هفت دختر به دنیا آوردم تا شاید که بتوانم پسردار شوم. بارها حمل گرفتم به این امید که پسر باشد، اما دختر میبود. پس از تولد هر دخترم میترسیدم از اینکه من پسردار نشوم و شوهرم با زن دیگری ازدواج کند. برای همین بارها حمل گرفتم تا فرزند پسر به دنیا بیاورم، اما نشد.
وقتی پنج دختر به دنیا آوردم و برای بار ششم حامله شدم، فهمیدم که طفلم اینبار نیز دختر است. نمیدانستم چه کار باید بکنم تا پسردار شوم. زنان خویش و همسایه برایم میگفتند اگر یکی از دخترانم را به کسانی که نیاز به فرزند دارند، به فرزندی بدهم خداوند به پاس این کار خوب برایم پسر خواهد بخشید. من با فرزندی دادن دخترم مشکلی نداشتم و حاضر بودم هر کاری انجام بدهم تا صاحب پسر شوم. برای همین ششمین فرزندم را که تازه به دنیا آمده بود و دختر خیلی زیبایی بود، به فرزندی دادم.
سه سال بعد از آن دوباره حمل گرفتم. همه زنان دوست و آشنا برایم میگفتند که ببین دوباره حمل گرفتی. این بار حتمس پسر است و تو هم پسردار میشوی. گفته بودیم که اگر دخترت را به فرزندی بدهی پسردار خواهی شد. از شکل شکمت معلوم میشود که این بار پسر است. پسر متفاوت است و میشود از شکل شکم فهمید. پسر زود تشخیص میشود.
از حرفهای دیگران امید میگرفتم و خوشحال بودم که پسردار میشوم. آنقدر خوشحال بودم که دلم میشد دوباره یکی از دخترانم را به فرزندی بدهم و بعد دوباره پسردار شوم. ماهها میگذشت و من منتظر بودم تا طفلم کمی بزرگتر شود تا به شفاخانه بروم و معاینه کنم. میخواستم خاطرم کامل جمع شود که طفلم پسر است.
روزها را با بیقراری سپری میکردم و منتظر ماه چهارم بودم. زنان همسایه میگفتند در ماه چهارم جنسیت طفل قابل تشخیص است. برای همین وقتی ماه چهارم نصف شد با شور و شوق به شفاخانه رفتم. قضیه را به داکتر گفتم و از او خواستم که معاینهام کند. داکتر معاینه کرد. اما بعد از معاینه ناراحت به نظر میرسید. با کنجکاوی از داکتر پرسید که داکتر صاحب چه شده؟ پسرم خوب است؟ مشکلی پیش آمده؟ چرا ناراحتید؟
داکتر همانطور با ناراحتی آهی کشید و گفت «دختر است»، مبارک تان باشد، به حرف مردم اهمیت ندهید. اکثریت زنان بیسواد و خرافاتی هستند. آنها بدون هیچ آگاهی به شما گفتهاند که شما پسردار هستید و یا با به فرزندی دادن دختر تان صاحب پسر میشوید. هیچکس با فرزندی دادن دخترش صاحب پسر نشده است. در ضمن، فرزند فرزند است، پسری و دختری ندارد. شما نباید فرق بگذارید.
با شنیدن حرفهای داکتر کامل ناامید شدم. نمیدانستم چه کار کنم. اشک در چشمانم حلقه زد. در حالی که دلم گرفته بود، با بغض به داکتر گفتم داکتر صاحب حالا چه کار کنم؟ شوهرم اگر بداند که باز دختر میآورم، دوباره ازدواج میکند.امباقدار میشوم. حالا چه خاکی به سرم کنم؟
داکتر آرامم کرد و گفت «قبلا که برایتان گفتم فرزند دختری و پسری ندارد. فرزند فرزند است و شما نباید میان شان فرق بگذارید. همچنان باید برایتان بگویم که تعیین جنسیت فرزند با مرد است نه زن. این شوهر شماست که جنسیت فرزند تان را تعیین میکند نه شما. غصه نخورید و به خانه بروید. با شوهرتان حرف بزنید و او را بفهمانید.
به سوی خانه رفتم و در راه با خود گفتم: داکتر از دل خوشش حرف میزند. شوهرم کجا به حرف میفهمد که من او را بفهمانم. او اگر به حرف هم گوش کند به حرف من یکی اهمیتی نمیدهد. چون او باور دارد که من زن هستم و عقلم کم است.
نمیدانستم چه کار کنم. تصمیم گرفتم طفلم را سقط کنم و به شوهرم بگویم که طفل پسر بود. وقتی سقط شود نمیداند که دختر بود یا پسر، فکر میکند پسر است و مرده، لااقل فکر میکند که من پسردار شدم، اما از دنیا رفته و شاید به این ترتیب دوباره ازدواج هم نکند.
هرچند عذاب وجدان داشتم، اما رفتم و برای سقط جنین دارو گرفتم. با خوردن دارو طفلم را سقط کردم. میدانستم اگر سقط نکنم شوهرم ما را رها میکند. ترسیده بودم و گریه میکردم. پیش از آنکه سقط کنم به شوهرم گفتم که طفل پسر است و بعد از اینکه سقط شد، برایش گفتم که پسر ما دیروز سقط شد. شوهرم مدتی غمیگن شد، و بعد گفت: خیر باشد.همینکه میتوانی پسردار شوی شکر است.
مدتها گذشت. بعد از آن طفل تا حالا حمل نگرفتهام، نمیخواهم که حامله شوم. پشیمانم که دخترم را سقط کردم. هربار که یادم میآید، ناراحت میشوم و گریه میکنم و با خودم میگویم اگر دخترم را سقط نمیکردم حالا دختر جوان میبود و من نیز عذاب وجدان نمیداشتم.
دیدگاهها 1
این طرز فکر کاملا اشتباه است چرا اصلا مادران بین فرزندان شان فرق قایل میشود من چندین فامیل را دید ام که صاحب چندین دختر استند و همان دختران شان بودند که در هر حالت متوجه فامیل شان بودند . کار های را برای فامیلشانجام دادند و میدهند که یک پسر نمیکند .اما هنوز هم مردم ما دختران شان را قربانی پسر میکند مثل این مادر که تو دختر شان را قربانی کردند به امید پسر داشتن حتا تا حدی که میگفت اگر پسر تولد شد این بار حاضر است دختر دیگرش را نیز به فرزندی بدهند این بسیار جیگر خون کننده است . آیا آن دخترک بیچاره تان که به فرزندی دادین احساس مادری به آن دخترک نداشتید ؟؟؟ بسیاری از فامیل ها استند که صاحب فرزند نمیشود و تمام خواست شان فرزند داشتن است چی دختر باشد چی پسر اما این کار شما کبر گفته میشود در مقابل فرزند.