نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

کودکان کار؛ قربانیان اصلی فقر و بیکاری

  • سایه
  • 10 حوت 1401
کودکان کار

بعد از 24 اسد 1400 هجری خورشیدی و سلطه‌ی گروه طالبان بر افغانستان، «غیرقانونی بودن کار کودکان» یا حرف زدن در مورد مبارزه علیه «سواستفاده از کودکان در برابر انجام کارهای شاقه» از حرف‌های خنده‌دار، اما تلخی ا‌ست که زندگی بیشتر از سه میلیون کودک را در افغانستان زیر سایه‌ی سنگین و طاقت‌فرسای خود قرار داده است.

تا قبل از تسلط گروه طالبان بر افغانستان، آمار کودکان کار در کشور به 3.7 میلیون می‌رسید که از این جمع، 2.7 میلیون کودک مشغول انجام کارهای شاقه بودند. پس از سقوط نظام جمهوری، هیچ آمار تازه‌ای در مورد کودکان کار منتشر نشده است. اما با توجه به بحران عمیق اقتصادی پس از سلطه‌ی گروه طالبان و گزارش‌هایی ‌که در مورد آمار روزافزون فقر و گرسنگی نشر می‌شود، صدها هزار کودک دیگر نیز به جمع کودکان کار در افغانستان افزوده شده‌اند.

با توجه به اینکه نزدیک به ۹۰ درصد جمعیت امروز افغانستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند، می‌توان چنین برداشت کرد که 90 درصد کودکان در افغانستان به نحوی در کمک به خانواده‌ی خود برای تأمین معیشت سهیم‌اند و با در نظر داشت نوعیت کارها بیشترین تعداد این آمار مجبور به انجام کارهای شاقه هستند.

آصف، کودک 13 ساله‌ای است که بعد از تسلط گروه طالبان و از زمانی‌که برادرش کارش را از دست داده است مجبور شده در پیاده‌روهای «پل‌سرخ» شهر کابل پلاستیک فروشی کند. او در این باره به نیمرخ گفت: «پدرم مریض است و سرپرستی ما را برادرم که پولیس بود به عهده داشت. وقتی طالبان آمد برادرم به ایران رفت، پولی که از ایران می‌فرستد برای خریدن دوای پدرم هم کافی نیست.»

آصف در زمان سقوط کابل، کلاس هفتم بود، ولی امسال به خاطر مشکلات اقتصادی نتوانسته است که درس‌هایش را ادامه دهد. «مکتب رفتنم پول کار ندارد، اما مجبور استم تمام روز را کار کنم تا نان شب خواهرانم را پیدا کنم. وقتی طالبان تازه آمده بود یک وقت مکتب می‌رفتم و یک وقت کار می‌کردم، ولی پیسه نان شب هم پیدا نمی‌شد.»

در «قانون کار» افغانستان که در سال ۱۳۸۵ تصویب و اجرایی شد، سن رسمی کار ۱۸ سال است ولی کودکان می‌توانند از سن ۱۵ سالگی کارهای «ساده، کم‌فشار و غیرمضر» را انجام دهند. کار شبانه نیز برای کودکان مجاز نیست.

با آنکه در زمان حاکمیت نظام جمهوری هم شمار کودکان کار زیاد بود، ولی با قدرت گرفتن گروه طالبان بیشتر از هفتاد هزار نفر شغل‌شان را از دست دادند که بلند رفتن آمار بیکاری در بالا رفتن تعداد کودکان کار تأثیر مستقیم دارد.

رحیم‌الله، 15 ساله، یکی دیگر از کودکان کار است که در پیاده‌روهای جاده عمومی «دشت برچی» در غرب کابل ماسک فروشی می‌کند. او هم بعد از قدرت گرفتن گروه طالبان مجبور به این کار شده است: «پدرم در یک دفتر آشپز بود، وقتی که طالبان آمد، پدرم بیکار شد. حالا کراچی دارد و کچالوفروشی می‌کند.»

به گفته‌ی رحیم‌الله، مسئولان شهرداری گروه طالبان از پدرش که روزانه با فروش کچالو کمتر از 100 افغانی مفاد می‌کند، ماهانه 1800 افغانی مالیه می‌گیرد. «پدرم مجبور است ماهانه 1800 افغانی به خاطر جای ایستاد کردن کراچی پول بدهد، اگر من هم کار نکنم نان شب و روز پیدا نمی‌شود.»

سازمان حفاظت از کودکان بعد از ممنوعیت کار زنان در موسسات غیردولتی، در گزارشی که به تاریخ هفتم جنوری 2023میلادی/ 17جدی 1401 خورشیدی، نشر کرده بود گفته است که «ممنوعیت کار زنان باعث افزایش کودکان کارگر در افغانستان خواهد شد.»

همچنان بخوانید

خواهرانم با دیدن نان خوشحال می‌شوند

خواهرانم با دیدن نان خوشحال می‌شوند

27 حوت 1401
در  یک دستم کتاب، در  دست دیگرم کفش مردم

در  یک دستم کتاب، در  دست دیگرم کفش مردم

29 عقرب 1401

به گفته‌ی سازمان حفاظت از کودکان، والدینی که توان فراهم کردن غذا برای خانواده‌های خود را ندارند، به‌ طور فزاینده‌ای کودکان خود را برای کار در مکان‌های اغلب «خطرناک» می‌فرستند.

بر اساس معلومات این سازمان، یک ارزیابی اخیر نشان داده که ۲۹ درصد از زنان که سرپرست خانواده‌های خود استند، در سال ۲۰۲۲ حداقل یک کودک خود را به‌ کار فرستاده‌اند. در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۱ میلادی به ۱۹ درصد می‌رسید.

مهناز، خانم 43 ساله‌ای که تا قبل از دستور منع کار زنان در نهادهای غیردولتی در یکی از این نهادها به عنوان «صفاکار»کار کرده است. او به نیمرخ گفت: «کارگر مرد ندارم، خودم با کار کردن در یک دفتر می‌توانستم مصرف فامیلم را پیدا کنم، ولی بعد از این‌که طالبان دستور منع کار زنان را داد من همراه با هشت خانم دیگر که آن‌ها هم کارمند بودند بیکار شدیم.»

پس از بیکار شدن مهناز، حالا مهدی و ریحانه فرزندانش که 14 و 11 سال عمر دارند مجبور به کار کردن در سطح شهر شدند. او در مورد کارکردن فرزندانش گفت: «اگر طالبان خودم را اجازه می‌دادند گدایی می‌کردم، ولی نمی‌گذاشتم اطفالم روی سرک کار کنند. حالا مجبور هستم مهدی و ریحانه را برای کفش رنگ کردن و پلاستیک فروختن روان کنم تا زنده بمانیم.»

گروه طالبان بعد از جمع‌آوری گداها از سطح شهر که در میان آن‌ها بیشتر از هشت ‌هزار کودک نیز بودند، حالا به کودکان کار هم اجازه‌ی ایستادن و کار کردن در پیاده‌روها را نمی‌دهند. این گروه آن‌ها را به گونه‌ی اجباری جمع‌آوری می‌کنند و به پرورشگاه‌ها انتقال می‌دهند.

عبادالله، 16 ساله است و در پل‌سرخ بادکنک/پوقانه می‌فروشد. افراد طالبان او را دو بار به مرکز تأدیب و نگهداری کودکان در «بادام باغ» انتقال داده است. عبادالله به نیمرخ گفت: «مرا هر بار که می‌بره، مادرم بیرون میاره، آن‌ها از مادرم ضمانت گرفته که مرا برای کار کردن روان نکند، ولی هیچ کمکی نکردند. حالا هم مجبور استم که همین کار را ادامه بدهم، به‌ خاطری‌که پدرم فوت کرده و برادر کلان ندارم.»

به گفته‌ی عبادالله، در آن مرکز هیچ‌گونه امکانات اولیه برای کودکان وجود ندارد. «نان درست نمی‌دهند و اگر کسی نان بخواهد او را به زور می‌خوابانند و یا هم می‌گویند، منتظر نان شب و یا هم چاشت بمانید. نان چاشت و شب را هم بیشتر وقت‌‌ها یک توته نان خشک با شوربای کچالو می‌دهند.»

این درحالی است که آمار فقر و گرسنگی هر روز در حال افزایش است، در این میان زنان و کودکان خودسرپرست بیشتر در معرض آسیب قرار دارند.

هفته گذشته در یک آمارگیری میدانی که یکی از همکاران نیمرخ در غرب کابل انجام داد، تنها از ایستگاه «شفاخانه» تا ایستگاه «پل‌خشک» در فاصله‌ی کمتر از پنج کیلومتر در جاده عمومی دشت برچی در ناحیه سیزدهم شهر کابل، بیشتر از 155 کودک مشغول کارکردن در پیاده‌روها بودند. بیشتر این کودکان سرپرست مرد در خانه ندارند و یا هم پدران‌شان به دلیل وضع سنگینی مالیات از سوی گروه طالبان از کار دست کشیده‌اند.

محمد رفیع 57 ساله که تا چندی پیش غرفه‌ی دست‌فروشی داشته و حالا به خاطر جمع‌آوری سنگین مالیات دست از کار کردن کشیده است به نیمرخ گفت: «من از فروختن بازیچه اطفال در یک ماه سه هزار افغانی فایده نمی‌کردم، ولی افراد طالبان ماهانه 1650 افغانی به نام مالیات جمع‌آوری می‌کردند. اگر نتوانم کدام کاری پیدا کنم من هم مجبور استم اطفال خود را برای کار کردن روان کنم.»

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: کودکان کار
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
صابره
هزار و یک شب

سرنوشت صابره؛ از میز مطالعه به دود آشپزخانه

2 حمل 1402

صابره، 17 ساله، تازه امسال مکتب را به پایان رسانده است. در حالیکه هنوز با اعتماد به نفس می‌گوید لیسانس خود را از یک دانشگاه معتبر بین‌المللی خواهد گرفت، احساس می‌کند وضعیت کشور او را به سوی قفس تنور و آشپزخانه می‌راند.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00