عذرا شکران، زن ۲۹ ساله، دانشآموختهی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشکدهی تعلیم و تربیه دانشگاه بامیان است. او استاد تربیهی معلم در دایکندی و مسئول فدراسیون بایسکلرانی در این ولایت بود، اما پس از سلطهی گروه تروریستی طالبان مجبور به ترک وطن شد.
عذرا پس از مهاجرت به کشور ایران، به دلیل نبود فرصتهای کاری و سایر چالشهای مهاجرت در شرایط دشوار اقتصادی قرار گرفته است. او در اعتراض به سیاستهای زنستیزانهی طالبان و گرفتن حق کار زنان از سوی این گروه، اسناد تحصیلیاش را به مزایده گذاشته است.
خانم شکران به نیمرخ گفت که این اقدامش پس از آن صورت گرفته که زنان در کل، به ویژه زنان دانشآموخته از تمامی فرصتهای کاری محروم شدهاند و اسناد تحصیلیشان دیگر هیچ اعتبار و امتیازی ندارد که با استفاده از آن به اهداف و زندگی شان برسند.
او گفت: «طالبان حق کار را از زنان گرفتهاند و از وقتی که آمدند درگیر حذف زنان از عرصههای مختلف استند. تنها دارایی زنان اسناد تحصیلی شان است که در رژیم طالبان چلش ندارد و زنان نیز هیچ منبعی برای تامین نیازمندیهای خود ندارند. از این رو اسناد تحصیلیام را به مزایده گذاشتهام.»
عذرا پس از آن اقدام به فروش اسناد تحصیلیاش کرده است که هیچ راه دیگری برای تأمین مخارج تداوی فرزندش نیافت.او ازدواج کرده و یک فرزند پسر دارد. تا قبل از آمدن طالبان مشغول کار بود و زندگی نسبتا آرامی داشت. مدتی در موسسه آکسفام به عنوان کارمند اجتماعی کار کرده بود و عضو شبکه جامعهی مدنی، نمایندهی ولایتی شبکه زنان افغانستان و عضو ائتلاف ملی مشارکت زنان افغانستان بود.
آمدن گروه تروریستی طالبان به قدرت، تاثیر عمیقی روی زندگی او گذاشت و بخاطر فعالیتهای مدنی و حقوق بشری و شرکت در گردهماییهای اعتراضی زنان علیه طالبان، مورد تهدید قرار گرفت.
عذرا مادر یک کودک پنج ساله است. یما، پسرش با مشکلات مادرزادی چون ناشنوایی، کمبینی، غدد و تشنج به دنیا آمده است. او برای تداوی یما و تحصیل در یکی از دانشگاههای ایران با خانواده کوچکش به این کشور سفر کرد. تا در کنار تحصیل بتواند کودکش را نیز درمان کند.
خانم شکران روزهای زیادی را پشت دروازههای بیمارستانهای ایران بخاطر تداوی پسرش انتطار کشیده و نزد داکتران التماس کرده و توهین و تحقیر شده است. اما بخاطر شرایط دشوار اقتصادی و هزینهی هنگفت درمان، نه تنها پسرش تداوی نشده بلکه به همین دلیل تحصیلش را نیز ترک کرده است.
او به نیمرخ از شرایط دشوار مهاجرتش در ایران گفت و شکایت دارد که برخورد تبعیضآمیز علیه مهاجران افغانستانی حتا در مراکز صحی ایران نیز رایج است.
«در ایران به مهاجران افغانستانی اهمیت داده نمیشود؛ حتا در صفهای بیمارستانها ما را پس میزنند تا مریضان ایرانی یا شهروندان دیگر کشورها جلوتر ایستاد شوند. تاکنون بیش از ۱۲ بار کودکم را به هر بیمارستانی بردم پشت دروازهی هریکی از این بیمارستانها انتظار کشیدم و گریه کردم.»
عذرا برای رهایی از این وضعیت، اسناد تحصیلیاش را به مزایده گذاشته است. او در صفحهی فیسبوکش نوشته است: «اکنون که از یکطرف با ایجاد محدودیتهای روزافزون اداره طالبان علیه زنان مواجهیم و از سوی دیگر آیندهام را تاریک میبینم؛ چون در عین تحمل دشواریهای مهاجرت با بیکاری و فقر دست به گریبانم زیرا توان پرداخت هزینهی هنگفت درمان تنها پسرم را که دچار مشکلات ناشنوایی، گفتاری، غدد و تشنج است، ندارم.»
او در ادامه نوشته است اسناد تحصیلیاش را که طی شانزده سال زحمت و تلاش به دست آورده را میخواهد بفروشد.عذرا از تاجران ملی و بینالمللی تقاضا کرده است که در مزایده شرکت کرده و سهم خود را در ارتباط حق حیات و آیندهی پسرش ادا کنند.
عذرا شکران اگرچند نخستین زنی است که در افغانستان اسناد تحصیلیاش را به رسم اعتراض و به هدف تأمین مخارج تداوی فرزندش به فروش گذاشته است. اما او تنها زنی نیست که دارایی او اسناد تحصیلی است که شانزده سال برای به دست آوردنش زحمت کشیده اما از مزایای آن مستفید نشده است. زنان افغانستان پس از صدور فرمانهای محدود کنندهی طالبان، با سندهای تحصیلی لیسانس، ماستری و دکترا در خانههای شان حبس شدهاند و اندکترین فرصت برای استفاده از ظرفیت شان را ندارند.