هنر و هنرمندان زن در افغانستان در دو دههٔ گذشته، علیرغم سرکوب وخشونت ساختاری جامعه، به جایگاه نسبتاً خوبی دست یافته بودند و با حمایت دولت، همه ساله هنرجویان زیادی در بخش های مختلف رشد و ظهور میکردند.
رخشانه هنردوست، زن محلیخوان ولایت غزنی افغانستان، یکی از آنهاست. او از آوان کودکی درفضای موسیقی و هنر بزرگ شد. وقتی صدای او در مجالس خوشی بلند میشد، در کنار تشویق طرفدارانش، با طعن و نفرین و دیگر خشونتهای کلامی مخالفان موسیقی نیز روبرو بود و حتا بابت این کار او را تکفیر کردند.
خانم رخشانه در گفتوگویی با نیمرخ میگوید که در تقلای زنده نگهداشتن فرهنگ بومی، نیروهای سنتی و مخالف موسیقی او را کافر خواندند. کاری که اکنون طالبان به صورت رسمی با اهل هنر و موسیقی انجام میدهند.
او میگوید: « به یاد ندارم که چه زمانی با موسیقی انس گرفتم. از کودکی در فضای موسیقی بودم و در نوجوانیام در محافل خوشی چون سالگره و عروسی میان زنان و دختران به سبک محلی آواز میخواندم».
رخشانه در اثر مخالفت و سرکوب جامعه، در غزنی هیچ زمانی نتوانست دمبوره به دست بگیرد اما با حمایت و تشویق دوستانش هیچگاهی خوانندهگی را ترک نکرد.
«من به عنوان یک خوانندهٔ زن در روستا بسیار تحقیر شدم، لتوکوب شدم اما با حمایت و تشویق دوستانم به خواندن ادامه دادم».
او پس از ناامن شدن افغانستان راه مهاجرت را در پیش گرفت و اکنون که به یک کشور امن و آزاد رسیدهاست میگوید برای حمایت از حقوق زنان و دختران در افغانستان، میخواهد با فعالیتهای فرهنگی و هنریاش برای آنان دادخواهی کند و همچنان فرهنگ بومی و هزارهگی را نیز زنده نگهدارد.

خانم رخشانه پس از سالها دیدوخوانی اکنون با تار دمبوره انس گرفته و در جشنوارههای فرهنگی دمبوره مینوازد.
او میگوید: «مردمم دردها، تنهایی، سرگردانی، ستم و مهاجرت را با تار دمبوره نواختهاند. من که بیست سال از مهاجرتم میگذرد تازه توانستم دمبوره به دست بگیرم و تارهای محزونی را به صدا دربیاورم که در افغانستان از سوی طالبان آتش زده میشود و هنرمندی که دمبوره بنوازد یا آواز بخواند، مجازات مرگ و زندان در انتظارش است».
او هفتهٔ گذشته در جشنوارهٔ صلصال که از سوی اتحادیهٔ صلصال در کشور سویدن برگزار شده بود، شرکت کرد و به مهاجران افغانستانی در این دورهمی دمبوره نواخت. استیجی که اکنون در افغانستان زیر سلطهٔ طالبان وجود ندارد.
«در جشنواره صلصال بسیار خوشحال بودم که مردم و هنرمندان افغانستان از خستهگی و دلتنگی مهاجرت گرد هم آمده بودند و لحظاتی را با نوازندهگی دمبوره و اجراهای هزارهگی خوشحال بودیم. اما دختران و زنان افغانستان ازیاد ما نرفته است. در این جشنواره با زنان مظلوم افغانستان نیز تجدید تعهد کردیم».
خانم رخشانه از سازمانهای بینالمللی میخواهد که برای هنرمندان به خصوص زنانی که مجبور به مهاجرت شدند کمک کنند تا آنان مجبور به ترک هنر و انجام کارهای شاقه نشوند.
«از سازمانهای بینالمللی میخواهم که نگذارند هنرمندان پس از مهاجرت مجبور به ترک هنرشان شوند. هنرمندانی که تازه اینجا میآیند تنها جان خود را از افغانستان بیرون کشیدند تا دوباره به آلات موسیقی و امکاناتشان دست پیدا میکنند سالها را در برمیگیرد».
او در پیامی به زنان افغانستان میگوید که هیچ زمانی امیدشان را ازدست نداده و از راههای مختلفی برای دستیابی به حقوق اولیهٔشان به مقاومت و ایستادهگی در برابر طالبان ادامه دهند.
رخشانه تنها زنی هنرمندی نیست که با عبور از هفتخوان جامعهٔ افغانستان، برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود مجبور شده از مرزهای دشواری عبور کند. در دو سال گذشته زنان و مردان هنرمندی زیادی به دلایل مختلفی چون سرکوب، خشونت، زندان و حتا هراس از مرگ مهاجرت کردند و اکنون برای احیای هنر و فرهنگهای بومی و سنتیشان در کشورهای جدیدشان تقلا میکنند.