گدایی یک پدیدهی اجتماعی ناشی از فقر و بیکاری است که از دیرباز در جوامع مختلف وجود داشته است. این پدیدهی اجتماعی در سطح افغانستان به ویژه در شهر کابل، پایتخت کشور، وضعیت بدتری دارد و با تسلط گروه تروریستی طالبان بیشتر از هر زمانی افزایش یافته است.
براساس آماری که از سوی طالبان منتشر شده، این گروه در چند ماه اخیر 22 هزار و 125 گدا را از مناطق مختلف شهر کابل، جمعآوری کرده است که از این میان، ۱۱ هزار و ۴۳۱ تن زن، هشت هزار و ۱۴۹ کودک و دو هزار و ۵۴۵ تن مردان هستند.
با تسلط گروه طالبان بر افغانستان، بیکاری، فقر و گرسنگی به گونهی بیپیشنهای افزایش یافته است. منع شدن کار زنان در نهادهای امدادرسان ملی و بینالمللی به دستور این گروه، توزیع کمکهای بشردوستانه را هم به چالش روبرو کرده است.
در همین حال، دفتر هماهنگی امور کمکهای بشری سازمان ملل متحد (اوچا) در گزارشی اعلام کرده است که 28.3میلیون نفر در افغانستان در سال 2023 میلادی به کمکهای نجاتدهنده نیاز دارند، که این آمار افزایش 350 درصدی، تنها در پنج سال گذشته را نشان میدهد.
همچنان بازرس ویژهی ایالات متحده امریکا برای بازسازی افغانستان با نشر گزارشی در سال روان گفته است که با آمدن طالبان حدود ۵۰۰ هزار نفر در افغانستان وظایف شان را از دست دادهاند.
سمیرا، خانم 46 سالهای است که تا قبل از سقوط نظام جمهوری در یکی از نهادهای خصوصی آشپز بوده است. اما با قدرت گرفتن گروه طالبان، او هم بیکار میشود و حالا بیشتر از شش ماه است که گدایی میکند.
شوهر و پسرم در حمله انتحاری مسجد امام زمان در غرب کابل کشته شدند، بعد از آن مسئولیت 7 نفر به دوش من افتاد و بعد از آن خودم کار میکردم تا زنده بمانیم.
سمیرا
سمیرا در ده ماه اول سلطهی طالبان، تمام تلاشش را میکند تا کار پیدا کند، اما بهخاطر وضع دستورهای گروه طالبان بالای ادارههای خصوصی در استخدام کارمندان زن، او نمیتواند کاری بیابد.
به شرکتهای خصوصی که دوستانم آدرس میدادند و نیاز به آشپز داشتند سر میزدم؛ ولی آنها میگفتند اگر زن را استخدام کنیم، افراد گروه طالبان ما را اذیت میکنند.
به گفتهی سمیرا، کمکهایی که از سوی سازمان جهانی غذا در کابل توزیع میشود هم ناعادلانه است و از سوی افراد طالبان و وکیلهای گذر دزدی میشود.
در جایی که ما زندگی میکنیم، وکیلگذر هر سه خانه را یک سهم از کمکها میدهد که برای دو هفته هم کافی نیست، باقی آن را خودش میگیرد و پنهانی به فروش میرساند.
همین وضعیت پای سمیرا را به گدایی کشانده بود.
اما گروه طالبان بدون اینکه گزینهی بدیلی برای تأمین معیشت آنها وجود داشته باشد، آنها را از سطح شهر جمعآوری، در مراکز خاصی مشخصات و هویت شان را ثبت و بایومتریک و دوباره رها کردند.
اکنون بانوانی که به خاطر فقر و ناچاری دست به تگدی زده بودند میگویند طالبان بعد از جمعآوری گداها از سطح شهر هیچ برنامهای ندارند که بتواند این افراد را حمایت کند.
بیشتر گداهای خانم مسئولیت خانوادههای بیشتر از پنج نفر را به عهده دارند، که بعد از جمعآوری تا هنوز هیچ کمکی دریافت نکردهاند. با آنکه مسئولان هلال احمر افغانی از روند توزیع پول به گداها خبرداده بود؛ اما تا هنوز هیچ پولی به آنها توزیع نشده است.
به گفتهی مسئولان هلال احمر، برای هر عضو خانوادهی گداها ماهانه 2000 افغانی توزیع میشود که نظر به تعداد گداها و فرزندان یک خانوادهی افغانستانی، این مقدار کمک ماهانه با درنظرداشت اقتصاد در حال فروپاشی افغانستان که با تسلط گروه طالبان این کشور با آن روبرو شده است، بعید به نظر میرسد.
لیلا، خانم 33 سالهای که از هفت سال پیش به اینسو گدایی میکند به نیمرخ گفت: «شوهرم در اردوی ملی افغانستان بود و در ولایت هلمند کشته شد. هیچکاری پیدا نتوانستم و مجبور شدم به خاطر زنده ماندن سه فرزندم دست به گدایی بزنم.»
لیلا از سوی کمیته جمعآوری گداها که توسط گروه طالبان ایجاد شده است، مستحق دریافت کمکها شناخته نشده است.
او در این باره به نیمرخ گفت: «افراد طالبان اکثر گداهایی را که از خانوادههای کشتهشدگان اردوی ملی است، در لیست دریافت کمک هلال احمر جا نمیدهند.»
لیلا، حالا به خاطر زنده ماندن خود و فرزندانش مجبور است کوچه به کوچه پشت دروازههای خانههای مردم برای کمک خواستن برود.
اگر مجبور نمیبودم گدایی نمیکردم. طالبان هم که در کنار پیادهروها نمیگذارند کار کنیم و کمک هم نمیکنند. حالا از صبح تا شام مجبورم راه بروم و مردم هم بیکار است و چیزی ندارند به من بدهند.
لیلا
گروه طالبان از میان 22 هزار و 125 گدایی که از سطح شهر جمعآوری کردهاند، فقط نه هزار و 54 نفر آنها را مستحق دریافت کمک شناخته و در فهرست هلال احمر شامل کرده است و باقی 13هزار و 71 نفر دیگر را «گداهای حرفهای»معرفی کرده است که شامل دریافت هیچ کمکی نمیشوند. در این میان 67 کودک بیسرپرست نیز شامل است که گروه طالبان آنها را به دارالحفاظها معرفی کرده است.
زرمینه (نام مستعار) خانمی که در لیست کمکهای هلال احمر شامل نشده و افراد طالبان او را از جملهی گداهای حرفهای معرفی کرده است به نیمرخ گفت: «شوهرم فلج است، پسر بزرگم که در اردوی ملی بود حالا معتاد شده و گم است. افراد کمیته جمعآوری، وقتی به خانهی ما آمد عکس پسرم را در لباس نظامی دیدند، وقتی پرسیدند کجاست، گفتم معتاد شده است.»
افراد کمیته جمعآوری وقتی عکس پسر زرمینه را در لباس اردوی ملی افغانستان میبینند، به زرمینه میگویند: «پسرت را پیدا کن و به مرکز ترک اعتیاد ببر، وقتی که ترک کرد بگو کار کند و هزینهی زندگی شما را بدهد. شما شامل دریافت کمک هلال احمر نمیشوید. اگر باز هم تو را در سطح شهر پیدا کنیم، به زندان میبریم.»
حالا زرمینه با آنکه بسیار پیر است، همراه با عروس و یک نواسهاش آهن پاره و پلاستیک جمع میکند تا با فروش آن برای زنده ماندن فامیل شش نفرهاش نان تهیه کند.
گدایی هم سخت بود، ولی در کنار سرک مینشستم و خوب بود نواسهام به مکتب میرفت. حالا او به مکتب نمیرود و عروسم هم مجبور است همراه با من در داخل جویچهها و آشغالدانیها دنبال پلاستیک و آهن کهنه بگردد.
زرمینه
به گفتهی زرمینه، گروه طالبان بعضی از خانمها را «به شرط جاسوسی» برای این گروه اجازه دادهاند که در سطح شهر دست به گدایی بزنند.
گروه طالبان خیلی از زنهای جوان را که گدایی میکردند، بهخاطر شناسایی مخالفان خودشان اجازه داده است که در جاهای پر رفتوآمد شهر کار کنند.
او همچنان افزود، برخی زنانی را که ما میشناختیم حالا داخل شهر به گدایی بازگشته، اما گروه طالبان برای این خانمها جاهای مشخص را آماده کرده است و کسی اجازه ندارد بدون اجازهی طالبان، این مکانها را ترک کنند.
وقتی افراد کمیته جمعآوری به خانه آمدند، به من گفتند اگر عروست به جای تو کار میکند اجازه میدهیم، اول ترسیدم بعد فهمیدم که آنها برای پیدا کردن افراد مشخص از زنان گدا استفاده میکنند.
قابل یادآوری است که بعد از جمعآوری گداها توسط گروه طالبان و بایومتریک کردن آنها که بیشتر از نصف افراد جمعآوری شده شامل دریافت کمکها نشدهاند، حالا این افراد مجبور شدهاند که بیشتر از هر زمانی کودکانشان را برای گدایی به بیرون بفرستند.
زلمی (نام مستعار) مردی که پاهایش فلج است و چندین سال میشود که گدایی میکند، به نیمرخ گفت: «طالبان از کمکهای بشری به ما هیچ نمیدهند، وقتی به ناحیه و محل توزیع مراجعه میکنیم میگویند پسرانت باید کار کنند. کار هم نیست که پسران 13 و 15 سالهام کار کنند. خودم را اگر دوباره ببینند که گدایی میکنم، زندانی میکنند. برای زنده ماندن مجبور شدم دخترانم را که کمتر از ده سال سن دارند به گدایی بفرستم.»