نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

دانشجویان دختر: از دست طالبان در هیچ‌جایی در امان نیستیم

  • سایه
  • 16 دلو 1401
دانشجویان دختر

طالبان بعد از بستن مکتب‌ها و دانشگاه‌ها به روی دختران و به دنبال آن بستن خوابگاه‌های دخترانه، حالا دخترانی که در ‌خانه‌های اجاره‌ای زندگی می‌کنند را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند.

مریم و سمیه دانشجویانی هستند که با فرمان گروه تروریستی طالبان از رفتن به دانشگاه منع و اندکی بعد از رفتن به آموزشگاه‌های خصوصی هم محروم شدند. آن‌ها برای این‌که بتوانند با فرمان‌های زن‌ستیزانه‌ی گروه طالبان مبارزه کنند به آموزش آنلاین رو آوردند.

مریم و سمیه همراه با پنجاه دختر دیگر تا اول ماه قوس در یک خوابگاه خصوصی دخترانه در غرب کابل زندگی می‌کردند که به تاریخ سوم قوس سال جاری خورشیدی، افراد طالبان بدون اطلاع قبلی به خوابگاه ‌آنان هجوم بردند و دانشجویان را مجبور به ترک خوابگاه کردند.

آن‌ها مجبور شدند برای مدتی به خانه‌‌ی دوستان‌شان بروند. سمیه از روزی که با هجوم افراد طالبان مجبور شد خوابگاهش را ترک کند این‌گونه قصه می‌کند: «ساعت نه صبح بود که از منزل اول سروصدا بلند شد و دخترها به منزل دوم که ما بودیم آمدند. یک لحظه بعد سه طالب وارد اتاق ما شدند و تمام وسایل ما را به دهلیز انداختند و گفتند تا چاشت باید از لیلیه بیرون شوید.»

آن‌ها برای چند روز به خانه‌ی دوستان‌شان می‌روند و بعد خانه‌ی اجاره‌ای پیدا می‌کنند.

به گفته‌ی مریم، اکثر دخترانی که مجبور شده بودند خوابگاه را ترک کنند جایی برای رفتن نداشتند: «خیلی از دخترها هیچ جای برای رفتن نداشتند که چند شب(تا پیدا کردن جا) آن‌جا بمانند، چهار نفر از دخترها شب همراه ما رفتند و بعد مجبور شدند به ولایت‌شان بروند.»

فرهاد (نام مستعار) مسئول خوابگاهی که مریم و سمیه در آن‌ زندگی می‌کردند به نیمرخ گفت: «وقتی که کابل سقوط کرد، برای مدتی لیلیه را بسته کردیم، ولی به خاطر تقاضای دختران دوباره فعال کردیم. چند ماه با پول دادن به افراد طالبان توانستیم فعالیت کنیم. افراد طالبان روز سوم قوس بدون اطلاع دادن داخل لیلیه شدند و وسایل را شکستند، گفتند دیگر اجازه فعالیت ندارید.»

حالا بیشتر خوابگاه‌های دخترانه به دلیل محدودیت‌های وضع شده از سوی گروه طالبان بسته شده‌ و یا به خوابگاه پسرانه بدل شده‌اند.

میرویس(نام مستعار)، از شش سال پیش به این‌سو مسئول یک خوابگاه دخترانه در مربوطات حوزه سوم شهر کابل بوده که بعد از آمدن گروه طالبان و بسته شدن دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها به روی دختران از فعالیت بازمانده و حالا به خوابگاه پسرانه بدل شده است.

میرویس در این باره به نیمرخ گفت: «برای راه‌اندازی این لیلیه خیلی مصرف کرده بودم، امکانات خوبی برای دختران محصل و کارمند فراهم کرده بودم. متاسفانه بعد از آمدن طالبان و بسته شدن دانشگاه‌ها حتا کرای ساختمان را هم داده نمی‌توانستم. به همین‌خاطر مجبور شدم به لیلیه مردانه تبدیل کنم که مدیریتش بسیار دشوار است و دو اتاقش را افراد گروه طالبان برای خودشان قفل کرده‌اند، گاهی می‌آیند و تا هنوز یک افغانی کرایه نداده است.»

همچنان بخوانید

خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

خودکشی خواهرم باعث بیداری خانواده شد

5 حمل 1402
صابره

سرنوشت صابره؛ از میز مطالعه به دود آشپزخانه

2 حمل 1402

سمیه و مریم با بیرون شدن از خوابگاه و اجاره کردن خانه همچنان از آزار و اذیت افراد گروه طالبان در امان نماندند.

افراد گروه طالبان به تاریخ هفتم دلو به اتاق آن‌ها رفته و به آن‌ها گفته‌اند که حق ندارند بدون داشتن محرم شرعی مرد در اتاق‌های اجاره‌ای زندگی کنند.

مریم گفت: «وقتی ما را از لیلیه بیرون کردند مجبور شدیم با تعدادی از دخترها یک منزل یک خانه را به اجاره بگیریم، فکر می‌کردیم گروه طالبان فقط به آموزش و پوشش ما کار دارند، ولی تازه می‌فهمیم که آن‌ها حتا به ما اجازه نمی‌دهند بدون همراهی یک مرد در خانه هم زندگی کنیم.»

به گفته‌ی مریم، افراد طالبان به صاحب خانه‌ی آن‌ها هم هشدار داده‌اند که حق ندارد به دختران و زنانی که «محرم/همراه مرد» نداشته باشد خانه به اجاره بدهد.

مریم همچنان گفت که افراد طالبان با استفاده از نانوایی‌ها، اتاق‌های اجاره‌ای دختران دانشجو را پیدا می‌کنند: «وقتی افراد طالبان به اتاق ما آمدند، همسایه‌ی منزل پایین را به نام برادرم معرفی کردم، ولی یکی از افراد طالبان گفت، ما از نانوایی پرسیدیم که شما چند نفر دختر تنها زندگی می‌کنید و محرم ندارید.»

محمدزمان(نام مستعار)، صاحب خانه‌ای که مریم و دوستانش آن را به اجاره گرفته‌اند به نیمرخ گفت: «در زمان جمهوریت بیشتر به پسران مجرد خانه به اجاره نمی‌دادیم، به خاطریکه فرهنگ شهرنیشنی رعایت نمی‌شد و همسایه‌ها شکایت می‌کردند، ولی دخترها مصروف کار خودشان بودند و به کسی مزاحمت نمی‌کردند. بعد از آمدن گروه طالبان و وضع محدودیت بالای زنان ما هم می‌ترسیم که با اجاره دادن خانه به دختران محصل افراد طالبان برای ما مشکل درست کنند، به همین خاطر تا که آشنا نباشد این کار را نمی‌کنیم.»

فاطمه رحمانی، دانشجویی که بعد از بسته شدن خوابگاه‌های خصوصی به ولایت غزنی رفته بود، به خاطر تعقیب آموزشگاه‌های آنلاین آمادگی تافل به کابل برگشته است.

او در مورد اجاره ندادن خانه به دختران گفت: «داشتم برای امتحان تافل آمادگی می‌گرفتم که لیلیه‌های خصوصی بسته شد، بعد به خانه‌ی کاکایم رفتم. بعدش کورس‌ها را هم بسته کردند، مجبور شدم به ولایت بروم. بعد از مدتی که به کابل برگشتم و دنبال اتاق اجاره‌ای در رهنمایی‌ها بودم، می‌گفتند به دختران بدون محرم اجازه نداریم خانه به اجاره بدهیم.»

فاطمه با تلاش زیاد و با ضمانت یکی از دوستان پدرش توانسته در کنار یک فامیل دیگر یک اتاق را به اجاره بگیرد.

با آن‌که گروه طالبان هنوز دستور خاص به خاطر چگونگی اجاره کردن خانه توسط زنان به دفترهای رهنمایی‌ معاملات نداده است، ولی افراد این گروه هر از گاهی به مسئولان رهنمایی‌ معاملات به خاطر اجاره دادن خانه به زنان تنها هشدار می‌دهند.

محمد سالم(نام مستعار)، مسئول یکی از دفترهای رهنمایی معاملات در ساحه پل‌ سوخته در این مورد به نیمرخ گفت: «افراد گروه طالبان هر چند وقت به دفتر می‌آیند و قراردادها را بررسی می‌کنند، طالبان تا هنوز دستور رسمی نداده، ولی افرادشان به ما می‌گویند، اگر بفهمیم به زنان و دختران بدون محرم خانه پیدا کنید جواز کار تان لغو می‌شود.»

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: حق آموزش زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
عید زنان
هزار و یک شب

مردان عید دارند و زنان پاک‌کاری

5 حمل 1402

روز اول نوروز است. لباس و شال آبی‌رنگ و خامک‌دوزی را پوشیده‌ برای مبارک‌گویی سال نو راهی خانه‌ی اقوام و دوستانم شده‌ام. از دروازه که خارج می‌شوم، وارد جاده‌ی عمومی می‌شوم. نرم نرم باران می‌بارد. 

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00