نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

مسأله‌ی فمینیسم هرگز «برابری» نبوده است

نویسنده: بِتینا آرنت (اسپکتیتور، آسترالیا) | برگردان: اخگر رهنورد

17 دلو 1401
0

مردی که از فمینیسم نفرت دارد؟ پرسش این است که آیا مردی که چنین نباشد، را سراغ داریم؟ قبلاً فکر می‌کردم، بله. من در دهه‌ی ۱۹۷۰، پس از خوانش کتاب خواجه‌ی مؤنثi، نوشته‌ی جرمن گریرii، شروع کردم به «فمینیست»خواندن خودم. آن زمان جوان بودم و از قضا در رخصتی‌های دانشگاهم، با پوشیدن کلاه زرد روشن و شیک و دامن کوچک‌ام، به‌عنوان راننده‌ی موترهای اجاره‌ایِ شرکت هرتزiii کار می‌کردم و با گردشگران آمریکایی لاس می‌زدم.

خودم را متقاعد کرده بودم که کل مسأله‌ی فمینیسم برابری است، یعنی ایجاد شرایط رقابتی برابر که در آن زنان بتوانند جایگاه شایسته‌شان را در جهان تصاحب کنند و از فرصت‌هایی که زمانی از آن‌ها سلب شده بودند، استفاده کنند. اما بعداً زمانی‌که فرهنگ مردستیز کنونی -با مردانی که نقش کیسه‌ی مشت‌زنی را داشتند، و زنانی که بی‌شرمانه مهم جلوه داده و حمایت شدند، به مثل نوزاد همراه‌شان برخورد و بی عیب و نقص نشان داده شدند- قوت گرفت، با وحشتی فزاینده به تماشا نشستم. نتیجه‌گیری‌ام این بود که فمینیسم از راه به در شده است.

اما معلوم شد که این نتیجه‌گیری‌ام اشتباه است. اکنون -به‌لطف بازآموزیiv اخیرم از کارهای شگفت‌انگیز جَنیس فیامنگوv، که بخش زیادی از وقتش را در سال‌های گذشته صرف انتشار ویدیوهایی مبتنی بر پژوهش‌های مؤثری کرده است که نشان می‌دهد مسأله‌ی فمینیسم هرگز برابری نبوده است- حقیقت تاریخ فمینیسم را می‌دانم. نتیجه‌ی ورود فیامنگو به جزئیات تاریخ فمینیسم این است که این پژوهشگرِ معمولاً آرام و موقر، اکنون در خشم راستین می‌جوشد.

به حمله‌ی آتشین فیامنگو در گفت‌وگوی ویدیوییvi اخیرش گوش دهید:

«فمینیسم هرگز از عقل سلیم برخوردار نبوده است. هرگز عاری از خصومت و نفرت عمیق در برابر مردان نبوده است، هرگز عاری از این ادعا نبوده است که زنانْ قربانی مطلق شکارگریِ مردان‌اند، هرگز به نابودی خانواده بی‌علاقه نبوده است، هرگز در ادعاهایش درباره‌ی وضعیت اجتماعی زنان بی‌خطا نبوده است، هرگز به تهمت‌بستن به مردان به بدترین و بی‌رحمانه‌ترین روش‌ها بی‌تمایل نبوده است، و هیچ‌گاه از مردان قدردانی نکرده است و یا اذعان نکرده است که مردان کاری برای جامعه کرده‌اند یا اصلاً در وضع قوانین یا توسعه‌ی ابزارهای اجتماعی در طول زمان، از روی عشق و علاقه و همدردی در قبال زنان رفتار کرده‌اند. فمینیسم همیشه یک جنبشِ عمیقاً مردستیز، متنفر از مرد و مردمقصرپندار بوده است».

وا! حرف‌هایی قدرتمند از یک استاد سابقِ نسبتاً کم‌حرفِ زبان انگلیسی در دانشگاه اتاوا و چهره‌ی جدی دانشگاهی که تعداد زیادی از کتاب و مقالات علمی در مجلات به نام او نشر شده‌اند. پژوهش‌های فیامنگو درباره‌ی چهره‌ی واقعی فمینیسم زمانی آغاز شد که سر از کمیته‌های ترفیعات دانشگاه درآورد و شاهد تبعیض فزاینده‌ای بود که علیه محققان مرد صورت می‌گرفت. فیامنگو شجاعانه شروع کرد به افشاگری و اظهارنظرهای عمومی درباره‌ی تعصب علیه مردان که خشم شدید مخاطبان دانشجو را برانگیخت. فیامنگو سپس به تولید مجموعه‌ی ویدیویی‌اش زیر نام «فایل‌های فیامنگوvii» پرداخت که مسائل کلیدی مردان و خطاکاری‌های فمینیسم را افشا می‌کرد. (متأسفانه یوتیوب کارهای فیامنگو را سانسور کرد و بیشتر آن ویدیوها را حذف کرده است).

سال گذشته فیامنگو سلسله ویدیوهای جدید زیر نام «فایل ۲.۰ فیامنگو viii» را آغاز کرد که تاریخچه‌ی فمینیسم را از عزیمت‌گاهش در اواخر قرن هجدهم تا به امروز دنبال می‌کند. این سلسله ویدیوها از نظر من حیثیت مکاشفه‌ی جدید را دارد و نشان می‌دهد که چگونه فمینیست‌ها به‌طور مؤثری موفق شده‌اند تاریخ اولیه‌شان را سفیدنمایی کنند تا دست‌آوردهای‌شان را بزرگ جلوه دهند، و از مردان تصویری شیطانی بسازند و بدنام‌شان کنند.

خبر هیجان‌انگیز این است که جردن پیترسونix از فیامنگو خواسته است در آکادمی پترسونx، پلتفرم جدید آموزش آنلاین‌اش که هدفش این است که به دانشجویان یاد بدهد چگونه فکر کنند، نه این‌که به چه فکر کنند، دوره‌ای را درباره‌ی تاریخ واقعی فمینیسم تدریس کند. بنیاد پترسون قول داده است که کار جدیدِ بسیار جالب‌توجه باشد و از آموزگارانی مشهور از سراسر جهان برای تدریس موضوعاتی که واقعاً مهم‌اند، میزبانی کند.

به‌اندازه‌ی حقیقتِ فمینیسم، دانستن این نکته نیز حایز اهمیت است که به جامعه‌ی ما تلقین شده است که به نسخه‌ای از تاریخ اجتماعی‌مان اعتقاد داشته باشد که کاملاً اشتباه است. مثل این تصور که جنبش زنان، زنان را از چنگ ظلم جامعه‌ای مردسالارِ نجات داده است که در آن مردان حق رأی زنان را سلب می‌کردند، می‌توانستند به زنان‌شان تجاوز کنند، دارایی‌ها و درآمدهای‌شان را تصاحب می‌کردند و از امتیازات ویژه‌ی خودشان دفاع می‌کردند تا زنان را با شدت تحت کنترل‌شان نگه دارند.

واقعیت اما چیز دیگری بود. همان‌گونه که فیامنگو در مکاتبات اخیرش با من توضیح داد:

همچنان بخوانید

سیاست خارجی فمینیستی آلمان

سیاست خارجی فمینیستی آلمان در عمل به چه معناست؟

4 حمل 1402
فمینیست‌های سیاه؛ الهام از گذشته برای توانمندسازی نسل‌های آینده

فمینیست‌های سیاه؛ الهام از گذشته برای توانمندسازی نسل‌های آینده

14 حوت 1401

«در قرن‌های پیشین، مردان و زنان زندگی‌های به‌هم‌وابسته داشتند که در آن شکنندگی زندگی و وجود بیماری، نرخ بالای مرگ‌ومیر نوزادان، نبود چتر حمایتی اجتماعی، و پیچیدگی‌های خانه‌داری و فرزندپروری به این معنی بود که بیشتر زنان و مردان کارهای بزرگ‌شان را به حوزه‌های جداگانه‌ی خانگی و بیرونی تقسیم می‌کردند. زنان قرن نوزدهم ناتوان نبودند؛ بسیاری از آن‌ها در عرصه‌ی تجارت کار می‌کردند، کسب‌وکار شخصی‌شان را داشتند و به‌عنوان آموزگار، درمان‌گر و نویسنده امرار معاش می‌کردند. به‌عنوان مشاور و کارمند بنیادهای خیریه محترم شمرده می‌شدند و معمولاً در انتخابات‌های شهرداری و انجمن‌های نظارتی مکاتب رأی می‌دادند. خود را بیچاره و فلک‌زده نمی‌دانستند و، روی‌هم‌رفته، مردان را دشمن‌شان نمی‌دانستند».

با این‌حال، در مشهورترین و آشکارترین سند جنبش زنان آمریکا در اوایل قرن نوزدهم، اعلامیه عقایدxi، با این ادعا مواجه می‌شویم که «تاریخ بشر تاریخ آسیب‌ها و دست‌درازی‌های مکرر از جانب مرد در قبال زن، به هدف مستقیمِ استقرار سلطه‌ی مطلق بر او، بوده است». این اعلامیه را در اصل رهبر فمینیست، الیزابت کدی استانتونxii، نوشته است و مملو از اظهارات آتشین درباره‌ی قساوت‌ها و رفتارهای ناعادلانه‌ی مردان با زنان، و بازنمایی آشکارا نادرست از وضعیت زنان بود.

نادرستی‌هایی مثل این ادعا که مردان مصمم بودند اعتمادبه‌نفس زنان را نابود کنند و آن‌ها را به زندگی وابسته به خودشان مجبور کنند. همان‌گونه که فیامنگو اشاره می‌کندxiii، در زمان انتشار این بیانیه، کالج‌های زیادی قبلاً به‌طور ویژه برای آموزش زنان تأسیس شده بودند و بسیاری از زنان مشاغل آبرومندانه‌ای را برای خود به‌عنوان نویسنده، آموزگار، پژوهشگر و تاجر دست‌وپا کرده بودند.

یا این‌که مردان حق رأی زنان را سلب می‌کردند. فیامنگو توضیح می‌دهد: «این [ادعا] واقعاً درست نیست». درواقع، در آن زمان، اکثر مردان نمی‌توانستند در انتخابات‌های ملی رأی بدهند؛ فقط مردان ثروتمند و دارا می‌توانستند رأی بدهند. مالیات‌های سرانه، الزامات داشتن سواد، و شرایط دارایی، حق رأی مردان را محدود می‌کرد و مردانِ دارای حق رأی این حق را در ازای تعهد به به‌خطرانداختن جان‌شان برای دفاع از کشور در موقع جنگ، کسب کرده بودند.

در این بیانیه هم‌چنین به‌اشتباه آمد است که مردان می‌توانستند دارایی و دستمزد همسرش را تصاحب کنند، اما قانون دارایی زنان متأهلxiv قبلاً در ایالت نیویورک، جایی‌که این بیانیه برای اولین‌بار در آن اعلام شد، تصویب شده بود؛ واقعیتی که فمینیست‌ها به‌راحتی نادیده گرفتند.

فیامنگو با توضیح این‌که این سند مهم از همان راهبردهای شرارت‌آمیزی استفاده می‌کند که در پروپاگندهای جنگی یافت می‌شود، قاطعانه اظهار داشت: «اعلامیه عقاید یک اعلان جنگ بود» و افزود: «در این صورت، دشمنْ متشکل از پدران، برادران، پسران و شوهرانِ زنان بود».

اما سافرجت‌هایxv شجاع بریتانیا چه؟

فیامنگو اظهار می‌داردxvi که اِمِلین پَنکهِرست و جنبش زنانِ سافرجت‌اش گذشته‌ای بسیار تاریک دارند و از تاکتیک‌های شبه‌نظامی استفاده کرده‌اند؛ از جمله تخریب اموال عمومی و اعتراض خشونت‌آمیز، مثل حمله بر خانه‌های اعضای پارلمان با بمب‌های آتش‌افزا. درباره‌ی دست‌آوردهای بسیار ستایش‌شده‌ی آن‌ها، فیامنگو خاطرنشان می‌کند که در طول قرن نوزدهم، شاهد این بودیم که پارلمانِ کاملاً مردانه در زمینه‌ی موضوعاتی که زنان برای اصلاح‌شان بسیج شده بودند -مانند تحصیلات عالی زنان، تغییرات در قانون طلاق و حضانت فرزند، حقوق مالکیت زنان، سن رضایت-بسیار سریع عمل کرد.

وقتی صحبت از حق رأی تا اواخر قرن نوزدهم می‌شود، اکثریت عظیمی از مردان بریتانیایی فاقد این حق بودند. اما در جریان این قرن، حق رأی به‌ تدریج گسترش یافت. در واقع، این جنگ جهانی اول بود که درباره‌ی موضوع حق رأی تصمیم گرفت؛ با خدمات زنان در جبهه‌ی داخلی -کارشان در کارخانه‌های مهمات و مزارع- که نگرش عمومی به زنان را تغییر داد، و در ۱۹۱۷، پارلمان بریتانیا به‌راحتی به گسترش حق رأی به سربازانی که قبلاً فاقد حق رأی بودند و زنان ۳۰ ساله و بالاتر، رأی داد. فیامنگو نتیجه می‌گیرد: «فعالان فمینیست مثل املین پنکهرست و دخترانش، که اکنون قهرمانان بزرگِ مبارزات باشکوهِ حق رأی به‌حساب می‌آیند، کمک چندانی یا هیچ کمکی به این پیروزی نکردند». البته پنکهرست و یاران سافرجت‌اش نقش مهمی در کارزار شرم‌آور «پَرِ سفیدxvii» ایفا کردند که در آن زنان، مردانی را که لباس نظامی به تن نمی‌داشتند، تحقیر می‌کردند.

یکی دیگر از کمک‌های ماندگار این فمینیست‌های قبل از جنگ، نفرت جنسی مردستیزانه‌ی آن‌ها بود. فحش‌دادن به تمام مردان که گویا از نظر جنسی فاسدند، یکی از برنامه‌های اصلی فمینیسم اولیه بود که در خواست دوپاره‌ی سافرجت‌ها خلاصه شده بود: رأی برای زنان، عفت برای مردان! فیامنگو شواهد فراوانی از گزافه‌سرایی‌های پر از نفرت و برخوردهای تمسخرآمیز فمینیست‌های اولیه با رفتارهای جنسی مردانه ارائه می‌کندxviii؛ برای مثال، اظهارات فرنسیز سوینیxix، فعال پاکی اجتماعیxx، را درباره‌ی «مردانگی خودخواه، شهوانی و بیمارگونه» که «فقط به‌دنبال جسم زن است» نقل می‌کند.

به باور فیامنگو، این‌گونه برخوردها، بذر تنفر جنسی مردستیزانه‌ای را کاشت که در بسیاری از مردان به احساس گناه جنسی مردانه، خودبیزاری و تمکین به برتری اخلاقی زنان منجر شد که یکی از میراث‌های اصلی فمینیسم در ۱۵۰ سال گذشته بوده است.

آیا مردان در قرن نوزدهم می‌توانستند به زنان‌شان تجاوز کنند؟ فیامنگو با شرح جزئیات سابقه‌ی حقوقیِ که به موجب آن رضایت زنان در روابط جنسی امر مسلم بود، همان‌گونه که مردان تعهدات قراردادی داشتند، از جمله مسئول‌بودن در قبال تمام بدهی‌های همسران‌شان، حتا اگر به‌خاطر آن‌ها سر از زندان در می‌آوردند، می‌گوید: خب، در آن زمان ممکن نبود مردی را به‌خاطر تجاوز به همسرش تحت تعقیب مجرمانه قرار داد، اما قطعاً این‌گونه نبود که تجاوز به همسر امر پذیرفته‌شده باشد یا آسیب‌های آن نادیده گرفته می‌شده است. درواقع، آسیب اخلاقی تجاوز به همسر به‌طور گسترده تأیید شده بود و اعضای خانواده بارها در قضایایی که مشخص می‌شد مردی با همسرش بدرفتاری می‌کند، مداخله می‌کردند.

و همین‌طور ادامه دارد. پرده‌برداری فیامنگو از این بازنمایی‌های نادرست از تاریخ اجتماعی ما، درس‌های مهمی برای همه‌ی ما دارد. این‌که این محقق ستایش‌برانگیز این فرصت را داشته باشد که مخاطبان بیشتری را از آنچه کشف کرده است، آگاه کند، واقعاً گامی به جلو است. فیامنگو ویدیوی اخیرش را با این کلمات نومیدانه به پایان می‌رساندxxi: «مشخص نیست که تا چه زمان دیگر مایل خواهیم بود که اجازه دهیم گفت‌وگوهای عمومی تحت سلطه‌ی یک ایدئولوژی خودبرترپندارِ زنانه باشد -درحالی‌که هنوز خاستگاه‌های آن را توجیه و سفیدنمایی می‌کنیم».

جَنیس فیامنگو، از طریق ویدیوها و مطالب وبلاگی‌اش در ساب‌استاکxxii، تمام تلاشش را می‌کند تا اطمینان حاصل کند که آن گفت‌وگوها بسیار سریع تغییر می‌کند.


i The Female Eunuch

iiGermaine Greer: نویسنده‌ی ۸۴ ساله‌ی آسترالیایی-م.

iii Hertz

iv Re-education

v Janice Fiamengo

vi https://www.youtube.com/watch?v=ksqgKZfEfNM

vii The Fiamengo Files: https://www.youtube.com/results?search_query=the+fiamengo+files

viii The Fiamengo File 2.0: https://www.youtube.com/playlist?list=PLGFFi6pRCnCdQTe1iG3Tw4Td9jvhY2w74

ix Jordan Peterson

x Peterson Academy: https://petersonacademy.com/

xi Declaration of Sentiments: https://en.wikipedia.org/wiki/Declaration_of_Sentiments

xii Elizabeth Cady Stanton‎

xiii https://www.youtube.com/watch?v=7s-3WgAo-Gk&list=PLGFFi6pRCnCdQTe1iG3Tw4Td9jvhY2w74&index=3

xiv Married Women’s Property Act

xv جنبش حق رأی زنان در بریتانیا در قرن نوزدهم-م.

xvi https://www.youtube.com/watch?v=wVPmoVZCFrA&list=PLGFFi6pRCnCdQTe1iG3Tw4Td9jvhY2w74&index=18

xvii :White Feather کارزاری که زنان بریتانیایی در جریان جنگ جهانی اول راه‌اندازی کردند و در آن پرهایی سفید را که نماد ترس و بزدلی است، بین مردان و جوانان و حتی نوجوانانی که حاضر به ثبت‌نام در ارتش نشده بودند، توزیع می‌کردند و با این فشار اجتماعی، آنان را مجبور به پیوستن به ارتش و رفتن به جبهه‌های جنگ می‌کردند-م.

xviii https://www.youtube.com/watch?v=O9vgW3grglc&list=PLGFFi6pRCnCdQTe1iG3Tw4Td9jvhY2w74

xix Frances Swiney

xx جنبش پاکی اجتماعی (Social Purity Movement) جنبشی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در کشورهای انگلیسی‌زبان بود که هدف آن ازبین‌بردن تن‌فروشی و سایر فعالیت‌های جنسیِ ممنوعه در اخلاق مسیحی بود-م.

xxi https://www.youtube.com/watch?v=7s-3WgAo-Gk&list=PLGFFi6pRCnCdQTe1iG3Tw4Td9jvhY2w74&index=3

xxii https://fiamengofile.substack.com/

کلمات کلیدی: برابری جنسیتیفمینیسم
اشتراک‌گذاریتوییتپین

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00