سه سال پیش در چنین روزی، یکی از مرگبارترین حملات تروریستی در افغانستان اتفاق افتاد که تقریباَ تمام قربانیان آن رویداد خونین، زنان و کودکان نوزاد بودند.
حوالی ساعت 10 قبل از ظهر، 23 ثور 1399 خورشیدی، سه مهاجم مسلح بر شفاخانه 100 بستر دشت برچی حمله و تیر اندازی به بخش نسایی – ولادی این شفاخانه را آغاز کردند؛ حملهای که بیش از چهار ساعت طول کشید و با کشته شدن هر سه تروریست پایان یافت.
وزارت صحت عامه افغانستان، یک روز بعد اعلام کرد که 24 نفر در این حمله کشته و 16 نفر دیگر زخمی شدهاند و نیروهای امنیتی توانستهاند 18 نوزاد را نجات دهند و به شفاخانههای دیگر برای مراقبت منتقل کنند.
سازمان داکتران بدون مرز (MSF) که بخش نسایی–ولادی این شفاخانه را اداره میکرد، حدود سه هفته بعد، با نشر گزارشی این حمله را «سیستماتیک و «حمله به مادران هزاره» دانست. این سازمان اعلام کرد که مهاجمان هنگام حمله از یک اتاق به اتاق دیگر میرفتند و مادران را هدف قرار میدادند و پنج نوزاد و دو کودک ۷ و ۸ ساله نیز شامل قربانیان هستند.
دفتر افغانستان داکتران بدون مرز، امروز نیز به مناسبت سومین سالگرد این حمله، در صفحه تویتر خود نوشته است که یاد و خاطر قربانیان را گرامی میدارد و افزوده که در این حمله 24 نفر، شامل 16 مادر، یک قابله و دو کودک کشته شدند.
مسؤولیت این حمله مرگبار را هیچ گروه تروریستی به عهده نگرفت، اما دولت افغانستان گروه طالبان و شبکه حقانی را مسؤول آن دانست و آمریکا گروه داعش را.
خانوادههای قربانیان به مناسبت سومین سالگرد این حمله اعلام کردهاند که «تصمیم بود به یاد فقدان برترینهای خویش مجلس پرشکوهی را دایر و کنارهم بنشینیم و درد دل نماییم. اما ناامنی و حملات هدفمند و خونبار اخير را دیده، وضعیت را تحلیل نموده و ناچاریم به نشر اعلامیه بسنده نماییم.»
«ساره با نوزادش کشته شد»
یکی از مادرانی که در حمله تروریستی بر شفاخانه صد بستر دشت برچی در غرب کابل کشته شد، ساره یوسفی بود. رحمت الله یوسفی، برادرش، به نیمرخ گفت که ساره 28 ساله برای به دنیا آوردن دومین فرزندش در بخش نسایی – ولادی شفاخانه 100 بستر دشت برچی بستری بود.
او میگوید که ساره حدود دو ساعت قبل از حمله به این شفاخانه رفته بود و آنها هنوز نمیدانند که قبل از تولد فرزندش کشته شد یا بعدش.
آقای یوسفی میگوید که طب عدلی به آنها گفت که نوزاد هنگام کشته شدن، در شکم مادرش بوده، اما «هیج آثاری که نشان دهد طفل در شکم مادرش بوده، نبود، حتا تا فعلاً مردد هستیم.»
الیاس، یگانه فرزند ساره اکنون هشت ساله شده است و با پدرش در ولسوالی میرامور ولایت دایکندی زندگی میکند.
آقای یوسفی میگوید که الیاس مرتب به مزار مادرش میرود و اگر کسی در مورد مادرش صحبت کند، بغض گلویش را میگیرد و میگوید: «از مادرم چیزی نگویید.»
ساره یوسفی دانشآموخته رشتهی روانشناسی در دانشگاه بامیان بود و به قول برادرش، تحصیلات خود را در حالیکه از پسرش الیاس نیز مراقبت میکرد، به پایان رساند.
او دوست داشت که به خودکفایی اقتصادی برسد و با راه اندازی کارگاه صنایع دستی در دایکندی، زمینهای کار را برای سایر زنان نیز فراهم کند.
توقف فعالیت داکتران بدون مرز
سازمان بینالمللی داکتران بدون مرز پس از این حمله مرگبار، فعالیت خود را در شفاخانه 100 بستر دشت برچی به دلیل احتمال وقوع حملات مشابه، متوقف کرد.
در اعلامیه این سازمان آمده بود که «این تصمیم با این درک صورت میگیرد در حالیکه هیچ اطلاعاتی در مورد عاملان و یا هدف این حمله وجود ندارد، مادران، نوزادان و کارمندان صحی اهداف عمدی این حمله بودهاند و ممکن است حملات مشابهی در آینده رخ دهد.»
این سازمان در اعلامیهی خود گفته بود که این حملات را نمیتوان از حملات دیگری که به صورت سیستماتیک بر هزارهها در این منطقه اتفاق میافتد، جدا دانست و افزوده بود که «ما میدانستیم که حضور ما در دشت برچی خطراتی به همراه دارد، اما نمیتوانستیم باور کنیم که کسی از آسیبپذیری مطلق مادران در حال زایمان سوء استفاده کند و آنها و نوزدان شان را بکشد.»
سازمان داکتران بدون مرز خروج خود از بخش نسایی–ولادی شفاخانه 100 بستر دشت برچی را «تصمیم ضروری اما دردناک» دانست و گفت این تصمیم برای بیش از یک میلیون نفر از ساکنان دشت برچی، عواقب زیادی به همراه دارد.
دولت افغانستان حدود یک و نیم ماه بعد از این حمله مرگبار، با ترمیم بخشهای ویران شده، شفاخانه صد بستر دشت برچی و زایشگاه آن را بازگشایی کرد.
اما با توقف فعالیت داکتران بدون مرز در این شفاخانه، کیفیت خدمات آن به هزاران مراجعه کننده، هیچگاه مثل قبل نشد.
منطقه هزارهنشین دشت برچی در غرب کابل، در سالهای اخیر هدف دهها حملات مرگبار تروریستی بوده است؛ حملاتی که در تداوم نسلکشی تاریخی هزارهها در افغانستان دانسته میشود.
حملات تروریستی در این منطقه مراکز آموزشی، شفاخانهها، تالارهای عروسی، ورزشگاهها، مساجد و مراکز فرهنگی را هدف قرار داده است و بیشتر قربانیان آن نوجوانان و دانشآموزان دختر و پسر بوده است.