یک سال پس از اعتراض مدنی زنان در خیابانهای شهرهای افغانستان، اکنون گروه ترویستی طالبان از زنان دیگر به عنوان جوخهی سرکوب علیه زنان معترض استفاده میکند؛ زنان نظامی که اکنون به جای رتبه، شلاق به دست شان داده شده تا فریاد عدالتخواهی را خفه کنند.
طالبان در راهپیمایی پنجشنبه، اول جدی ۱۴۰۱ خورشیدی در کابل در همکاری با همین زنان عضو جوخهی سرکوب، معترضان را لتوکوب کردند، پنج زن معترض و سه خبرنگار را باخود بردند.
براساس گفتههای زنان معترض، طالبان طی پنج روز گذشته سه زن معترض را رها کرده ولی سرنوشت دو زن معترض و سه خبرنگار هنوز نامعلوم است.
پنجشنبه گذشته گروهی از زنان معترض در اعتراض و مخالفت با تصمیم طالبان مبنی بر مسدود شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی به روی دختران، با شعار«تحصیل، کار، آزادی» به خیابان آمدند.
زنان معترض با شعار«هموطن همراه شو، بیطرف بیشرف است» از مردم نیز میخواستند به اعتراض مدنی علیه طالبان بپیوندند.
اما اندکی پس از آغاز اعتراض زنان، جنگجویان گروه تروریستی طالبان این اعتراض مدنی را به خشونت کشیدند.
شماری از زنان معترض در گفتوگو با نیمرخ میگویند که زنان عضو جوخهی سرکوب و مردان مسلح طالبان، با شلاق و تفنگ به جان زنان معترض افتادند، زنان را در خیابان شلاق زدند و گیسوی دختران را کشیدند و شماری از آنها را به زور با خود بردند.
ثنا(نام مستعار) 23 ساله، دانشجوی خبرنگاری بود که اکنون دیگر اجازهی تحصیل ندارد و طالبان فقط با صدور یک فرمان، رویای خبرنگار شدن را از او گرفتهاند.
ثنا مدتی است برای گرفتن حقوق اساسی و آزادیهای مدنی زنان پا به خیابان اعتراض گذاشته و بارها شاهد رفتار خشونتبار طالبان با زنان معترض بوده است.
در اعتراض خیابانی که پنجشنبه گذشته در چهارراهی دهبوری در غرب کابل برگزار شد، جنگجویان مسلح طالبان به زنان معترض حمله کردند؛ پس از لتوکوب زنان معترض در تلاش دستگیری تکتک آنان بودند.
میخواستند مرا به زور داخل رنجر بیاندازند. وقتی طرف دروازه رنجر دیدم که برایم باز کرده بودند،طالب مسلحی را که میخواست مرا ببرد به سمت موتر هل دادم، او تعادلش را از دست داد و بسیار محکم به دروازه رنجر خورد. در آن فاصله راه فرار را در پیش گرفتم و به سمت یک مرکز تجارتی که در نزدیکی محل اعتراض بود دویدم. دو فرد مسلح دیگر در تعقیب من بودند و همچنان میدویدند.
ثنا در گفتگو با نیمرخ
پس از اینکه ثنا داخل مرکز خرید میشود افتان و خیزان از پلهها بالا میرود و برای اینکه طالبان رد پای او را گم کنند با آسانسور پایین میشود و از آنجا به جای دیگری فرار میکند و در نهایت خود را به خانه میرساند.
به گفتهی ثنا، طالبان از زنان به عنوان جوخهی سرکوب علیه زنان معترض استفاده میکنند و حتا آنها را در صف معترضان میفرستند که تا زمان به دام انداختن زنان معترض شعار نیز بدهند.
زنانی در لباس زنان معترض از نفوذی طالبان نیز در جمع ما بودند، این را زمانی فهمیدیم که در محاصره طالبان قرار گرفتیم. طالبان با آژیر رنجر سعی میکردند صدای شعار زنان را ساکت کنند.
پس از بلند شدن آژیر رنجر، نفوذی طالبان از داخل تجمع زنان به شلاق زدن و کشیدن موهای زنان معترض شروع کردند و سپس زنان دیگری هم از رنجرهای طالبان پیاده شده و آنها را زیر شلاق و مشت و لگد گرفتند.
لینا(نام مستعار) 26 ساله، یکی دیگر از زنان معترض که طالبان حق کار را از او گرفته است برای پس گرفتن حقوق اساسی زنان به خیابان اعتراض در برابر طالبان میرود. اما قبل از آن باید با خانوادهاش نیز مبارزه کند تا مانع حضور او در این دادخواهیهای مدنی نشوند.
صبح روز اعتراض وقتی از خواب بلند شدم برای رفتن به خیابان اول باید با خانوادهام مبارزه میکردم تا مانع رفتنم نشوند. اگر در بیرون از خانه وظیفه میداشتم به بهانهی وظیفه میرفتم. اما چون بهانهای برای بیرون رفتن نداشتم مجبور شدم به آنها بگویم که برای مظاهره میروم، با وجود ممانعت شدید شان، سرانجام توانستم خانوادهام را قناعت دهم.
لینا در گفتگو با نیمرخ
لینا در اعتراض خیابانی هفته پیش در کابل، پس از درگیری فزیکی با زنان و مردان مسلح طالبان که میخواستند او را با خود ببرند موفق شده از دست آنها فرار کند.
در اوایل راهپیمایی اعتراضی مان کمتر افراد مسلح در نزدیکی محل اعتراض بود. یکی از آنان با نوک تفنگش مرا نشانه گرفته بود ولی یکی دیگر از مانع شلیک او شد و ما هم به شعار دادن ادامه دادیم تا اینکه در یک قسمت محاصره شدیم و زنان و مردان مسلح طالبان به ما حمله کردند.
به گفتهی لینا، خلاف دورههای گذشته، اینبار زنان طالبانی بیشتر تلاش میکردند که دختران معترض را گرفتار کنند و به رنجر بیاندازند تا طالبان با خود ببرند.
یکی از همان زنان مچ دستم را محکم گرفته و با خود میکشید که به سمت رنجر ببرد. به من گفت حالا دستگیرت میکنم تا بفهمی اعتراض یعنی چی! اما پس از مقاومت زیاد مچ دستم را کشیدم و به سمت یک کلینیک دندان که در نزدیکی محل اعتراض بود فرار کردم. وقتی داخل کلینیک شدم مدتی منتظر ماندم که یک داکتر دندان آمد و به من گفت از اینجا بیرون شو که طالبان بخاطر تو ما را دستگیر میکند. در آن لحظه از ناامیدی قلبم به درد آمده بود. از بیپناهی و زنی که ما برایش صدای عدالت بلند میکردیم اما او که همسو با طالبان بود ما را زیر مشت و لگد میگرفت.
لینا پس از تبدیل کردن چادرش از کلینیک دندان بیرون میشود و خود را به خانه میرساند.
ثریا (نام مستعار) 24 ساله یکی دیگر از زنان معترض است که توسط زنان همسو با طالبان که در محل اعتراض بودند مورد ضربوشتم قرار گرفته است.
ثریا میگوید زمانیکه زنان معترض در محاصرهی طالبان درآمدند و صدای اعتراض زیر آژیر رنجرها گم شده بود، دو زن قوی هیکل از زیر بازوان او گرفته بودند تا او را باخود ببرند.
یک زن میانسال و قوی هیکل بود. صورتش با ماسک پوشانیده بود. چادر سیاه و کرتی سرمهای رنگ به تن داشت، یک پایش لنگ بود، وقتی مقاومت کردم و نتوانستند مرا داخل رنجر بیاندازند، همان زن، موهایم را گرفت و با خود میکشید و یکی از جنگجویان طالبان با شلاق به پهلوی چپم میزد تا اینکه به زمین افتادم و یکی دیگر از دختران به کمکم آمد و با آنها درگیر شد، من افتان و خیزان از آنجا دویدم و سوار تکسی شدم.
ثریا میگوید با تمام اتفاقاتی که برایش افتاده هنوزهم به خیابان فکر میکند و میخواهد اعتراض خود را ادامه دهد.
هر وقتی که به زخمهای پهلویم مرهم میزنم مصمم میشوم که صدای اعتراض ما باید بلند شود. وقتی در مقابل یک اعتراض مدنی و مسالمتآمیز تا این حد با وحشیگری روبرو میشویم، اگر اعتراض نکنیم به حذف و غیبت حضور مان تسلیم شدهایم. ولی ما تسلیمشدنی نیستیم.