نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

ناآگاهی و شرم از قاعدگی سلامت زنان را تهدید می‌کند

  • آوش مهربان
  • 7 جوزا 1402
IMG-20230528-WA0003

زمانی که شمسیه 15 ساله شده بود، پدر و مادرش به او توصیه می‌کردند «توضیح‌المسائل بخوان که از واجباتت خبر شوی!» او در یکی از روستاهای بهسود میدان وردک زندگی می‌کرد و تا آن زمان فقط آموختن مقدمات علوم دینی در مساجد میسر بود.

شمسیه گاهی کتاب حجیمی به نام توضیح‌المسائل، نوشته‌ی محقق کابلی را باز می‌کرد و آنچه زیر عنوان «حیض» نوشته بود را می‌خواند آنهم در خفا چون از خواندن در مورد حیض (قاعدگی) خجالت می‌کشید.

شمسیه هرچه این کتاب را ورق می‌زد در مورد مراقبت و بهداشت قاعدگی چیزی نبود، بلکه به اعمالی اشاره داشت که در موقع قاعدگی گناه است؛ مثل رفتن داخل مسجد و خواندن نماز و… «من می‌خواندم که گنهکار نشوم.»

در شهر نیز این مسأله تفاوت چندانی با روستا ندارد. مریم 20 ساله می‌گوید روزی در مکتب جلوی صنف متوجه شد که گوشه‌ی چادرش خونی شده است. استاد سکوت کرد ولی دوستش او را فهماند و گفت به خانه برود. اما گونه‌های مریم از شرم سرخ شده بود و وقتی به خانه رفت نیز دغدغه‌اش این بود که به خانواده چه بگوید. او تا چند روز در صنف نیز از همه خجالت می‌کشید. زیرا یکی از همصنفانش که در مکتب پریود شده بود و بچه‌ها لباس خونی‌اش را دیده بودند تا چند ماه سوژه‌ی تمسخر همگی بود.

مریم باور دارد که این شرم و تمسخر در مکاتب به خاطر ناآگاهی از بدن زنان است، چنانکه قاعدگی را با اسم رمز «مریضی»، «تکلیف» و «بی‌نمازی» می‌شناسند.

او گفت: «خودم هنوز پریود نشده بودم ولی شنیده بودم که از بدن زنان خون می‌آید. روزی از فرشته، همکلاسی‌ام پرسیدم که وقتی مریض می‌شویم، خون از پیش روی می‌آید یا از پشت سر؟ فرشته گفت از من خون می‌آید ولی نمی‌فهمم. بعدا زمانی که خودم پریود می‌شدم هم چندین دوره نمی‌فهمیدم که دقیقاً از کجا خون می‌آید.»

در مکاتب نه تنها در مورد قاعدگی برای دختران آموزش داده نمی‌شود، بلکه در مواردی استادان، دختران را به سکوت و «حیا» در این مورد توصیه می‌کنند.

غزل 22 ساله، در یکی از مکاتب خصوصی ناحیه پنجم شهر کابل داخل صنف بود که یک تیم صحی با قرص‌های خون و آهن و گلاس‌های پلاستیکی پر از آب به صنف آمد.

خانم معلم که شاید 35 ساله بود شروع کرد به نصیحت: «دخترا این قرص‌ها را بخورید، چون شما مریض می‌شوید و اینها خوب است شما را تقویه می‌کنه…» اما استاد حتا یک بار از قاعدگی نام نبرد و در مورد رعایت بهداشت آن چیزی نگفت. بلکه توصیه کرد که «دخترایم حیا داشته باشین، در باره تکلیف تان به کسی چیزی نگویین…»

بسیاری از دختران جرأت حرف زدن و شناخت نسبی در مورد پریود را در دوره‌ی دانشگاه یا پس از ازدواج به دست آورده‌اند.

همچنان بخوانید

نوار بهداشتی چیست؟

«زنان روستایی حتا نمی‌دانند لباس زیر و نوار بهداشتی چیست؟»

7 جوزا 1402
بهداشت زنان

طالبان: آگاهی‌دهی در مورد بهداشت زنان ترویج فحشا است

21 ثور 1402

زمانی که شمسیه از روستا به شهر آمده بود، در یک خوابگاه خصوصی با هفت دختر دیگر یکجا زندگی می‌کرد. در همانجا بود که برای اولین بار جرأت کرد در مورد قاعدگی‌اش با دیگران قصه کند، آنهم در تاریکی.

«شبی برق قطع شد، تاریکی بود، یکی از دختران پرسید نخستین بار چه کسی در مورد پریود برای تان گفت؟ از تجربیات مان گفتیم ولی اکثریت از هم‌صنفی و دوستان‌شان شنیده بودند فقط یک نفر از مادرش شنیده بود. برق که آمد وقتی به هم‌دیگر نگاه می‌کردیم فکر می‌کردیم راز مگوی هم‌دیگر را فهمیده‌ایم و حس خجالت داشتیم. تا چند روز وقتی به هم‌دیگر می‌دیدیدم همان صحنه‌ی گفت‌وگو در مورد پریود به یاد مان می‌آمد.»

رودابه، 25 ساله، در یکی از مکاتب خصوصی ناحیه سیزدهم شهر کابل معلم است. او می‌گوید: دلیل شرم پنداشتن پریود عدم آگاهی مردم از بدن زنان است. به باور او، این آگاهی باید از مکاتب و دانشگاه‌ها و درون خانواده‌ها آغاز شود، ولی مسؤولان مراکز آموزشی در همدستی با مردم عام تمام‌قد علیه این آگاهی می‌ایستند.

رودابه می‌گوید: «دو سال قبل در ماه رمضان پریود بودم و داخل صنف آب نوشیدم. شاگردانم این صحنه را در خانه قصه کرده بودند. کسی از والدین شاگردان به اداره مکتب شکایت کرده بود که استاد داخل صنف روزه‌اش را می‌خورد. مدیر مکتب به من گفت: روزه‌ات را نخور! گفتم پریود بودم، گفت اگر مشکل داری در جای پنهان بخور که کسی نبیند.»

رودابه می‌گوید عدم آگاهی از پریود در زندگی او تأثیرات مخربی بر سلامتش داشته است: «اولین بار که پریود شدم، به داروخانه رفتم و گفتم پمپرزی بده که برای خانم‌ها استفاده میشه، داروفروش لبخند زد و داد اما استفاده‌اش را بلد نبود، مدتی نوار بهداشتی را برعکس می‌ماندم. یک نوار را آنقدر دیر استفاده می‌کردم که بدنم می‌شارید.»

عدم رعایت بهداشت قاعدگی زمینه‌ساز عفونت در واژن و رحم رودابه شده بود. او می‌گوید: «در 14 سالگی پریود شدم، اما پس از مدتی متوجه شدم که عادتم نامنظم است، گاهی پس از دو ماه پریود می‌شدم و گاهی پس از دو هفته. دیگران می‌گفتند هرکس عادتش نامنظم بود حتماً نازا است، هر باری که پریود می‌شدم ته دلم خوش بودم که مادر شده می‌توانم.»

اما درد شدید ناشی از عفونت رودابه را اجازه نمی‌داد که لبخند بزند. سال‌ها با درد و سوزش بی‌امان سر کرد و کسی او را به شفاخانه نبرد. از درد جیغ می‌کشید ولی پدر و مادرش با آنکه می‌فهمیدند به خاطر قاعدگی‌اش درد می‌کشد، چیزی نمی‌گفتند، چون؛ «خجالت می‌کشیدند که دختر مجردشان را پیش قابله ببرند.»

رودابه سه سال قبل ازدواج کرد. ازدواج زمینه‌ای شد که از یک درد چندین ساله نجات یابد. می‌گوید: «پس از ازدواج، فرصتی پیش آمد که در مورد پریودم با کسی حرف بزنم. چون شوهرم در این مورد می‌دانست فوری مرا پیش داکتر برد. داکتر گفت به خاطر رعایت نکردن بهداشت، بدنت عفونی شده، اگر تداوی نشوی امکان دارد نازا شوی یا سرطان رحم بگیری، چندین ماه تحت تداوی قرار گرفتم تا درد و عفونت قاعدگی‌ام کاهش یافت.»

او اکنون در جمع دوستانش در مورد پریود قصه می‌کند، با همکارانش در مورد ضرورت رخصتی ویژه برای زنان در دوره‌ی قاعدگی و امکان دسترسی رایگان به لوازم بهداشتی بحث می‌کند و به دختران نوجوان آموزش می‌دهد که قاعدگی مریضی و مشکل نیست، بلکه بخشی از طبیعت زنان است.

شمسیه نیز بر این باور است که اگر آگاهی عمومی در مورد بدن انسان بالا برود پریود دیگر تابو نیست بلکه با درد و مراقبت از آن می‌شود به راحتی کنار آمد.

او گفت اکنون که در شهر زندگی می‌کند او و شوهرش از طریق انترنت در مورد پریود آگاهی کسب می‌کنند، زمانی که پریود باشد شوهرش در خانه هوای او را دارد، کم‌حوصلگی و عصبانیتش را تحمل می‌کند و برایش نوار بهداشتی و قرص مسکن می‌گیرد.

اما حرف زدن از پریود و رعایت حال زنان در دوره‌ی قاعدگی در محدود خانواده‌های شهری رواج یافته است. مکاتب و دانشگاه‌ها که به عنوان مراکز اصلی گسترش آگاهی در مورد این مسایل پنداشته می‌شود هنوزهم علیه آگاهی در مورد پریود زنان و کلیت بدن انسان مقاومت می‌کند.

رودابه گفت در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی شهر کابل بارها متوجه شده که در تشناب‌های زنانه از طرف اداره‌ی دانشگاه پیامی نوشته‌اند با این محتوا که «صفاکاران دانشگاه مردان هستند، نوار بهداشتی تان را کاری کنید که دیده نشود!»

انتظار می‌رود کودکان در دوره‌ی مکتب شناخت کامل در مورد بدن‌شان پیدا کنند. اما تنها مضمونی که در مورد بدن انسان حرف می‌زند، بیولوژی در صنف‌های نهم، دهم و دوازدهم است. آنهم در حد تعریف عمومی از چند سیستم بدن انسان که استادان مایل نیستند همان تعریف‌های عمومی را در کلاس‌های مختلط تدریس کنند.

رودابه گفت: «زمانی که استاد بیولوژی سیستم تناسلی را تدریس می‌کرد، ابتدا پسران را از صنف خارج کرد و برای دختران تشریح کرد، سپس ما پشت بام مکتب رفتیم و به پسران درس داد.» به گفته‌ی او، با این وجود انتظار نمی‌رود که بدون تغییرات جدی در نصاب آموزشی، آگاهی از مسایل اثرگذار بر سلامت بدن مثل قاعدگی زنان، بالا برود و بدون گسترش آگاهی در این مورد، قاعدگی همچنان خونی باقی خواهد ماند که به نام شرم و حیا سلامت زنان به ویژه دختران جوان را به خطر می‌اندازد.

تنها اقدام رسمی برای آگاهی در مورد قاعدگی در مکاتب پس از یک تحقیق یونیسف (UNICEF) در سال 2018 میلادی صورت گرفت. آن زمان بررسی یونیسف نشان می‌داد که نیمی از دختران افغانستان در مورد قاعدگی آگاهی ندارند و ۳۸ درصد دیگر به خاطر شروع عادت ماهوار از رفتن به مکتب سر باز زده‌اند.

پس از این بررسی یونیسف و وزارت معارف کشور یک جزوه‌ی رهنمای بهداشت قاعدگی برای دختران دانش‌آموز را چاپ و نشر کرد که جزء نصاب آموزشی نبود. این جزوه نه تنها در سال‌های بعد منتشر نشد بلکه همان سال نیز در سراسر کشور به دست دختران دانش‌آموز نرسید.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: بهداشت قاعدگیپریود
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان
گزارش

تعرض بر زنان، از مهمان‌خانه تا تشناب‌های زندان طالبان

25 سنبله 1402

یادآوری این تجارب وحشت‌ناک، چنان دردِ آکنده از شرم را در وجود قربانیان تازه می‌سازد که اغلب در مقامِ پاسخ نفس‌شان به شماره می‌افتد و زبان‌شان از چرخش باز می‌ماند. 

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی
گوناگون

به دنبال نور در گوشه‌های تاریک زنده‌گی

27 سنبله 1402

از دور به او نزدیک شدم. چهره‌اش آشنا به نظر می‌رسید اما باورم نمی‌شد چنین تصادفی با او روبه‌رو شوم. 

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN