نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

رویای کودکانه‌ را هم از ما گرفت

  • نیمرخ
  • 14 جدی 1401
خورشید کاظمی

دلنوشته‌ای از خورشید کاظمی، دانش‌آموز صنف دهم در کابل

هنوز چیزی از جنسیت سرمان نمی‌شد که چادر پوشیدیم. پوشیدن چادر در میان آن شور و شوق و دنیایی پر از هیجان سخت‌ترین کار ممکن بود. هنوز چیزی به نام «حیا» در دایره‌المعارف ‌ما نبود که بر خنده های‌مان برچسب «بی‌حیایی»زدند.

دقیق زمانی‌ بر ما برچسب بی‌حیایی زدند که دنیای‌ ما صورتی شده بود. از گٌلک موهای‌مان گرفته تا دامن کشال عروسک‌های‌مان، زمانی‌که داشتن لباس سیندریلا بزرگ‌ترین رویای‌مان بود، با یک آهنگ زیبا به اوج احساس می‌رفتیم، با کوچکترین ناراحتی می‌گریستیم و با کوچک‌ترین خوش‌حالی صدای قهقه‌مان در میان جیغ و داد دیگری محو می‌شد.

بر ما برچسب بی‌حیایی زدند؛ زمانی‌که ما غرق در رویاهای کوچک کودکی بودیم. داشتن الماری پر از لباس‌های رنگارنگ رویای مان بود و کل احساس‌ خود را با بوسه‌ی سفت‌وسخت بر گونه‌های مادر ابراز می‌کردیم. همه‌ی وجود ما پر بود از عشق و مهربانی و همه‌ی هم‌وغم ما شکسته شدن چوری‌های‌مان و پررنگ نشدن خینه‌های عیدی بود.

آری، آن زمان کوچکی نگرانی‌های‌ ما به همان کوچکی آرزوهای‌مان بود. ولی خیلی زود دنیای صورتی و رنگی ما محبوس ذهن‌های محدودی شد که خنده‌های ما را تفسیر کردند به بی‌حیایی، راه رفتن ما شد عشوه‌گری و آزادی‌طلبی ما شد بی‌آبرویی.

آری، از وقتی که قد کشیدیم رویاهای ما را محدود کردند. مدام گفتند تو دختری، دختر که بلند نمی‌خندد، تو دختری مگر دختر هم در جمع حرف می‌زند؟ و همه‌ی این تو دختری‌ها… بود که گاهی آرزو کردیم پسر باشیم و این دردناک‌ترین آرزو بود. آرزویی که شاید درد مشترک هر دختر سرزمین من باشد. این آرزو قلب ما را به آتش کشید؛ چقدر ازخودبیزاری سخت است! ما دچار ازخودبیزاری شدیم چون کل زندگی ما بر مقیاس جنسیت مان سنجش و قضاوت می‌شد.

جنسیت و دختر بودن ما را براساس عقیده و سیاست سنجیدند و محکوم کردند. آن‌ها ابزاری به نام دین در اختیار داشتند. به نام دین آزادی را از ما را گرفتند، ما را به نام دین خانه‌نشین کردند، به نام دین درهای مکتب‌های ما را بستند و به نام دین آرزوهای خیلی‎‌ها را در گوشه‌های قلب‌های‌شان دفن کردند. در حالی‌که خود تمام‌قد علیه علم و عقل به پا ایستاده‌اند، گفتند دختر ناقص‌العقل است. در حالی‌که با فریاد بلند نسل جدید دختران مبارز خیابانی، در قعر و انزوای سیاسی سقوط کردند، بازهم این شگفتی و توانایی زنان را انکار کردند و گفتند دختر است و سروصداهای دیگ و بشقاب، گفتند دختر است و دوختن پارگی‌های گوشه کنار پیرهن شوهر.

ولی نه، همه را آن‌ها گفتند، ما که نپذیرفتیم. آن‌ها گفتند و ما تمام‌قد علیه این تفکر ایستادیم. آری، ما سکوت نکردیم چون از سکوت در برابر این زن‌ستیزی آشکارا کاری ساخته نیست بلکه فضای جولان توحش را راحت‌تر می‌سازد و بس. در اوج محدودیت و محرومیت، بازهم در ما امید است و تلاش؛ ما دل‌خوش به آنیم که روزی فرا خواهد رسید که این عقده‌ها سر باز کند و هر گلو فریاد آزادی سر دهد.

آری، ما دیگر نخواهیم گذاشت آرزوی دختران این سرزمین همچون خودشان در گوشه کنار خانه و آشپزخانه خاک بخورد. وقتی آن روز فرا رسد دیگر نخواهیم گذاشت فرخنده‌ها را در روی خیابان به آتش بکشند و رخشانه‌ها را سنگسار کنند. دیگر نخواهیم گذاشت دختری به پارگی‌های لباس شوهرش فکر کند، ولی هنوز هم جلوی آیینه در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنش دختری با موهای پریشان، لباس گل‌گلی و لبخند شاد ساز بزند و برقصد. آن روز ما با همه‌ی توان مان بر خواهیم خاست و حق مان را خواهیم گرفت و به دنیا ثابت خواهیم کرد که نسل جدید دختران این سرزمین ناتوان نیست!

بدون شک، آنگاه مرزی را که به نام جنسیت برای تفکیک آدم‌ها کشیده‌اند، از بین خواهد رفت و مقیاس قضاوت جنسیت نخواهد بود، خنده به بی‌حیایی تفسیر نخواهد شد و دل‌خوشی‌های کودکانه نه فقط رویا، بلکه تجربه‌ی نسل جدید دختربچه‌های این ملک خواهد بود.

همچنان بخوانید

دانشجویان دختر

دانشجویان دختر: از دست طالبان در هیچ‌جایی در امان نیستیم

16 دلو 1401
ممنوعیت آموزش دختران

500 روز ممنوعیت آموزش دختران؛ ستیز طالبان، ناکامی جهان و تغییر رویکرد زنان

14 دلو 1401
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: حق آموزش زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه‌ها 1

  1. Nooria می گوید:
    4 هفته پیش

    دختران آفتاب

    تک تک عکس ها را از نظر می گذرانم بارها و بارها ؛حس میکنم صدای نفس‌ ‌کشیدن تان می ‌شنوم را از درون عکس های تان ؛زنده اید حتی در عکس های محصور شده، پر از شور و امید، پر از شادی و لبخند .
    چطور نمیتوانند این همه زیبایی را ببینند ؟
    آری میدانم: ترسو ها
    آنهایی که از همه چی می ترسند حتی از تار موهای بر باد رفته زنی بی پناه .

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
چندهمسری
هزار و یک شب

چندهمسری؛ پاداش زنی که با پول معلمی خرج دانشگاه شوهرش را داد

16 دلو 1401

مروارید در تمام قریه یگانه دختری بود که بیشترین خواستگار را داشت. او دختر باسواد بود و در امور منزل هم به قول زنان قریه، از هر انگشتش هنر می‌بارید. همه می‌خواستند مروارید عروس‌شان شود.

بیشتر بخوانید
زنی که باربار زندگی می‌سازد
هزار و یک شب

زنی که باربار زندگی می‌سازد

13 دلو 1401

گل‌واری 25 سال پیش به خدادا، پسر همسایه‌اش دل می‌بندد و قصه‌ی دلدادگی‌شان نقل مجلس محله می‌شود. قدرت این دلدادگی هردو را به‌هم می‌رساند. پس از دو سال زندگی مشترک، همراه با شوهر و خانواده‌ی...

بیشتر بخوانید
نجمه
هزار و یک شب

زنی که برای آینده‌ی دخترش خانه را ترک کرد

17 دلو 1401

نجمه را در پانزده سالگی به شوهر دادند. خودش می‌گوید به راستی مرا به شوهر دادند، من چیزی از ازدواج نمی‌دانستم.شانزده ساله بود که دختری به دنیا آورد و اسمش را گلنار گذاشتند.

بیشتر بخوانید
ازدواج مجازی
هزار و یک شب

چهار سال ازدواج در فضای مجازی

11 دلو 1401

زندگی در منطقه‌ی اعیان‌نشین شهر کابل به خوبی پیش می‌رفت. بدون هیچ محدودیتی به مکتب رفتم و درس خواندم و برای خودم رویاهایی بافته بودم.

بیشتر بخوانید
زن چهارم
هزار و یک شب

روزی که زن چهارم پدرم پسر زایید

8 دلو 1401

پدرم پسر می‌خواست. او همیشه آرزو می‌کرد که پسردار شود. برای همین چهار بار ازدواج کرد. هیچ‌کس نمی‌توانست با او مخالفت کند. همین‌که حرفی می‌زدیم به دهان ما محکم می‌کوبید.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل، بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • چندرسانه‌یی
EN