نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

آیا آموزش تنها حق ضایع شده‌ی زنان است؟

  • نیمرخ
  • 3 جدی 1401
حقوق زن
Photo: REUTERS/Ali Khara

بستن دروازه‌های دانشگاه به روی زنان در افغانستان، موج بی‌سابقه‌ای از واکنش جهانی را به دنبال داشته است. از ریشی سوناک، نخست وزیر بریتانیا و آنتونی بلنکن، وزیر خارجه آمریکا گرفته تا بسیاری از مقام‌های عالی‌رتبه اروپایی و کشورهای منطقه این اقدام گروه تروریستی طالبان را تقبیح کردند.

مقام‌های غربی بستن دانشگاه به روی زنان را با اتکا به منشور سازمان ملل متحد و اصول پذیرفته شده‌ی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه محکوم کردند.

عربستان سعودی، مفتی الازهر، امارات متحده عربی، پاکستان و جمهوری اسلامی ایران با اتکا به مبانی اسلامی و شرعی این اقدام گروه طالبان را اشتباه عنوان کردند و تصریح نمودند که محروم کردن زنان از آموزش مبنای شرعی ندارد.

هرچند این میزان از حساسیت و واکنش مقام‌های کشوری و دیپلماتیک علیه طالبان از یک طرف مایه امیدواری است، اما از سوی دیگر نشان می‌دهد که دید و نگاه جهان، به ویژه مقام‌های غربی به مسأله‌ افغانستان در کل و مسأله زنان بخصوص، بسیار تقلیل‌گرایانه و به دور از واقعیت است.

طالبان پیش از آنکه دروازه دانشگاه را به روی زنان ببندند، بسیاری از حقوق و آزادی‌های دیگر زنان را در ابعاد وسیع‌تری سلب کرده بودند. مثلا طالبان مدتها پیش اعلام کرده بودند که زنان حق سفر بدون محرم شرعی را ندارند. طالبان فرمان داده بودند که زنان حق رفتن به پارک‌ها و جاهای تفریحی را ندارند. زنان حتا از رفتن به حمام‌های عمومی شهر نیز منع شده بودند. افزون براین، حق کار زنان در عمل از آنها سلب شده است.

واقعیت این است که اگر منع تحصیل زنان از دانشگاه‌ها هزاران زن را از دسترسی به تحصیلات عالی محروم می‌کند، اما شعاع ممنوعیت سفر، پوشش اجباری و ممنوعیت رفتن زنان به مکان‌های تفریحی به مراتب گسترده‌تر است؛ شامل همه زنان باسواد و بی‌سواد می‌شود و حدود ۲۰ میلیون زن را از دسترسی به ابتدایی‌ترین حقوق شان محروم می‌کند.

نکته تکان‌دهنده ماجرا این است که ممنوعیت‌های قبلی طالبان هیچ‌کدام واکنش چندانی را در پی نداشت. اگر با تأمل بیشتر به این مسأله توجه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که جامعه جهانی و حتا نهادها و چهره‌های مطرح سیاسی افغانستان، سلب بسیاری از حقوق زنان را به نحوی پذیرفته‌اند. جامعه جهانی سلب این آزادی‌ها و تحمیل قوانینی چون تعیین نحوه پوشش زنان را امر فرهنگی و عرفی افغانستان تعبیر می‌کنند؛ درحالیکه چنین چیزی واقعیت ندارد.

حق کار، حق سفر، حق پوشش و حقوق اساسی دیگر، هیچ‌کدام از هیچ نظرکم‌اهمیت‌تر از حق آموزش نیستند و چه بسا که در عمل مهم‌تر اند. چنانکه وزیر نام‌نهاد گروه تروریستی طالبان در مصاحبه‌اش در توجیه بستن دانشگاه‌ها به روی زنان گفت: چون زنان دور از خانواده‌های خود در خوابگاه‌ها زندگی می‌کردند و از ولایتی به ولایت دیگر بدون محرم سفر می‌کردند و در دانشگاه لباس رنگی می‌پوشیدند و این امور یعنی سفر بدون محرم و زندگی دور از خانواده از جمله منکرات است و مسبب این منکرات دانشگاه‌ها بود، پس ما دانشگاه‌ها را به روی زنان بستیم.

معنای دیگر این سخن وزیر نام‌نهاد طالبان این است که چون دانشگاه سبب سفرکردن و در خوابگاه زندگی کردن زنان شده بود پس باید بسته می‌شد. یعنی دانشگاه را فقط به این دلیل نبسته‌اند که زنان آموزش نبینند، بلکه آنرا بسته‌اند تا زنان سفر نکنند، خوابگاه نداشته باشند و لباس رنگی نپوشند.

خطر این دیدگاه تقلیل‌گرایانه این است که اگر طالبان به هر دلیلی، زیر فشار جامعه جهانی و یا حتا ترس از ایجاد اختلاف درونی، دروازه دانشگاه‌ها و حتا مکاتب دخترانه را بگشایند، دیگر حقوق زنان مانند حق کار و حق سفر و حق پوشش اختیاری زنان در عمل از دایره مطالبه نهادهای سیاسی افغانستان و دستگاه دیپلماسی جهان خارج می‌شود. به زبان دیگر، در آن‌صورت رژیم طالبان طرف قابل تعامل برای جامعه جهانی خواهد بود؛ درحالیکه در عمل حقوق زنان از آنها سلب شده است.

همچنان بخوانید

650 روز سیاه

650 روز سیاه

30 ثور 1402
کودک معلول و رنج عبور از خشونت جامعه

کودک معلول و رنج عبور از خشونت جامعه

15 ثور 1402

در چنین وضعیت، نهادهای فعال در زمینه حقوق زنان، زنان شناخته شده و فعالی که به هر دلیلی تریبون‌های دفاع از زنان افغانستان را به حق یا ناحق در اختیار گرفته‌اند، مسئولیت و رسالت دارند که این دیدگاه ناقص و تقلیل‌گرایانه در ارتباط به حقوق زنان را نپذیرند و اجازه ندهند که حقوق زنان به حق آموزش خلاصه شده و بقیه حقوق زنان وجه‌المعامله سیاسی طالبان با جهان و گروه‌های سیاسی شوند که از طالبان صرفا مشارکت سیاسی یا به عبارت روشن‌تر چوکی قدرت می‌خواهند.

اکنون زمان آن است که تمامی چهره‌ها و نهادهای فعال در زمینه دفاع از حقوق زنان راه‌های همبستگی و همصدایی را بیابند و در گام نخست برای دستگاه دیپلماسی جهان و نیز نهادها و چهره‌های سیاسی حوزه ضد طالبانی مشخص کنند که زنان حق تحصیل، حق کار، حق سفر، حق آزادی پوشش و تمامی حقوق انسانی و آزادی‌های مدنی خود را به صورت همزمان و باهم می‌خواهند. زنان افغانستان می‌خواهند کرامت انسانی سلب شده‌ی شان به آنها بازگردانیده شود. تاکید بیش از حد صرف بر حق آموزش و سکوت در برابر حقوق دیگری که از زنان ضایع شده است، ناقص، نادرست و برای آینده‌ی زنان خطرناک است.

هرچند اینکه می‌گویند طالبان دروازه‌های مکاتب دخترانه و حالا دانشگاه‌ها را به روی زنان و دختران بسته‌اند تا در آینده آن را وجه‌المعامله سیاسی با غرب کنند و در قبال باز کردن آن از جهان به رسمیت شناخته شدن و مشروعیت بین‌المللی بخواهند، بیشتر به تیوری توطئه نزدیک است تا واقعیت. چون طالبان به عنوان یک گروه تروریستی که آپارتاید جنسیتی بخشی از برنامه‌های کلان سیاسی شان بوده به آنچه علیه زنان اقدام می‌کنند ایمان و اعتقاد دارند. پس، زمانی که آپارتاید جنسیتی و سلب حقوق اساسی و آزادی‌های مدنی و کرامت انسانی زنان بخشی از برنامه و سیاست محوری طالبان است، جهان نباید تنها به یک اقدام این گروه حساس شود؛ باید همه‌ی محدودیت‌ها و ستم‌هایی که آنها علیه زنان اعمال می‌کنند جدی گرفته شود.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: حق آموزش زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 
هزار و یک شب

زنانی مبتلا به همورویید که به جای معالجه سرزنش می‌شوند 

2 جوزا 1402

راهروها و سالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی و دولتی در شهر کابل؛ دو محیط متفاوت برای زنانِ متفاوت است.درسالن‌های انتظار شفاخانه‌های خصوصی انگار فقط زنان خوش شانسی توانستند راه یابند که از نظر اقتصادی مشکلات کم‌تری...

بیشتر بخوانید
«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»
زنان و مهاجرت

«روزهای دشواری‌ست، اما تسلیم نخواهم شد»

6 جوزا 1402

دوهفته از آمدن مان به ایران می‌گذرد. افغانستان که بودم تصورم از زندگی در ایران چیز دیگری بود. اتاق‌های قشنگ و خوش منظر؛ صالون کلان با آشپزخانه‌ی مجهز و زیبا؛ حویلی کوچک اما با صفا و تمیز. بار...

بیشتر بخوانید
«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»
هزار و یک شب

«بعد از مرگ شوهرم باید زن برادرش می‌شدم»

2 جوزا 1402

خانه‌‌ای‌ قدیمی با دیوارهای رنگ و رو رفته و بعضاً فروریخته‌اش، سمیه 14 ساله و مادرش کریمه 33 ساله‌ را درون یکی از اتاق‌های کوچکش که تا سوراخ شدن دیوارهایش چیزی نمانده جا داده است. این خانه در دورترین نقطه‌ی غرب کابل...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
«پریسا از ترس به خود می‌پیچید»
هزار و یک شب

«پریسا از ترس به خود می‌پیچید»

2 جوزا 1402

نویسنده: مزدک معصومیت و نشاط از سراسر وجودش می‌بارد. غرق در زندگی و جهان کودکانه‌اش است. بی‌خیال از ناملایمتی‌های جهان پیرامونش هر گاه و بیگاه را با دنیایی از آرزوهای دل‌انگیز و کودکانه‌اش به سوی خواسته‌ها و...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00