نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

زنان طالبانی با اسلحه و شلاق در صف معترضان

  • صنوبر
  • 5 جدی 1401
جوخه سرکوب طالبان

یک سال پس از اعتراض مدنی زنان در خیابان‌های شهرهای افغانستان، اکنون گروه ترویستی طالبان از زنان دیگر به عنوان جوخه‌ی سرکوب علیه زنان معترض استفاده می‌کند؛ زنان نظامی که اکنون به جای رتبه، شلاق به دست شان داده شده تا فریاد عدالتخواهی را خفه کنند.

طالبان در راهپیمایی پنج‌شنبه، اول جدی ۱۴۰۱ خورشیدی در کابل در همکاری با همین زنان عضو جوخه‌ی سرکوب، معترضان را لت‌‎وکوب کردند، پنج زن معترض و سه خبرنگار را باخود بردند.

براساس گفته‌های زنان معترض، طالبان طی پنج روز گذشته سه زن معترض را رها کرده ولی سرنوشت دو زن معترض و سه خبرنگار هنوز نامعلوم است.

پنج‌شنبه‌ گذشته گروهی از زنان معترض در اعتراض و مخالفت با تصمیم طالبان مبنی بر مسدود شدن دانشگاه‌ها‌ و مراکز آموزشی به روی دختران، با شعار«تحصیل، کار، آزادی» به خیابان آمدند.

زنان معترض با شعار«هموطن همراه شو، بی‌طرف بی‌شرف است» از مردم نیز می‌خواستند به اعتراض مدنی علیه طالبان بپیوندند.

اما اندکی پس از آغاز اعتراض زنان، جنگجویان گروه تروریستی طالبان این اعتراض مدنی را به خشونت کشیدند.

شماری از زنان معترض در گفت‌وگو با نیمرخ می‌گویند که زنان عضو جوخه‌ی سرکوب و مردان مسلح طالبان، با شلاق و تفنگ به جان زنان معترض افتادند، زنان را در خیابان شلاق زدند و گیسو‌ی دختران را کشیدند و شماری از آنها را به زور با خود بردند.

ثنا(نام مستعار) 23 ساله، دانشجوی خبرنگاری بود که اکنون دیگر اجازه‌ی تحصیل ندارد و طالبان فقط با صدور یک فرمان، رویای خبرنگار شدن را از او گرفته‌اند‌.

ثنا مدتی است برای گرفتن حقوق اساسی و آزادی‌های مدنی زنان پا به خیابان اعتراض گذاشته و بارها شاهد رفتار خشونت‌بار طالبان با زنان معترض بوده است.

در اعتراض خیابانی که پنجشنبه گذشته در چهارراهی دهبوری در غرب کابل برگزار شد، جنگجویان مسلح طالبان به زنان معترض حمله کردند؛ پس از لت‌وکوب زنان معترض در تلاش دستگیری تک‌تک آنان بودند.

همچنان بخوانید

زنانی که خواستار سرنگونی طالبان هستند

زنانی که خواستار سرنگونی طالبان هستند

6 دلو 1401
زن نقلاب رهایی

زن، انقلاب، رهایی؛ کارزار اعتراضی جدید علیه طالبان

28 جدی 1401

می‌خواستند مرا به زور داخل رنجر بیاندازند. وقتی طرف دروازه رنجر دیدم که برایم باز کرده بودند،طالب مسلحی را که می‌خواست مرا ببرد به سمت موتر هل دادم، او تعادلش را از دست داد و بسیار محکم به دروازه رنجر خورد. در آن فاصله راه فرار را در پیش گرفتم و به سمت یک مرکز تجارتی که در نزدیکی محل اعتراض بود دویدم. دو فرد مسلح دیگر در تعقیب من بودند و همچنان می‌دویدند.

ثنا در گفتگو با نیمرخ

پس از اینکه ثنا داخل مرکز خرید می‌شود افتان و خیزان از پله‌ها بالا می‌رود و برای اینکه طالبان رد پای او را گم کنند با آسانسور پایین می‌شود و از آنجا به جای دیگری فرار می‌کند و در نهایت خود را به خانه می‌رساند.

به گفته‌ی ثنا، طالبان از زنان به عنوان جوخه‌ی سرکوب علیه زنان معترض استفاده می‌کنند و حتا آنها را در صف معترضان می‌فرستند که تا زمان به دام انداختن زنان معترض شعار نیز بدهند.

زنانی در لباس زنان معترض از نفوذی طالبان نیز در جمع ما بودند، این را زمانی فهمیدیم که در محاصره طالبان قرار گرفتیم. طالبان با آژیر رنجر سعی می‌کردند صدای شعار زنان را ساکت کنند.

پس از بلند شدن آژیر رنجر، نفوذی‌ طالبان از داخل تجمع زنان به شلاق زدن و کشیدن موهای زنان معترض شروع کردند و سپس زنان دیگری هم از رنجرهای طالبان پیاده شده و آنها را زیر شلاق و مشت و لگد گرفتند.

لینا(نام مستعار) 26 ساله، یکی دیگر از زنان معترض که طالبان حق کار را از او گرفته است برای پس گرفتن حقوق اساسی زنان به خیابان اعتراض در برابر طالبان می‌‌‌رود. اما قبل از آن باید با خانواده‌اش نیز مبارزه کند تا مانع حضور او در این دادخواهی‌های مدنی نشوند.

صبح روز اعتراض وقتی از خواب بلند شدم برای رفتن به خیابان اول باید با خانواده‌ام مبارزه می‌کردم تا مانع رفتنم نشوند. اگر در بیرون از خانه وظیفه می‌داشتم به بهانه‌ی وظیفه می‌رفتم. اما چون بهانه‌ای برای بیرون رفتن نداشتم مجبور شدم به آنها بگویم که برای مظاهره می‌روم، با وجود ممانعت شدید شان، سرانجام توانستم خانواده‌ام را قناعت دهم.

لینا در گفتگو با نیمرخ

لینا در اعتراض خیابانی هفته پیش در کابل، پس از درگیری فزیکی با زنان و مردان مسلح طالبان که می‌خواستند او را با خود ببرند موفق شده از دست آنها فرار کند.

در اوایل راهپیمایی اعتراضی مان کمتر افراد مسلح در نزدیکی محل اعتراض بود. یکی از آنان با نوک تفنگش مرا نشانه گرفته بود ولی یکی دیگر از مانع شلیک او شد و ما هم به شعار دادن ادامه دادیم تا اینکه در یک قسمت محاصره شدیم و زنان و‌ مردان مسلح طالبان به ما حمله کردند.

به گفته‌ی لینا، خلاف دوره‌های گذشته، اینبار زنان طالبانی بیشتر تلاش می‌کردند که دختران معترض را گرفتار کنند و به رنجر بیاندازند تا طالبان با خود ببرند.

یکی از همان زنان مچ‌ دستم را محکم گرفته و با خود می‌کشید که به سمت رنجر ببرد. به من گفت حالا دستگیرت می‌کنم تا بفهمی اعتراض یعنی چی! اما پس از مقاومت زیاد مچ‌ دستم را کشیدم و به سمت یک‌ کلینیک دندان که در نزدیکی محل اعتراض بود فرار کردم. وقتی داخل کلینیک شدم مدتی منتظر ماندم که یک داکتر دندان آمد و به من گفت از این‌جا بیرون شو که طالبان بخاطر تو ما را دستگیر می‌کند. در آن لحظه از ناامیدی قلبم به درد آمده بود. از بی‌پناهی و زنی که ما برایش صدای عدالت بلند می‌کردیم اما او که همسو با طالبان بود ما را زیر مشت و لگد می‌گرفت.

لینا پس از تبدیل کردن چادرش از کلینیک دندان بیرون می‌شود و خود را به خانه می‌رساند.

ثریا (نام مستعار)  24 ساله یکی دیگر از زنان معترض است که توسط زنان همسو با طالبان که در محل اعتراض بودند مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته است.

ثریا می‌گوید زمانیکه زنان معترض در محاصره‌ی طالبان درآمدند و صدای اعتراض زیر آژیر رنجرها گم شده بود، دو زن قوی هیکل از زیر بازوان او گرفته بودند تا او را باخود ببرند.

یک زن میان‌سال و قوی هیکل بود. صورتش با ماسک پوشانیده بود. چادر سیاه و کرتی سرمه‌ای رنگ به تن داشت، یک پایش لنگ بود، وقتی مقاومت کردم و نتوانستند مرا داخل رنجر بیاندازند، همان زن، موهایم را گرفت و با خود می‌کشید و یکی از جنگجویان طالبان با شلاق به پهلوی چپم می‌زد تا اینکه به زمین افتادم و یکی دیگر از دختران به کمکم آمد و با آنها درگیر شد، من افتان و خیزان از آنجا دویدم و سوار تکسی شدم.

ثریا می‌گوید با تمام اتفاقاتی که برایش افتاده هنوزهم به خیابان فکر می‌کند و می‌خواهد اعتراض خود را ادامه دهد.

هر وقتی که به زخم‌های پهلویم مرهم می‌زنم مصمم می‌شوم که صدای اعتراض ما باید بلند شود. وقتی در مقابل یک اعتراض مدنی و مسالمت‌آمیز تا این حد با وحشی‌گری روبرو می‌شویم، اگر اعتراض نکنیم به حذف و غیبت حضور مان تسلیم شده‌ایم. ولی ما تسلیم‌شدنی نیستیم.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: اعتراض زنان علیه طالبان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
چندهمسری
هزار و یک شب

چندهمسری؛ پاداش زنی که با پول معلمی خرج دانشگاه شوهرش را داد

16 دلو 1401

مروارید در تمام قریه یگانه دختری بود که بیشترین خواستگار را داشت. او دختر باسواد بود و در امور منزل هم به قول زنان قریه، از هر انگشتش هنر می‌بارید. همه می‌خواستند مروارید عروس‌شان شود.

بیشتر بخوانید
زنی که باربار زندگی می‌سازد
هزار و یک شب

زنی که باربار زندگی می‌سازد

13 دلو 1401

گل‌واری 25 سال پیش به خدادا، پسر همسایه‌اش دل می‌بندد و قصه‌ی دلدادگی‌شان نقل مجلس محله می‌شود. قدرت این دلدادگی هردو را به‌هم می‌رساند. پس از دو سال زندگی مشترک، همراه با شوهر و خانواده‌ی...

بیشتر بخوانید
نجمه
هزار و یک شب

زنی که برای آینده‌ی دخترش خانه را ترک کرد

17 دلو 1401

نجمه را در پانزده سالگی به شوهر دادند. خودش می‌گوید به راستی مرا به شوهر دادند، من چیزی از ازدواج نمی‌دانستم.شانزده ساله بود که دختری به دنیا آورد و اسمش را گلنار گذاشتند.

بیشتر بخوانید
ازدواج مجازی
هزار و یک شب

چهار سال ازدواج در فضای مجازی

11 دلو 1401

زندگی در منطقه‌ی اعیان‌نشین شهر کابل به خوبی پیش می‌رفت. بدون هیچ محدودیتی به مکتب رفتم و درس خواندم و برای خودم رویاهایی بافته بودم.

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
EN