نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

نگذاریم ظلم بر زنان عادی‌سازی شود

  • نیمرخ
  • 22 دلو 1401
ظلم بر زنان

طالبان پا از گلوی زنان بر نمی‌دارند و هرروز با قدرت بیشتر محدودیت‌های اعمال شده بر زنان افغانستان را افزایش می‌دهند. در تازه‌ترین مورد به داروخانه‌ها در شهرهای کلان به صورت شفاهی دستور داده‌اند که داروهای ضدبارداری را نفروشند. با آنکه می‌دانند شماری از مردم از شدت فقر کودکان خود را می‌فروشند، با آنکه می‌دانند پدران و مادران خانواده دیگر توان تأمین مایحتاج زندگی و بزرگ کردن بچه را ندارند، اما بازهم فروش داروهای جلوگیری از بارداری را منع کرده‌اند؛ چون از نظر طالبان جلوگیری از بارداری «حرام» و از نظر طالبان زن چیزی فراتر از یک ماشین جوجه‌کشی نیست.

در فرهنگ طالبانی کسی به نیازمندی‌های جسمی و روانی یک مادر در هنگام بارداری، زایمان، شیردهی و دیگر مراحل بزرگ کردن فرزند توجهی ندارد. طالبان با منطق هرآنکس که «دندان دهد نان دهد» یا «روزی‌رسان خدا است» جلوگیری از بارداری را ممنوع کرده‌اند. بگذریم از اینکه طالبان اکنون به عنوان گروه مسلط بر زندگی یک ملت، خود را در قبال تأمین نیازهای اجتماعی کودکانی که به دنیا می‌آیند مانند بیمارستان، کودکستان، مدرسه، بیمه صحی در زمان کودکی، کتاب و معلم و دانشگاه و سرانجام کار و دیگر زمینه‌های رشد سالم، مسئول نمی‌دانند. بلکه با دخالت نادرست در زندگی شخصی مردم، با صدور یک دستور اشتباه سالانه هزاران و شاید صدها هزار کودک را روی دست خانواده‌ها و پدر و مادرانی می‌گذارند که از هیج نظر شرایط بزرگ کردن و تربیت فرزند سالم را ندارند.

اما این فقط یک بخش ماجرا است. بخش دیگر ماجرا این است که صدور این دستور نیز در سطوح مختلف به زنان آسیب می‌رساند. زیرا مردسالاری و نگاه اشتباه به مسئولیت‌های والدین در افغانستان تنها محدود به طالبان نیست، بلکه به صورت گسترده و در حد و اندازه‌های مختلفی متناسب با سطح فرهنگی خانواده‌ها، می‌شود گفت شامل همه خانواده‌های افغانستان می‌شود. به این معنا که وقتی بارداری خواسته یا ناخواسته اتفاق می‌افتد، از آن پس مردان و مشخص‌تر پدران کمتر مسئولیتی را در عمل می‌پذیرند. آنگاه این زن است که باید بار سنگینی را به تنهایی به دوش بکشد.

زنان باردار به مراقبت‌های ویژه در دوران بارداری نیاز دارند، آن‌ها به تغذیه سالم، محیط آرام و بدون استرس، مراقبت‌های پزشکی و معاینات منظم پزشکی و حتا مشورت‌های روان‌پزشکی محتاج اند. در دوران شیردهی نیز مادران نیازهای خاص این مرحله را دارند. اما در افغانستان چه بسا شاهد بوده‌ایم که زنانی هم کودک شیرخوار دارند، هم باردار هستند و همزمان باید مسئولیت پخت‌وپز و کارهای خانه را نیز به دوش بکشند. مردان خانواده در چنین موردی با حمل این مسأله به عنوان مسئولیت مادری همه بارها را به دوش مادر می‌اندازند و مادر حتا باید مواظب باشد نوزاد خواب آرام پدر خانواده را خراب نکند.

شرح بیشتر این ماجرا، نیازی به توضیح ندارد. همه‌ی ما به عنوان شهروندان این جامعه از کیف‌وکان رفتارها و هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه آگاهیم. مسأله فقط این نیست، بلکه رخ دیگر مسأله این است که دستور جدید طالبان و پیامدهای آن حتا بازتاب چندانی در رسانه‌های معیار یا به اصطلاح رسانه‌های رسمی و حتا شبکه‌های اجتماعی نداشت.

معنای این بی‌توجهی از سوی رسانه‌ها و جامعه می‌تواند این باشد که ظلم طالبان بر زنان آهسته‌آهسته دارد عادی‌سازی و پذیرفته می‌شود. چنانکه شاهد هستیم که در این اواخر در مجموع سخن از زنان افغانستان و ظلم بر آن‌ها کمرنگ شده است. گاهی حتا شاهد این هستیم که کسانی در سطح مقام‌های بین‌المللی، مانند نماینده پاکستان در سازمان ملل متحد، با توجیه اینکه ممنوعیت زنان از تحصیل ریشه در فرهنگ این یا آن قوم در افغانستان دارد، به نحوی آن را قابل پذیرش می‌داند.

یعنی کم‌کم جهان دارد می‌گردد که توجیه قابل قبول‌تری برای پذیرش آن بیابد. در حالی‌که ظلم و بی‌عدالتی جدا از اینکه منشأ و ریشه‌اش کجاست یا چیست، نکوهیده و غیرقابل‌پذیرش است. به طور مثال، سال‌های سال در آمریکا و بسیاری دیگر نقاط جهان، برده‌داری قانونی بود. کسانی که برده می‌خریدند و یا می‌فروختند به دولت براساس قانون مالیات می‌پرداختند و برده‌داران آزادی‌خواهی برده‌ها را تمرد از قانون عنوان می‌کردند. اینکه بگوییم زندانی کردن زنان یا ممنوعیت آن‌ها از تحصیل و کار ریشه در شریعت دارد یا منبع آن فرهنگ قبیله‌ی خاصی است، اصل ماجرا یعنی ناعادلانه بودن و ظالمانه بودن آن را تغییر نمی‌دهد اما وقتی چنین اظهاراتی از بلندترین تریبون‌های بین‌المللی صورت می‌گیرد، زنگ خطر عادی‌سازی پذیرش ظلم بر زنان افغانستان را به صدا در می‌آورد.

همین‌طور، وقتی ممنوعیت فروش داروهای ضدبارداری که مستقیم زنان و زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و احتمال درگیر شدن صدها هزار زن را با درگیری‌ها و مشقت‌های احتمالی در درون خانواده‌ها در پی دارد اما همه از کنار آن به راحتی و سادگی عبور می‌کنیم، یعنی لایه‌هایی از جامعه، در برابر ظلم طالبان بر زنان کرخت شده است. یعنی فشار بیشتر طالبان بر زنان دیگر واکنشی را در هیچ سطحی به دنبال ندارد و این خطرناکترین اتفاق برای زنان افغانستان و آینده‌ی آن‌ها است.

متأسفانه هیچ راه میان‌بر و فوری برای بهبودی وضع جاری نیز وجود ندارد. تنها راهی که سخت و دشوار نیز به نظر می‌رسد، مبارزه‌ی مداوم زنان و مردانی است که به صورت جدی به عدالت و برابری جنسیتی اعتقاد دارند. مبارزه برای اینکه نگذارند زنان افغانستان از سر ناامیدی و یأس به این ظلم بی‌حد خو بگیرند و آن‌ را سرنوشت محتوم زن بودن در افغانستان بدانند. خود زنان نباید بگذارند ظلم بر زنان عادی‌سازی شود. چون عادی‌سازی مرحله اول پذیرش یک پدیده است، حتا اگر آن پدیده شوم و زشت باشد.

همچنان بخوانید

تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان

تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان

25 سنبله 1402
زنان معترض: زنان با کشتار هدف‌مند از سوی طالبان مواجه‌اند

زنان معترض: زنان با کشتار هدف‌مند از سوی طالبان مواجه‌اند

4 سنبله 1402
موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: خشونت طالبان با زنان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی
گوناگون

به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی

27 سنبله 1402

از دور به او نزدیک شدم. چهره‌اش آشنا به نظر می‌رسید اما باورم نمی‌شد چنین تصادفی با او روبه‌رو شوم. 

بیشتر بخوانید
تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان
گزارش

تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان

25 سنبله 1402

یادآوری این تجارب وحشت‌ناک، چنان دردِ آکنده از شرم را در وجود قربانیان تازه می‌سازد که اغلب در مقامِ پاسخ نفس‌شان به شماره می‌افتد و زبان‌شان از چرخش باز می‌ماند. 

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN