نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

رویاهای ممنوع دختران

  • ارزگانی
  • 25 سرطان 1402
ذکیه-و-یاسمین

قرار است امتحان عمومی کانکور در روزهای آینده در سراسر کشور آغاز شود و دانش‌آموزان شانس خود را برای ورود به دانشگاه‌ها در افغانستان بیازمایند.

اما امسال، برای اولین‌بار پس از تسلط دوباره‌ی گروه تروریستی طالبان بر افغانستان، دختران اجازه اشتراک در این آزمون سرنوشت‌ساز را ندارند.

اداره ملی امتحانات افغانستان که اکنون تحت کنترل گروه طالبان است، در اعلامیه‌ای که در مورد آغاز روند برگزاری امتحان کانکور منتشر کرده، هیچ اشاره‌ای به اشتراک و یا عدم اشتراک دانش‌آموزان دختر نکرده است.

در ویدئویی که این اداره برای توضیح پروسه برگزاری امتحان کانکور از زمان ثبت نام تا زمان اعلام نتایج را منتشر کرده، تصویر هیچ زن و دختری دیده نمی‌شود و در بخش‌های از آن، تصاویری که به عنوان نمونه روی اوراق چاپ می‌شود، مردانی را با لنگی سیاه نشان می‌دهد.

با توجه به اعلامیه و ویدئویی که این اداره منتشرکرده و ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم و ممنوعیت تحصیل دختران در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی، واضح است که طالبان به هیچ دختری اجازه‌ی اشتراک در امتحان کانکور را نمی‌دهند.

محدودیت‌های طالبان بر دسترسی دختران به آموزش و تحصیل، باعث شده است که بسیاری از دانش‌‌آموزان دختر با رویاهای ممنوعه زندکی کنند؛ رویاهایی که هر روز امیدواری برای رسیدن به آن‌ها بیشتر محو و تار می‌شود.

یاسمین و رویای بازیگری تئاتر

یاسمین اکبری دانش‌آموز ۱۹ ساله است که اگر گروه تروریستی طالبان مکاتب را بر روی دختران مسدود نمی‌کرد، امسال از صنف ۱۲ فارغ‌ می‌شد و باید در امتحان کانکور شرکت می‌کرد.

او می‌گوید اگر می‌توانست در امتحان کانکور شرکت کند و دانشگاه برود، حتما رشته‌ی تئاتر را در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه کابل انتخاب می‌کرد.

یاسمین می‌گوید که از صنف‌های چهارم و پنجم مکتب علاقه‌مند بازیگری در رشته‌ی تئاتر شد و گاهی در بخش فرهنگی مکتب‌اش در نمایش‌های تئاتر بازی می‌کرد.

او می‌گوید که رویاهایش درخشیدن روی صحنه تئاتر است و می‌خواهد از این طریق داستان‌های زندگی زنان و دختران کشورش را بیان کند؛ داستان‌های از خشونت، ازدواج اجباری و مقاومت و ایستادگی در برابر مشکلات.

همچنان بخوانید

نشست شورای امنیت دربارۀ افغانستان؛ رفتار طالبان در برابر زنان به عنوان «آپارتاید جنسیتی» معرفی و محکوم شود

نشست شورای امنیت دربارۀ افغانستان؛ رفتار طالبان در برابر زنان به عنوان «آپارتاید جنسیتی» معرفی و محکوم شود

5 میزان 1402
طالبان از شکنجه به عنوان «ابزاری برای تحقیق» استفاده می‌کنند

طالبان از شکنجه به عنوان «ابزاری برای تحقیق» استفاده می‌کنند

4 میزان 1402

یاسمین می‌گوید، از این‌که نمی‌تواند مکتب برود، در امتحان کانکور شرکت کند و برای رسیدن به رویاهایش به دانشگاه برود، واقعا حس بدی به او دست می‌دهد، اما ناامید نمی‌شود.

او می‌گوید: “ناامید نمی‌شوم، چون پشت هر تاریکی یک روشنایی است. امیدوارم هیچ وقت ناامید نشوم.”

از یاسمین پرسیدم حالا که دو سال است نه تنها به آرزوی رفتن به دانشگاه و تحصیل در رشته‌ی تئاتر نزدیک نشدی، بلکه فاصله دو سال از آرزویت دور شدی، آیا از بازیگری در رشته‌ی تئاتر منصرف نشدی؟

او قاطعانه گفت: “نی، آرزویم همین است” و با بلند پروازی مثال زدنی یک دختر نوجوان افزود که ” دنیا را تسلیم آرزوهایم می‌کنم.”

او می‌گوید که می‌خواهد برای دیگران الگو باشد و به آن‌ها نشان بدهند که یک دختر در سخت‌ترین شرایط هم می‌تواند به آرزوهایش برسد.

یاسمین دوری از مکتب و صنف درسی را “دردناک” توصیف می‌کند و می‌گوید: “گاهی پشت روزهای که مکتب می رفتم دلتنگ می‌شوم، پشو دوستانم و حتی چوکی مکتب دلتنگ می‌شوم.”

او می‌گوید، بسیار دردناک است که ده سال مکتب بخوانی و بعد به رویت بسته شود، آدم گاهی افسردگی می‌گیرد.

یاسمین هرچند که دو سال است نتوانسته مکتب برود و درس‌ بخواند، اما کتاب‌خواندن را متوقف نکرده است.

او می‌گوید که کتاب‌هایی در موضوعات مختلف مطالعه می‌کند و امیدوار است که روزی دوباره بتواند به مکتب برود و به آرزوهایش برسد.

زکیه و رویای پزشک شدن

زکیه حقیار، دانش‌آموز ۱۷ ساله است که رویایش ورود به دانشکده طب معالجوی دانشگاه طبی کابل است.

او می‌گوید اگر می‌توانست دانشگاه‌ها برود، حتما طب معالجوی می‌خواند تا دردهای دیگران را درمان کند.

اما زکیه دو سال است که به دلیل ممنوعیت آموزش دختران توسط گروه تروریستی طالبان، نتوانسته است به مکتب برود و چند قدم به روهایش نزدیکتر شود.

دوری از مکتب، صنف درسی و دوستان دوره مکتب، تاثیرات ناگواری روی روان زکیه گذاشته است و حتی پای او را به مطب روان درمانگر کشانده است.

او می‌گوید که دوری مکتب از مکتب باعث شده است که “بی انگیزه” شود و حتی بسیاری اوقات در تصمیم‌گیری دچار تردید می‌شود و نمی‌تواند درست انتخاب کند.

این دانس‌آموز ۱۷ ساله می‌گوید که به دلیل مشکلات روانی که پس از مسدود شدن مکتب برایش پیش آمد، یکبار مجبور شد به روان درمانگر مراجعه کند.

او می‌گوید که داکتر تشخیص داد که او دچار استرس و اضطراب شده است، اما این مشکل هنوز درحد پیشرفته نیست که نیاز به دارو داشته باشد.

زکیه می‌گوید که دو سال دوری از مکتب باعث شده است که وقتی صبح‌ها از خواب بیدار می‌شود، هیچ انگیزه‌ای نداشته باشد و از زندگی خسته شود.

او می‌گوید: “وقتی فکر می‌کنم‌ که ما بخاطر طالبان نمی‌توانیم به مکتب برویم، دلم نمیشه دیگه زندگی کنم.”

از او پرسیدم، با توجه به وضعیت فعلی و ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران، آینده ات را چگونه می‌بینی؟

با یاُس و ناامیدی پاسخ داد که ” در این وضعیت اصلا آینده‌ی نمی‌بینم برای خود.”

زکیه پس از مسدود شدن مکتب‌ها، به یک آموزشگاه زبان انگلیسی می‌رفت تا شاید با آموختن این زبان بتواند روزنه‌ای به سمت فردای بهتر بگشاید.

اما دستورات تندروانه طالبان باعث شده است که این آموزشگاه نیز به صورت معمول باز نباشد و اکثر اوقات مسدود باشد.

زکیه در خانواده‌اش تنها دختری نیست که از مکتب بازمانده است؛ خواهر کوچکتر او که صنف هفتم مکتب است نیز دیگر نمی‌تواند به مکتب برود.

همانند زکیه و یاسمین، رویاهای بیش از یک میلیون و دوصد هزار دانش آموز دختر دیگر نیز از سوی گروه تروریستی طالبان در شمار “رویای ممنوعه” قرار گرفته است؛ دخترانی که شاید دیگر هیچگاه فرصت نکنند که به این رویاها فکر کنند.

موضوعات مرتبط
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش
مقالات

تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش

2 میزان 1402

«نیک‌بخت، یک زن افغانستانی که 25 سال پیش توسط برادرش در دخمه‌یی تاریک زندانی شده بود، بالاخره توسط مأمورانِ طالبان آزاد می‌شود و درحالی‌که در بدترین وضعیت صحی قرار دارد، برای برادرش مجازات نمی‌خواهد.» 

بیشتر بخوانید
سنگ صبور
هزار و یک شب

سنگ صبور؛ آمنه و خواهرش تحت سلطۀ طالبِ خانه‌گی

3 میزان 1402

آمنه هر روز نزدیک اذان صبح بیدار می‌شد و به گاو،گوسفندان و بزها علف می‌داد تا وقت دوشیدن، شیرشان بیشتر باشد. بعد از اذان وقتی هوا کمی روشن‌تر می‌شد، سرِ زمین می‌ر‌فت تا علفِ تازه...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN