نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

تقابل زنان و طالبان

زنان با دست خالی به مصاف طالبان مسلح می‌روند

  • صنوبر
  • 11 حمل 1402
زنان معترض

گروهی از زنان معترض از چند جنبش زنانه به مناسبت آغاز سال تعلیمی ۱۴۰۲ بدون حضور دختران در دانشگاه ها و مکاتب، روز یکشنبه(ششم حمل ۱۴۰۲ خورشیدی) در یک اعتراض مدنی، باهم به خیابان رفتند.

معترضان شعار می‌دادند که «تحصیل خط سرخ ماست». زنان با این شعار که «هیچ حکومتی بدون حمایت زنان پایدار نیست» بر مشارکت سیاسی زنان تأکید می‌ورزیدند و با تأکید بر اهمیت آموزش زنان می‌گفتند «مادر دانا، کشور توانا».

زنان معترض در امتداد جاده‌ی عمومی دشت برچی پس از گذشت حدود بیست دقیقه‌، در ایستگاه مدرسه در محاصره‌ی جنگجویان مسلح و خشمگین طالبان درآمدند.

این اعتراض با خشونت و سرکوب پراگنده شد و جنگجویان طالبان سه معترض زن را با خود بردند و به شماری از زنان معترض آسیب رساندند.

لینا تنها و بانو حبیبی از آسیب دیدگان این اعتراض و ز…‌ رضایی یکی از معترضان زن از تجربه‌ی خشونت و سرکوب طالبان در اعتراض روز یکشنبه می‌گویند که طالبان به گونه‌ی وحشتناک زنان معترض را زیر مشت و لگد و قنداق تفنگ گرفتند و شماری از معترضان را حین فرار از صحنه‌ی اعتراض با رنجر زیر گرفته و شماری را با ضرب و شتم زخمی کردند.

بانو حبیبی به نیمرخ می‌گوید که طالبان پس از محاصره‌‌ی دختران معترض، نوع پوشش و لباس زنان را به باد انتقاد گرفتند و با تنگ کردن حلقه‌ی محاصره در حالی که مردان اطراف صحنه اعتراض فقط آن‌ها را تماشا می‌کردند، معترضان را لت‌وکوب کردند.

بانو حبیبی گفت: « طالبان می‌گفتند شما دختران بی‌حیا و فاحشه استین، دست نشانده غرب استین، کشتن شما روا است.یکی از جنگجویان طالبان بسیار عصبانی و خشن بود و وقتی که حمله می‌کرد چند نفر دیگر مانعش می‌شدند. همان طالب خشن می‌گفت مرا اجازه بدهید که همه‌ی شان را یکجا بکشم. در این میان دختران هم خاموش نبودند و تا فوران خشم طالبان و لت‌وکوب دختران مشاجره لفظی بین ما و آن‌ها صورت گرفت.»

بانو حبیبی هنگام پراگنده شدن زنان توسط یک جنگجوی طالب به سمت پیاده‌رو جاده هل داده شده و به زمین خورده است و یک‌ پا و پهلویش آسیب دیده است.

او گفت: «وقتی طالبان به ما نزدیکتر شد می‌خواستند همه‌ی ما را دستگیر کنند. ما از ترس اینکه گرفتار نشویم می‌خواستیم فرار کنیم که در همان لحظه یک نفر مرا به سمت پیاده‌رو هل داد و به زمین خوردم.»

بانو حبیبی پس از آن خود را به یک دکان در اطراف محل اعتراض رسانده بود تا روسری‌اش را عوض کند اما مرد دکاندار به او اجازه‌ی ورود نداده بود.

همچنان بخوانید

جنبش شنبه‌های ارغوانی به مناسبت 25 نوامبر؛ مردان افغانستان نظاره‌گر خشونت گروه طالبان علیه زنان هستند

جنبش شنبه‌های ارغوانی به مناسبت 25 نوامبر؛ مردان افغانستان نظاره‌گر خشونت گروه طالبان علیه زنان هستند

5 قوس 1402
زنان معترض در تخار: «جامعه جهانی باید با زنان معترض افغانستان در برابر گروه طالبان هم‌صدا شود.»

زنان معترض در تخار: «جامعه جهانی باید با زنان معترض افغانستان در برابر گروه طالبان هم‌صدا شود.»

1 قوس 1402

او گفت: «وقتی مرد دکاندار اجازه نداد داخل دکانش شوم از مردان افغانستان ناامید شدم و به تنهایی زنان معترض در میدان مبارزه جگرخون شدم. با مردان یا بدون مردان، زنان مبارز پیروز میدان خواهد بود. آخر عصر بدویت و جهالت را هیچ انسانی نپذیرفته که ما زنان بپذیریم.»

لینا تنها، یکی دیگر از آسیب دیدگان اعتراض روز یکشنبه در کابل است که از ناحیه سر و یک دست آسیب دیده است.

او به نیمرخ می‌گوید که اکنون در شرایط بد صحی قرار دارد و پس از آن حادثه تا کنون دچار سردردی شدید و حالت تهوع است.

لینا به نیمرخ گفت: «زمانی‌ که خود را در محاصره‌ی طالبان دیدم می‌خواستم از آنجا فرار کنم. حین فرار یک رنجر طالبان به من زد و به زمین افتادم. وقتی پشت سرم را دیدم طالبان با اسلحه هر طرف می‌دویدند. چشمانم سیاهی می‌رفت و خود را به اولین موتر رساندم و از آنجا دور شدم.»

لینا تنها با حالت سرگیجه و تهوع خود را به خانه رسانده و پس از بدتر شدن وضعیتش برای تداوی به شفاخانه رفته است.

زنان معترض از تنها ماندن در صحنه اعتراض و تماشای مردان عابر ابراز ناامیدی می‌کنند و می‌گویند که گرچند در میدان مبارزه با طالبان تنها مانده‌اند‌ اما به مبارزات مدنی و مسالمت‌آمیز شان از هر راه و روش ممکن ادامه می‌دهند.

ز… رضایی، نیز از معترضان زن در کابل است. او به نیمرخ می‌گوید که «در اعتراض روز ‌یکشنبه، مردان افغانستان یکبار دیگر نشان دادند که در کنار زنان نمی‌ایستند. در صحنه اعتراض خیابانی هر حادثه که رخ داد مردان ستم طالبان بر زنان را فقط تماشا کردند.»

تنها مردان عابر شهر با تماشای خشونت، زنان را تنها نگذاشتند، زنان آسیب دیده از جریان اعتراضات از سوی خانواده‌های شان نیز سرزنش می‌شوند.

لینا تنها در حالی به خیابان اعتراض می‌رود که خانواده‌ی شوهرش مخالف اشتراک او در گردهمایی‌های اعتراضی است و پس از زخمی شدن در اعتراض روز یکشنبه در کابل، شوهرش هم با گفتن جمله‌ی «بار آخرت باشد» مخالفتش را با او نشان داده است. اما لینا می‌گوید تا آزادی و برابری در کشورش همچنان می‌رزمد.

در جریان اعتراض خیابانی زنان روز یکشنبه در کابل، گروه طالبان، فاطمه محمدی، ملاله هاشمی و رقیه ساعی سه تن از معترضان زن را با خود بردند و یک روز بعد از گرفتاری به قید ضمانت رها کردند.

فاطمه محمدی در ویدیویی که از جریان اعتراض خیابانی از خودش در حال راهپیمایی گرفته است می‌گوید به خاطر بی‌تفاوتی سازمان ملل متحد در برابر حق تحصیل، کار و آزادی دختران به خیابان آمده است. او در ویدیو می‌گوید: «دو سال شد که دختران ما از حق تحصیل، کار و آزادی محروم شده‌اند. تحصیل و آزادی حق ماست.»

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: اعتراض زنان علیه طالبان
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند
هزار و یک شب

زنی به‌خاطر پسرش، شوهر بی‌احساس و بی‌مسئولیتش را تحمل می‌کند

3 قوس 1402

هفت سال قبل، پدر لیلا می‌خواست رئيس شورای علما در منطقۀ خود شود، برای این‌کار رأی بیشتری نیاز داشت و فقط به ریاست فکر می‌کرد. عزم خود را جزم کرده بود که از هر طریقی...

بیشتر بخوانید
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
شبی که خواهرم سکوتش را شکست
سکوت را بشکنیم

شبی که خواهرم سکوتش را شکست

8 جدی 1400

روایت یکی از مخاطبان نیمرخ به مناسبت کارزار «سکوت را بشکنیم» صنف سوم مکتب بودم و با خواهران بزرگترم در یکی از اتاق‌های خانه کرایه‌ای‌مان قالین می‌بافتیم. خانه متعلق به شوهر عمه‌ام بود. گاهی شوهر...

بیشتر بخوانید
قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است
هزار و یک شب

قاتل سریالی دختران افغانستان فرهنگ سنتی است

9 قوس 1402

پدرم دختران زیادی داشت و تمام دختران خود را در سن کم شوهر می‌داد. پدرم قریه‌دار بود و ما همیشه مهمان داشتیم، کار زنان در خانواده پذیرایی از مهمانان بود، پدرم دو زن داشت و...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN