نویسنده: مزدک
از 24 جوزا به عنوان روز مادر در افغانستان گرامیداشت به عمل میآید. در این روز فرزندان دختر و پسر اکثراً برای مادران شان هدیههای گوناگون میگیرند. گرفتن هدیه یکی از سنتهای پسندیده در جامعه است، چون با این هدیهها دل مادران شاد میشود و هنگام گرفتن هدیه اشک شوق در چشمان شان جاری میگردد.
مادر از عزیزترین موجود هستی است. نیکوداشت از روز مادر به خاطر ارجنهادن به جایگاه و مقام بلند مادر است. مادر قلب تپندهی هستی فرزندان و پایهی استوار خانواده است. مادران برای فرزندان خداوندگاران بیبدیل خوبیها، نمادی از عشق، آرامش، صبوری و گذشت هستند.اما مادران در افغانستان با مشکلات و چالشهای گوناگون مواجه هستند.
همکار نیمرخ به مناسبت روز مادر، وضعیت زندگی ضمیره محمدی را که مادر یک فرزند است و اکنون در کابل زندگی میکند به تصویر کشیده است.
ضمیره باشندهی اصلی ولایت بغلان است. او اکنون در کابل در یک خانهی کرایه زندگی میکند. ضمیره تا پیش از سقوط حکومت قبلی، دانشجوی رشتهی حقوق و علوم سیاسی و همسرش صاحب وظیفه بود. اما با سقوط حکومت و حاکم شدن طالبان، وضعیت زندگی ضمیره از این رو به آن رو شده است.
ضمیره میگوید: با سقوط حکومت، آنان نیز سقوط کردهاند. «زندگی مان از این رو به آن رو شد. با اینکه مشکلات زیاد داشتم، اما با شوق و علاقهی فراوان دانشگاه میرفتم. تازه امید برای آیندهی بهتر در من جوانه زده بود که تیر امید مان به سنگ خورد.»
ضمیره میافزاید: وقت از رفتن به دانشگاه منع شدم، ضربهی محکمی خوردم. احساس بیهودگی میکردم. چرا باید در این عصر انسان از کسب دانش و معرفت محروم شود؟ این واقعاً برای من قابل درک نیست.
ضمیره هنگام که دانشجو بود ازدواج کرد. او اکنون یک دختر دارد. شوهر ضمیره بیکار است و خانوادهی سه نفرهی آنها در شرایط دشوار به سر میبرند.
به گفتهی ضمیره؛ بیکاری، آیندهی نامعلوم و شرایط دشوار زندگی آنان را خسته ساخته است، نمیدانند چه کنند. نه فرصتی برای کار است و نه امیدی برای آیندهی بهتر.
ضمیره در بارهی روز مادر میگوید: ما گم شدهایم، خیلی چیزها را فراموش کردهام مثل روز مادر. او میافزاید که مادر شدن آسان است، اما مسؤولیتهای مادری دشوار. بزرگترین خواست و آروزی مادر، خوشی، آرامش، آسایش و موفقیت فرزندانش است. اما شرایطی را که سپری میکنم، نمیتوانم برای دخترم آنچنان که باید، نیازمندیهایش را فراهم کنم و این سختترین لحظههای زندگی من است.
ضمیره میگوید وقت به شرایط دشوار زندگی مان و «فَروَش» دختر 16 ماههام نگاه میکنم، دلم آتش میگیرد. شاید هیچ چیز به اندازه خوشی فرزندان برای مادران خوشایند نباشد. اما من نمیتوانم کمترین نیازمندیهای دخترم را فراهم کنم.
ضمیره و خانوادهاش روزهای سختی را میگذراند. او و همسرش هر دو بیکار هستند. وضعیت اقتصادی شان بد و بدتر میشود. این شرایط دشوار تأثیرات ناگوار روانی بر آنها گذاشته است.
ضمیره یک نمونه از هزارها و حتا میلیونها مادر افغانستانی است که با چنین شرایط دست و پنجه نرم میکنند. مادران در افغانستان متحمل دشواری، رنج، زحمت و چالشهای فروان میشوند. بخش بزرگی از بار سنگین جنجالهای خانواده نیز به دوش مادران است.
مادران با نامهریهای زیادی در جامعه رو به رو هستند. در بسیاری از موارد با خشونتهای گوناگون مواجه میشوند. امروزه اما شریاط برای مادران دشوارتر از همیشه است.
با حاکم شدن طالبان و حذف زنان از جامعه و انکار حقوق و آزادیهای آنان، مادران نیز به حاشیه رانده شدهاند. مادران از ابتداییترین حقوق شان محروم و از دسترسی به نیازمندیهای بهداشتی و رفع مشکلات صحی محدود شدهاند. اندکترین بیماری از مادران و زنان بیشترین قربانی میگیرد.
آمارهای زیادی نشان میدهد که افغانستان یکی از بدترین کشورها برای زنان و مادران است. زیرا این کشور از جمله کشورهای است که به گونهی سازمانیافته حقوق و آزادیهای زنان در آن نقض میشود و بلندترین آمار مرگ و میر مادران را در هنگام زایمان داراست.
سنتهای ناپسند اجتماعی، فرهنگ حاکم طالبانی، محدودیتها و محرومیتهای ظالمانه طالبان، مشکلات اقتصادی و نبود آگاهی لازم از برجستهترین عوامل نقض حقوق و آزادیهای زنان و مرگ و میر مادران در هنگام باداری و زایمان است.