوانانی چون رخشانه، گل‌ زمان و زرسانگ، آهنگ‌های دوگانه خوانده است.

قمرگل به دلیل فعالیت هنری در عرصه موسیقی از طرف محمد ظاهر، شاه سابق، داوود خان، ببرک کارمل و داکتر نجیب الله، رؤسای جمهور وقت افغانستان، هنرمند «حنجره طلایی» لقب گرفت و «مدال طلا» دریافت کرد.

او در سال 2007 میلادی از طرف حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، لقب «بلبل افغانستان» را دریافت کرد.

خانم قمرگل پس از آغاز جنگ‌های داخلی و روی کار آمدن مجاهدین در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، افغانستان را ترک کرد و به پاکستان مهاجر شد. او سپس به عنوان پناهنده به کانادا رفت و تا آخر عمر آنجا زندگی کرد.

قمرگل  روز جمعه، 18 قوس 1401 خورشیدی در سن 70 سالگی و بر اثر بیماری سرطان، در شهر تورنتوی کانادا درگذشت.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: موسیقیهنر
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
چندهمسری
هزار و یک شب

چندهمسری؛ پاداش زنی که با پول معلمی خرج دانشگاه شوهرش را داد

16 دلو 1401

مروارید در تمام قریه یگانه دختری بود که بیشترین خواستگار را داشت. او دختر باسواد بود و در امور منزل هم به قول زنان قریه، از هر انگشتش هنر می‌بارید. همه می‌خواستند مروارید عروس‌شان شود.

بیشتر بخوانید
زنی که باربار زندگی می‌سازد
هزار و یک شب

زنی که باربار زندگی می‌سازد

13 دلو 1401

گل‌واری 25 سال پیش به خدادا، پسر همسایه‌اش دل می‌بندد و قصه‌ی دلدادگی‌شان نقل مجلس محله می‌شود. قدرت این دلدادگی هردو را به‌هم می‌رساند. پس از دو سال زندگی مشترک، همراه با شوهر و خانواده‌ی...

بیشتر بخوانید
نجمه
هزار و یک شب

زنی که برای آینده‌ی دخترش خانه را ترک کرد

17 دلو 1401

نجمه را در پانزده سالگی به شوهر دادند. خودش می‌گوید به راستی مرا به شوهر دادند، من چیزی از ازدواج نمی‌دانستم.شانزده ساله بود که دختری به دنیا آورد و اسمش را گلنار گذاشتند.

بیشتر بخوانید
ازدواج مجازی
هزار و یک شب

چهار سال ازدواج در فضای مجازی

11 دلو 1401

زندگی در منطقه‌ی اعیان‌نشین شهر کابل به خوبی پیش می‌رفت. بدون هیچ محدودیتی به مکتب رفتم و درس خواندم و برای خودم رویاهایی بافته بودم.

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
EN