نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

اپرای هزار خورشید تابان؛ وقتی سرنوشت مریم و لیلا تکرار می‌شود

  • ارزگانی
  • 8 حوت 1401
هزار خورشید تابان

اپرای «هزار خورشید تابان» به کارگردانی رؤیا سادات، فیلمساز مشهور زن افغانستان، در سیاتل آمریکا روی پرده رفت.

این اپرا شنبه شب (6 حوت 1401 خورشیدی) به وقت آمریکا در سالن «اپرای سیاتل» در شهر واشنگتن آمریکا به نمایش درآمد.

اپرای هزار خورشید تابان؛ وقتی سرنوشت مریم و لیلا تکرار می‌شود
پوستر نمایش جهانی اپرای هزار خورشید تابان. عکس: The American Opera Project

اپرای هزار خورشید تابان با اقتباس از کتابی به همین نام از خالد حسینی، نویسنده‌ی شناخته شده افغانستانی – آمریکایی تهیه شده است و اولین نمایش آن تا 11 ماه مارچ سال جاری میلادی در سالن اپرای سیاتل ادامه خواهد داشت.

رمان پر فروش «هزار خورشید تابان» قصه‌ی زندگی، مبارزه و فداکاری دو زن به نام مریم و لیلا در دور اول سلطه گروه تروریستی طالبان بر افغانستان در برابر ظلم و ستم و تلاش آنها برای رهایی از رنج مشترک است.

این کتاب در سال 2007 میلادی و به زبان انگلیسی نوشته و منتشر شده است، اما به زبان‌های مختلف دیگر، از جمله زبان فارسی، ترجمه شده است.

این اولین اپرایی است که بر اساس داستانی از افغانستان ساخته می‌شود و کارگردانی آن را نیز یک شهروند افغانستان به عهده دارد.

اوپرای هزار خورشید تابان چگونه متولد شد؟

رویا سادات دو سال پیش، درست دقایقی قبل از اینکه وارد اولین جلسه در مورد تولید اپرای هزار خورشید تابان شود، پیامی از خواهرش دریافت می‌کند که شهر هرات به دست گروه ترویستی طالبان سقوط کرده است.

او به روزنامه هشت صبح گفته است که «پنج دقیقه پیش از جلسه‌مان، از سقوط هرات خبر شدم و با آن‌که با شور و اشتیاق به آن مجلس رفته بودم، ناگهان همه چیز در ذهنم تغییر کرد و آن همه هیجان و خوشحالی یکباره فروریخت.»

اپرای هزار خورشید تابان؛ وقتی سرنوشت مریم و لیلا تکرار می‌شود

خانم سادات گفته است که پس از دریافت این خبر «افتخاری که به کارم داشتم، ناگهان مبدل به یک مسئولیت بزرگ در من شد. پس از آن حتا ساختار اپرا در ذهن من تغییر کرد.»

او افزوده که «دیگر برایم رنگ‌ها جز رنگ زن و زندگی و هنر بی‌رنگ شده بود و دیگر برایم داستان لیلا و مریم فراتر از روایت یک تاریخ گذشته بود.احساس می‌کردم درون این روایت دنبال خودم و هزاران زن افغانستان هستم.»

همچنان بخوانید

زینب ننداری

اولین سالن نمایش ویژه‌ زنان در افغانستان

8 حوت 1401
میرمن قمرگل

قمرگل؛ زنی که صدای طلایی موسیقی افغانستان بود

20 قوس 1401

او در مورد زمان نمایش این اوپرا گفته است که «هیچ زمانی مهم‌تر از این نبوده است که این داستان روی صحنه برود و با مخاطبان آمریکایی به اشتراک گذاشته شود.»

اپرا ترکیبی از موسیقی، نمایش و صحنه پردازی است و خانم سادات به عنوان کارگردان اپرای هزار خورشید تابان، برای تسلط بر کارش، مدت‌ها به یادگیری نت‌های موسیقی پرداخته است.

این اپرا توسط استیفن کتساکو نوشته شده و موسیقی آن را شیلا سیلور، در طول ۱۰ سال، تهیه کرده است.

شیلا سیلور پس از شنیدن کتاب صوتی هزارخورشید تابان، به این داستان علاقه‌مند شد و در سال ۲۰۱۲ توانست حق اقتباس این اثر را برای اپرا از خالد حسینی بگیرد.

او برای اینکه موسیقی این اپرا را بتواند با فضای داستان تلفیق کند، در سال 2013 به هند رفت و مدت شش ماه موسیقی سنتی مناطق آسیای جنوبی را آموخت و در تولید موسیقی این اپرا نیز از آلات موسیقی شرقی، از جمله طبله، کار گرفته است.

از هرات تا سیاتل روایتگری زندگی زنان

رویا سادات در سال 1363 خورشیدی در شهر هرات در جنوب غرب افغانستان به دنیا آمده است. او از دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه هرات فارغ التحصیل شده و در یک دوره شش ماهه در اکادمی فیلم آسیا – کوریای جنوبی آموزش سینما دیده است.

اپرای هزار خورشید تابان؛ وقتی سرنوشت مریم و لیلا تکرار می‌شود

خانم سادات از اولین کارگردانان زن سینمای افغانستان است که پس از سقوط گروه تروریستی طالبان در سال 2001 میلادی ظهور کردند.

روایت زندگی زنان افغانستان درون مایه اصلی فیلم‌ها و کارهای هنری خانم سادات را تشکیل می‌دهد؛ از اولین فیلم او «سه نقطه» تا «اپرای هزار خورشید تابان.»

فیلم سه نقطه (2003) اولین فیلمی که رویا سادات کارگردانی کرده، روایت زندگی زن جوانی است که قربانی سنت‌های قبیله‌ای شده است.

شخصیت اصلی داستان این فیلم زنی به نام «گل افروز» است که بدون رضایت‌اش به ازدواج یک مرد قاچاقبر درآمده و پس از مرگ شوهرش، سنت‌های قبیله به او اجازه ازدواج مجدد نمی‌دهد و مجبور می‌شود برای تأمین زندگی خود و سه فرزندش دست به دامان خان قریه شود که به ایران مواد مخدر قاچاق می‌کند. خان به گل افروز پیشنهاد قاچاق مواد مخدر می‌دهد و او از روی مجبوری می‌پذیرد و در نهایت توسط پولیس مرزی ایران بازداشت و به حبس ابد محکوم می‌شود.

رویا سادات در فیلم‌های بعدی خود «تار و زخمه، 2008» و «نامه‌ای به رئیس جمهور، 2017» نیز روایتگری داستان زندگی زنان افغانستان و مبارزه آنها با سنت‌های زن‌ستیزانه را ادامه داده است.

خانم سادات علاوه بر چندین فیلم سینمایی، مجموعه‌های تلویزیونی «بهشت خاموش»، «رازهای این خانه» و «خط سوم» را نیز کارگردانی کرده است.

او همچنین مؤسس «خانه‌ی فیلم رویا» و بنیانگذار «جشنواره بین المللی فیلم زنان هرات» است که از مهمترین جشنواره های سینمای افغانستان به شمار می‌رود.

رویا سادات که برای یک سفر چند ماهه و برای کارگردانی اپرای هزار خورشید تابان به آمریکا رفته بود، با تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان، اکنون مجبور است که برای مدت نامعلوم در تبعید زندگی کند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: سینماهنر
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه‌ها 1

  1. نوريه says:
    1 ماه پیش

    احترامات بي بي پايان به خانم مبارز سادات،
    من بيشتر از نصف عمرك را در خارج از كشورم گذشتانده ام… با خوانند زندگينامه خانم سادات فقط يك ارزوي تماس مستقيم با اين خانم محترم را دارم….
    من در زمان اول طالبان خوشبختي براندن از افغانستان را داشتم !
    اما من هم راز هاي دارم كه همه آن به زمان قبل از طالبان ارتباط دارد و كمتر اندوهگينتر و زن ستيز تر نسيتند !!!
    شايد خانم سادات در جستجوى همچو واقعت ها باشد به خاطر مقاييسه ….ً؟؟؟
    با احترام يك خواهر همدرد شما نوريه

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد
هزار و یک شب

تقلای زندگی؛ زنی که کار کرد و آسوده نشد

6 حمل 1402

یاسمن ۳۵ ساله است. زن قد کوتاه و لاغر اندام، با چشمان بادامی و رنگ گندمی که از فرط کار و فشار زندگی در دیار غربت دور چشمانش چین و چروک برداشته و قدش خمیده است.

بیشتر بخوانید
مادرم مرا فروخت
هزار و یک شب

مادرم مرا فروخت

10 حمل 1402

وقتی سیزده ساله شدم یک پیرمرد 72 ساله به خواستگاری‌ام آمد. مردم محل می‌گفتند که مرد پولداری است. مادرم چون شیفته‌ی پول و ثروت بود، با آنکه زندگی مان رو به بهبود شده بود، بازهم...

بیشتر بخوانید
قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود
گزارش

قربانی بد دادن؛ احساس می‌کنم سال‌هاست بر من تجاوز می‌شود

9 حمل 1402

لیلا همانطور که روی سکو نشسته است و پشم‌ می‌ریسد، به غروب طلایی‌رنگ آفتاب تماشا می‌کند و آه بلندی می‌کشد. نخ پشم را دور سنگ‌ می‌پیچاند و چادرش را پیش‌ می‌کشد.

بیشتر بخوانید
عید زنان
هزار و یک شب

مردان عید دارند و زنان پاک‌کاری

5 حمل 1402

روز اول نوروز است. لباس و شال آبی‌رنگ و خامک‌دوزی را پوشیده‌ برای مبارک‌گویی سال نو راهی خانه‌ی اقوام و دوستانم شده‌ام. از دروازه که خارج می‌شوم، وارد جاده‌ی عمومی می‌شوم. نرم نرم باران می‌بارد. 

بیشتر بخوانید
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00