از پلاستیک فروشی تا دانشگاه
دختری بودم که برای سیر کردن فامیلم در خیابانها کار میکردم. پدرم مریض بود و فامیلم فقیر. آنقدر فقیر بودیم که شبها گرسنه میخوابیدیم. برای همین مادرم از من خواست که کار کنم.
دختری بودم که برای سیر کردن فامیلم در خیابانها کار میکردم. پدرم مریض بود و فامیلم فقیر. آنقدر فقیر بودیم که شبها گرسنه میخوابیدیم. برای همین مادرم از من خواست که کار کنم.