نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

نخستین حضور اجتماعی زنان در دوره امان‌الله خان

  • سایه
  • 16 حوت 1401
نخستین حضور زنان
عکس: بی‌بی‌سی

برای اولین بار مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان به گونه‌ی جدی در زمان شاه امان‌الله خان (۱۲۹۸خورشیدی) با حضور ملکه ثریا به عنوان همسر شاه و حامی زنان ثبت تاریخ شد. ملکه ثریا برخلاف زنان پادشاهان قبل و بعد از خود فقط همسر پادشاه نبود، بلکه او در تصمیم‌گیری‌های حکومتی به خصوص در قبال زنان دخیل بود و نقش مهمی را بازی می‌کرد.

زنان در قانون اساسی افغانستان یک سلسله امتیازات مثل حمایت در مقابل ازدواج‌های زیر سن، آموزش و پرورش، منع چند همسری و… بهره‌ مند شدند، به تعقیب آن پوشیدن برقع در اکثر جاهای کابل منع شد و همسر شاه اولین کسی بود که «پوشش اختیاری» را مطرح کرد و «چادر از سر برداشت.»

برای نخستین بار ماده ۶۸ قانون اساسی افغانستان، تعلیمات ابتدایی را برای زنان اجباری کرد. نخستین مکتب دخترانه به نام «مستورات» که بعدها به نام لیسه ملالی تغییر نام یافت در این دوره گشایش یافته و نخستین نشریه برای زنان «ارشاد النسوان»، نیز در همین دوره به فعالیت آغاز کرد. همچنان، یک گروه دختران دانش‌آموز در سال ۱۳۰۶ در همین دوره برای نخستین بار عازم ترکیه شدند تا تحصیلات خود را ادامه دهند. این اقدامات راه را برای حضور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان باز کرد و زنان با آموزش و پرورش و رشد فعالیت‌های فکری، توانستند در اقدامات سیاسی مشارکت کنند.

امان‌الله خان اصلاحات وسیعی را آغاز کرده بود كه از جمله می‌توان از نهضت زنان در این دوره یاد كرد. ملكه ثریا در آن زمان برای رشد و پیشرفت زنان در عرصه‌های مختلف، به خصوص در تعلیم و تربیه نقش اساسی داشت.

اولین قدم‌های تجددگرایانه

یک قرن قبل، امان‌الله، شاه نوگرای افغانستان «کشف حجاب/پوشش اختیاری» اعلام کرد و ملکه ثریا، همسر او اولین زنی بود که در افغانستان حجاب سنتی را از سر برداشت. شاه امان‌الله در اولین قانون اساسی افغانستان در سال ۱۳۰۳خورشیدی در جرگه بزرگ پغمان، مواردی را به آزادی‌های اجتماعی زنان اختصاص داد. او قوانین جدیدی به نفع زنان وضع کرد؛ از جمله منع ازدواج دختران نابالغ و چندهمسری. تغییراتی که برای جامعه سنتی تحمل‌ناپذیر بود. هرچند که امان‌الله بعدها تغییر در برخی قوانین اصلاحی را تحت فشار روحانیون پذیرفت ولی مدتی بعد از سفر اروپا دوباره برنامه‌های اصلاحی خود را با شتاب بیشتر از سر گرفت.

ملکه ثریا در سفرها و برنامه‌های مختلف شاه امان‌الله را همراهی می‌کرد. سفرهای اروپایی امان‌الله خان به همراه ملکه ثریا تأثیر زیاد روی شکل‌گیری افکار و تصامیم آن‌ها برای تحقق حقوق زنان داشت.

ملکه ثریا به تاریخ 6 اسد 1307 خورشیدی در اخبار «امان افغان» ضرورت «رفع حجاب» را بیان کرد و به تعقیب آن شاه طی دعوتی از زنان، از پیشرفت و آزادی آنان در سایر کشورها صحبت کرد و از آن‌ها خواسته بود، برای رسیدن به آزادی فردی و حقوق اجتماعی‌شان مبارزه کنند و به زنان خاطر نشان کرده بود که در این راه حمایت همه‌جانبه‌ی شاه و ملکه را به همراه دارند.

مکتب مستورات؛ اولین قدم برای آموزش زنان

مکتب «مستورات»، اولین مکتب دخترانه در کابل بود که در 19 جدی 1300 خورشیدی در کابل تأسیس شد. برای اولین‌بار طبق ماده ۶۸ اولین قانون اساسی افغانستان، تحصیلات ابتدایی برای زنان اجباری شد.

دخترانی که قبلاً در مکتب‌خانه‌های قدیمی (اکابر) درس خوانده بودند، به کلاس‌های بالاتر و کسانی که تازه می‌خواستند درس بخوانند در صنف اول مشغول به آموزش شدند. نخستین گروه از دانش‌آموزان نیز در سال ۱۳۰۶ خورشیدی برای تحصیلات بیشتر به کشور ترکیه اعزام شدند.

همچنان بخوانید

اولین زنی که در افغانستان استاد دانشگاه شد

اولین زنی که در افغانستان استاد دانشگاه شد

29 حوت 1401
نخستین دخترانی که برای تحصیل به خارج از افغانستان رفتند

نخستین دخترانی که برای تحصیل به خارج از افغانستان رفتند

22 حوت 1401

بسیاری از زنان برجسته افغانستان که بعدها عضو کابینه دولت، عضو شورای ملی و سنای افغانستان شدند از دانش آموختگان همین مکتب بودند که بعدها به «لیسه ملالی» تغییر نام داد.

کبرا نورزایی، وزیر صحت عامه در دوران ظاهر شاه، جزو اولین کسانی بود که از این لیسه فارغ شد و بعدها به عنوان معلم و مدیر در این مکتب خدمت کرد.

مکتب مستورات در ابتدا ۳۴ دانش‌آموز داشت، اما بسیار زود تعداد شاگردان آن به ۲۰۰ نفر رسید و بعدها شماری از دانش‌آموزان این مکتب برای ادامه تحصیل به کشورهای ترکیه، آلمان و فرانسه اعزام شدند.

اسما رسمیه طرزی، همسر محمود طرزی، معلم و مدیر این مکتب بود و ملکه ثریا، همسر شاه امان‌الله و خواهرش، به عنوان معاونان مادرشان در این مکتب فعالیت می‌کردند. شماری از معلمان زن ترکی، هندی و آلمانی نیز در این مکتب تدریس می‌کردند.

تعداد شاگردان مکتب مستورات در سال 1928 میلادی به ۸۰۰ نفر می‌رسید و تا صنف دوازده در این مکتب تدریس می‌شد که بزرگترین مکتب دخترانه در افغانستان بود. البته تأسیس مکتب برای دختران در عصر امان‌الله خان نیز با مخالفت شماری از روحانیون افراطی مواجه شد و باعث شد که دروازه‌ی مکتب مستورات برای مدتی بسته شود.

ارشادالنسوان؛ اولین نشریه زنان

در بحبوحه تجددگرایی و آزادی مطبوعات بود که پیشنهاد ایجاد یک نشریه مستقل برای زنان با شاه مطرح شد و او نیز این پیشنهاد را پذیرفت و اولین نشریه ویژه زنان در افغانستان به نام «ارشادالنسوان» (راهنمای زنان) متولد شد.

اولین شماره نشریه ارشادالنسوان در اول حمل سال ۱۳۰۰ خورشیدی مطابق ۲۱ مارچ ۱۹۲۱ میلادی در کابل منتشر شد؛ بیش از یک قرن و یک سال قبل.

ارشادالنسوان زیر نظر ملکه ثریا، همسر شاه امان‌الله خان به نشر می‌رسید و مدیر مسئول آن اسما رسمیه، همسر محمود طرزی و سردبیر آن روح افزا، دختر محمد زمان خان خازن الکتب و خواهر حبیب‌الله خان طرزی بود.

نشرات ارشادالنسوان عمدتاً هفته‌وار بود و مطالبی در مورد آزادی و استقلال زنان، زندگی‌نامه زنان نامدار جهان و آموزش زنان منتشر می‌کرد و دارای ستون‌های اخبار داخلی، خارجی، ادبی، مطالب ویژه بانوان از قبیل امور خانه‌داری، آشپزی، خیاطی و تربیت کودکان بود.

در مورد مدت فعالیت این نشریه روایت‌های مختلف وجود دارد؛ شماری از منابع نوشته‌اند که این نشریه مدت شش ماه فعالیت کرد و سپس متوقف شد، اما شماری دیگر زمان تعطیلی آن را سال ۱۳۰۷ خورشیدی نوشته‌اند.

اکنون شماره‌های 15 و 16 این نشریه در وبسایت مرکز منبع معلومات افغانستان در دانشگاه کابل (ACKU) موجود است که اولی در روز پنجشنبه دوم ماه سرطان و دومی در روز پنجشنبه 23 ماه سنبله 1300 خورشیدی منتشر شده و هرکدام دارای هشت صفحه است. نسخه‌های اصلی این نشریه در آرشیف ملی افغانستان نگهداری می‌شود.

هرچند در بالای صفحه شماره‌های ۱۵ و ۱۶ این نشریه توضیح داده شده است که در هفته یکبار «طبع و نشر» می‌شود، اما از تاریخ نشر این دو شماره می‌فهمیم که نشرات ارشادالنسوان همواره منظم نبوده است.

در شماره شانزدهم این نشریه، مطلبی با عنوان «اعتذار» به نشر رسیده و دلیل تأخیر در نشر آن را «تکمیل نواقصات اداره جریده» دانسته و افزوده که «در آینده مسلسل به موعد خود نشر شده به همه قارئین و قارئات کرام می‌رسد.»

شفاخانه مستورات؛ اولین گام برای صحت زنان

در دوره سلطنت امان‌الله خان و با اهمیت یافتن نقش زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، در کنار مکتب و نشریه برای زنان، یک شفاخانه ویژه زنان نیز ایجاد شد.

«شفاخانه مستورات» در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در کابل و تحت مدیریت «ساهره بیگم» ملقب به «سراج البنات» خواهر امان‌الله خان، برای درمان بیماران زن ایجاد شد.

در همین سال، دولت اولین گام در راستای مدیریت مشکلات صحی و بهداشتی در کشور را نیز برداشت و مرکزی به نام «مدیریت مستقل طبیه» در کابل تأسیس شد که به دلیل کمبود امکانات و نداشتن نیروهای لازم توسعه نیافت.

ساهره بیگم در سخنرانی‌اش در روز افتتاح این شفاخانه گفته است که «بعضی مردم بر ما می‌خندند که زن‌های افغانستان بدون از خوردن و آشامیدن، هیچ‌کاری را قدرت ندارند. از راه انصاف عرض می‌کنم که هر شخص این اعتراض را بر ما داشته باشد و کرده باشد و بکند، حق دارد. لیکن دیده‌ی انصاف این نکته را هم مدنظر خواهد داشت که تا بسیار حد، ما هم معذور و حق‌ به‌جانب بودیم. کجا سلطنت در تعلیم ما کوشیده بود و یک حبه و دیناری را برای تعلیم ما صرف کرده بود؟»

او با اشاره به مسأله آموزش زنان گفته است که «اگر بعضی در بین ما و شما فی‌الجمله خواننده شده‌ باشیم، آن هم حمل بر قسمت ما بوده، نه به سعی و کوشش والدین ما، بلکه این مثال همه وقت رطب‌اللسان آنان بوده، می‌گفتند: ای جانم!مادر‌ها و مادر‌کلان‌های شما که خواننده و تعلیم‌یافته نبودند، آیا روزی نیافتند؟»

در ابتدا دو نفر داکتر که شهروند افغانستان بوده‌اند در شفاخانه مستورات استخدام شده بودند، اما «مدیریت مستقله طبیه» لوازم بیشتر به این شفاخانه تهیه می‌کند و پنج نفر داکتر خارجی برای خدمت در این شفاخانه استخدام می‌شوند.

بر اساس اعلامیه‌ای که به تاریخ اول جون سال ۱۹۲۵ میلادی/ ۱۱ جوزای ۱۳۰۴ خورشیدی، در جریده امان افغان منتشر شده، دولت دو «قابله ماهر» اروپایی نیز برای رسیدگی به بیماران زن در شفاخانه مستورات استخدام کرده بود.

گفته می‌شود که فعالیت این شفاخانه در سال ۱۹۲۹ میلادی به دلیل شورش علیه امان‌الله خان متوقف شد، اما در سال ۱۹۳۰ میلادی دوباره از سر گرفته شد. هم‌چنان ظرفیت این شفاخانه در سال ۱۹۳۹ میلادی ۲۰ بستر برای بیماران زن و ۹بستر برای کودکان گفته شده است.

پس از ایجاد این شفاخانه و «وزارت صحیه» آهسته‌آهسته خدمات صحی و بهداشتی در کشور گسترش یافت و مراکز صحی و زایشگاه‌های بیشتری در کابل و شهرهای مختلف ایجاد شد.

نام شفاخانه مستورات در دوره حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان به «شفاخانه میوند» تبدیل شد و اکنون یکی از شفاخانه‌های تدریسی کابل است.

نهضت بیداری زنان

در پهلوی برخی از برنامه‎های اصلاح‎طلبانه امان‌الله خان یکی از موارد مهم و قابل توجه در حکومت او حمایت بی‎دریغ از زنان از طریق شکل‎گیری نهضت‎ها و انجمن‎های زنان بود.

برای اولین‎بار نهضت زنان افغان در همین دوره شکل گرفت که محور اصلی آن را پیشرفت و نجات زنان افغان از محرومیت‎ها بود.

نهضت زنان بیشتر با تأسیس مکاتب دخترانه و جریده‌ی ارشادالنسوان آغاز شد. هدف‌های مهم این نهضت «فراهم‎آوری حقوق و آزادی‎های زنان در عرصه‎های تعلیم و تربیه، حق تحصیل و حق کار، آزادی بیان و فعالیت‎های سیاسی و مدنی و سفرهای تحصیلی زنان به خارج از این کشور و در کل تلاش در راستای بیداری زنان بود» که همه‌ی این دست‌‎آوردها ناشی از تلاش‎های ملکه ثریا به حمایت شاه امان‌الله بود.

امان‌الله خان و ملکه ثریا هر دو از اندیشه‌های محمود طرزی، جهت آزاد ساختن زنان از محدودیت‌های روش‎های زن‎ستیزانه الهام می‎گرفتند. شاه در این موارد هیچ برنامه‎یی روی ‎دست نمی‎گرفت، مگر با رهنمودهای خانمش ملکه ثریا که او هم از اندیشه‌های پدرش محمود طرزی پیروی می‌کرد.

در آن دوران با برنامه‎های اصلاحی دولت برای حقوق زنان فصل خاصی از امید و زندگی باز شده بود. در همین حال، ملکه ثریا در تابستان 1928میلادی «انجمن حمایت نسوان» را به ریاست «کبراجان» خواهر شاه تأسیس کرد و از او خواست تا از زنان در برابر بی‌عدالتی‌های خانواد‌گی حمایت کند. در همین اقدامات بود که برای نخستین‎بار زنان برای اداره‌ی مملکت با مردان شریک شدند.

تقابل سنت و مدرینته

تحصیل اجباری دختران در مکتب‌های مدرن و دیگر قوانین اصلاحی امان‌الله خان، از جمله ممنوعیت چندهمسری، برای روحانیون و جامعه سنتی افغانستان تحمل‌ناپذیر شد و آن‌ها از هر طریق بالای حکومت فشار آوردند.

در اثر این فشارها، امان‌الله خان مجبور به تعدیل اصلاحات در باره زنان شد و در جرگه‌ی پغمان، حرکت مترقی خواهانه امان‌الله خان برای مدتی متوقف شد. پیشنهاد تعدیل اصلاحات در ۱۹ ماده بدون مقاومت جدی از طرف امان‌الله خان پذیرفته شد. «نکاح صغیر جایز است. زن باید در خانه تحصیل کند، ملا و قاضی در محاکم شامل اعضای محکمه باشند.در مکاتب، قبل از تحصیل زبان‌های خارجی، شرح عقاید و دینیات خوانده شود. امور ملا و موذن و مساجد تنظیم شود.آزادی فردی عبارت از آزادی در امور شخصی است نه در سیاست و مذهب و دیانت. ازدواج یک مرد با چهار زن درست است.»، این‌ها مواردی بود که در جرگه پغمان از جانب روحانیون مطرح شدند و شاه بدون هیچ‌گونه پافشاری آن را پذیرفت.

با‌ آن‌که امان‌الله خان این قوانین را پذیرفته بود، ولی با بازگشت از اروپا دوباره برنامه‌های اصلاحی خود را با شتاب بسیار بیشتری آغاز کرد.

او ازدواج دختران نابالغ را دوباره ممنوع کرد و سن ازدواج را برای دختران ۱۸ و برای پسران ۲۲ سال اعلام کرد.

امان‌الله خان می‌خواست برنامه‌های خود را بر گرفته شده از دین اسلام به مردم معرفی کند و حتا در یکی از سخنرانی‌های خود گفته بود «از درگاه خداوند توانا نیاز دارم تا توانم بخشد تا مصدره خدمتی به مردم خود و اسلام گردم، حاضرم در راه اسلام حیاتم را قربان نمایم، آرزوی من این است تا تعصبات مذهبی را که سبب عقبمانی جهان اسلام گردیده از بین ببرم.»

ولی از آنجایی که اصلاحات او و همسرش، نسبتاً شتابزده بود، نتوانست میان نوآوری‌های خود و جامعه سنتی افغانستان آشتی ایجاد کند.

غلام محمد غبار، تاریخ‌نویس افغانستان که از شاهدان عینی دوره اصلاحات بوده است، حرکت‌های امان‌الله خان را «شتاب‌زده و کاریکاتوری» دانسته و معتقد بوده که این حرکت‌ها، افغانستان را مستعد یک انقلاب منفی کرد.

بازگشت به تاریکی

وقتی امان‌الله خان، شاه جوان و اصلاح طلب افغانستان برنامه‌های اصلاحی خود را آغاز کرد، بسیاری از روحانیون به خصوص مشایخ نقشبندی مجددی كه از شاه امان‌الله رو گردان شده بودند و شاه را «کافر» و حكومت او را نامشروع می‌خواندند، حبیب‌الله کلکانی را تشویق به مبارزه جدی بر علیه شاه امان‌الله کردند.

حبیب‌الله کلکانی که به خاطر تعقیب نیرو‌های امان‌الله خان به پاکستان به سر می‌برد به افغانستان باز گشت و عملیات خود را به قصد سرنگونی شاه امان‌الله به حمایت روحانیون آغاز کرد.

با گسترش عملیات علیه نیروهای دولتی، زیاد طول نکشید که جنگجویان حبیب‌الله کلکانی به نزدیکی کابل رسیدند و بعد از مدتی جنگ و درگیری سرانجام سپاه چند هزار نفری حبیب‌الله کلکانی در 24 جدی 1307 خورشیدی، کابل را تصرف کردند.

روحانیون، که حامیان اصلی حبیب‌الله کلکانی بودند، به عوض تاج شاهی، دستار سفیدی بر سر او بستند و او را نه شاه، که «امیرالمومنین» لقب دادند.

حبیب‌الله کلکانی در اولین اقدام خود قانون اساسی را لغو کرد، مدارس دولتی را بست، به جای تقویم خورشیدی تقویم قمری را رایج کرد، پوشش را برای زنان اجباری اعلام کرد، مالیات و محصولات غیر شرعی را لغو کرد و خواستار اعمال قوانین شرعی شد.

نجیب مایل هروی بخشی از سخنرانی حبیب‌الله کلکانی را به نقل از خود او در کتاب «تاریخ زبان در افغانستان» آورده است: «مه(من) اوضاع کفر و بی‌دینی و لاتی‌گری حکومت سابقه را دیده، و برای خدمت دین رسول الله کمر جهاده بسته کردم تا شما برادرها را از کفر و لاتی‌گری نجات بتم (بدهم)، مه بادازی (بعد از اين) پیسه (پول) بیت الماله(بیت المال را) به تعمیر متب (مکتب) خرج نخات کدم (نخواهم کرد) بلکه همه را به عسکر خود میتم(مي دهم) که چای و قند و پلو بخورن، و به ملاها میتم که عبادت کنن، مه مالیه صفایی و محصول گمرگ نمی گیرم، همه را بخشیدم و دگه مه پاچای (پادشاه)شماستم، و شما رعیت مه می‌باشین بروید بادازی (بعد از این) همیشه سات خوده تیر کنین (وقت خود را خوش بگذرانيد).»

حاکمیت حبیب‌الله کلکانی زیاد دوام نیاورد، ونادرخان زمام امور را به دست گرفت. نادرخان که زمانی وزیر حربیه امان‌الله خان بود، اما پس از گرفتن قدرت روش و منش حبیب‌الله خان کلکانی را در پیش گرفت و این روش تا دهه ۱۳۴۰ خورشیدی که به دوره مشروطه و دهه دموکراسی معروف است ادامه یافت.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: نخستین زنانهشت مارچویژه‌نامه هشت مارچ
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
ازدواج اجباری در بدل قرض پدر
گزارش

پدرم مرا در بدل قرضش به شوهر داد

25 حوت 1401

پدرم بی‌کار بود، مدت‌ها می‌شد که کار نمی‌کرد و درآمدی نداشت. نه نفر در خانه نان‌خور بودیم و فقط پدرم نان‌آور بود. ما چهار خواهر و چهار برادر بودیم که با پدر و مادرم یک‌جا ده نفر...

بیشتر بخوانید
 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد
هزار و یک شب

 خاله‌ام از ساده‌لوحی‌ من سواستفاده کرد

27 حوت 1401

خاله‌ی صدیقه زمانی‌که متوجه شد میان صدیقه و شریف تفاوت‌های فکری وجود دارد و شریف اندکی از صدیقه ناراضی است، از این فرصت استفاده‌ کرد تا آن‌ها را از هم دور بسازد و این پیوند...

بیشتر بخوانید
نامادری
هزار و یک شب

نامادری

2 حوت 1401

مادرم که فوت شد، پدرم ازدواج مجدد کرد. زندگی ما از این رو به آن رو شد. نامادری‌ام تا که اولاد‌دار نشده بود با ما خوب رویه می‌کرد. اولاددار که شد رویه‌اش تغییر کرد.

بیشتر بخوانید
ازدواج زیر سن
هزار و یک شب

در چهار سالگی مرا به شوهر دادند

15 حوت 1401

نمی‌دانستم که شوهر دارم. اولین بار پدرم برایم گفت که وقتی چهار ساله بودم او مرا به شوهر داده و به نام پسر کاکایم کرده است.

بیشتر بخوانید
صابره
هزار و یک شب

سرنوشت صابره؛ از میز مطالعه به دود آشپزخانه

2 حمل 1402

صابره، 17 ساله، تازه امسال مکتب را به پایان رسانده است. در حالیکه هنوز با اعتماد به نفس می‌گوید لیسانس خود را از یک دانشگاه معتبر بین‌المللی خواهد گرفت، احساس می‌کند وضعیت کشور او را به سوی قفس تنور و آشپزخانه می‌راند.

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo
بستر گفتمان زنانه

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
EN

-
00:00
00:00

لیست پخش

Update Required Flash plugin
-
00:00
00:00