نیمرخ
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
نیمرخ

رخشانه هنردوست؛ از تکفیرشدن تا ظهور در استیژهای بین‌المللی

  • صنوبر
  • 12 سنبله 1402
رخشانه هنر دوست در جشنواره صلصال

هنر و هنرمندان زن در افغانستان در دو دههٔ گذشته، علی‌رغم سرکوب وخشونت ساختاری جامعه، به جایگاه نسبتاً خوبی دست یافته بودند و با حمایت دولت، همه ساله هنرجویان زیادی در بخش های مختلف رشد و ظهور می‌کردند.

رخشانه هنردوست، زن محلی‌خوان ولایت غزنی افغانستان، یکی از آن‌هاست. او از آوان کودکی درفضای موسیقی و هنر بزرگ شد. وقتی صدای او در مجالس خوشی بلند می‌شد، در کنار تشویق طرفدارانش، با طعن و نفرین و دیگر خشونت‌های کلامی مخالفان موسیقی نیز روبرو بود و حتا بابت این کار او را تکفیر کردند.

خانم رخشانه در گفت‌وگویی با نیمرخ می­‌گوید که در تقلای زنده نگهداشتن فرهنگ بومی، نیروهای سنتی و مخالف موسیقی او را کافر خواندند. کاری که  اکنون طالبان به صورت رسمی با اهل هنر و موسیقی انجام می‌دهند.

او می­گوید: « به یاد ندارم که چه زمانی با موسیقی انس گرفتم. از کودکی در فضای موسیقی بودم و در نوجوانی‌ام در محافل خوشی چون سالگره و عروسی میان زنان و دختران به سبک محلی آواز می­‌خواندم».

رخشانه در اثر مخالفت و سرکوب  جامعه، در غزنی هیچ زمانی نتوانست دمبوره به دست بگیرد اما با حمایت و تشویق دوستانش هیچ‌گاهی خواننده‌گی را ترک نکرد.

«من به عنوان یک خوانندهٔ زن در روستا بسیار تحقیر شدم، لت‌وکوب شدم اما با حمایت و تشویق دوستانم به خواندن ادامه دادم».

او پس از ناامن شدن افغانستان راه مهاجرت را در پیش گرفت و اکنون که به یک کشور امن و آزاد رسیده‌است می­‌گوید برای حمایت از حقوق زنان و دختران در افغانستان، می‌خواهد با فعالیت‌های فرهنگی و هنری‌اش برای آنان دادخواهی کند و همچنان فرهنگ بومی و هزاره‌گی را نیز زنده نگهدارد. 

رخشانه هنردوست؛ از تکفیرشدن تا ظهور در استیژهای بین‌المللی

خانم رخشانه پس از سال‌ها دیدوخوانی اکنون با تار دمبوره انس گرفته و در جشنواره‌های فرهنگی دمبوره می‌نوازد.

همچنان بخوانید

گوگوش

گوگوش، شاه‌ماهی موسیقی پاپ ایران از صحنه خداحافظی می‌کند

24 سنبله 1402
موسیقی

پویایی موسیقی و نبرد بی‌وقفه طالب با آن

23 جوزا 1402

او می­گوید: «مردمم دردها، تنهایی، سرگردانی، ستم و مهاجرت را با تار دمبوره نواخته‌اند. من که بیست سال از مهاجرتم می‌گذرد تازه توانستم دمبوره به دست بگیرم و تارهای محزونی را به صدا دربیاورم که در افغانستان از سوی طالبان آتش زده می­‌شود و هنرمندی که دمبوره بنوازد یا آواز بخواند، مجازات مرگ و زندان در انتظارش است».

او هفتهٔ گذشته در جشنوارهٔ صلصال که از سوی اتحادیهٔ صلصال در کشور سویدن برگزار شده بود، شرکت کرد و به مهاجران افغانستانی در این دورهمی دمبوره نواخت. استیجی که اکنون در افغانستان زیر سلطهٔ طالبان وجود ندارد.

«در جشنواره صلصال بسیار خوشحال بودم که مردم و هنرمندان افغانستان از خسته‌گی و دل‌تنگی مهاجرت گرد هم آمده بودند و لحظاتی را با نوازنده‌گی دمبوره و اجراهای هزاره‌گی خوشحال بودیم. اما دختران و زنان افغانستان ازیاد ما نرفته است. در این جشنواره با زنان مظلوم افغانستان نیز تجدید تعهد کردیم».

خانم رخشانه از سازمان‌های بین‌المللی می­‌خواهد که برای هنرمندان به خصوص زنانی که مجبور به مهاجرت شدند کمک کنند تا آنان مجبور به ترک هنر و انجام کارهای شاقه نشوند. 

«از سازمان‌های بین‌المللی می­خواهم که نگذارند هنرمندان پس از مهاجرت مجبور به ترک هنرشان شوند. هنرمندانی که تازه این‌جا می‌آیند تنها جان خود را از افغانستان بیرون کشیدند تا دوباره به آلات موسیقی و امکانات‌شان دست پیدا می­کنند سال‌ها را در برمی‌گیرد».

او در پیامی به زنان افغانستان می­گوید که هیچ زمانی امیدشان را ازدست نداده و از راه‌های مختلفی  برای دستیابی به حقوق اولیهٔ‌شان به مقاومت و ایستاده‌گی در برابر طالبان ادامه دهند.

رخشانه تنها زنی هنرمندی نیست که با عبور از هفت‌خوان جامعهٔ افغانستان، برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود مجبور شده از مرزهای دشواری عبور کند. در دو سال گذشته زنان و مردان هنرمندی زیادی به دلایل مختلفی چون سرکوب، خشونت، زندان و حتا هراس از مرگ مهاجرت کردند و اکنون برای احیای هنر و فرهنگ‌های بومی و سنتی‌شان در کشورهای جدیدشان تقلا می­‌کنند.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: فرهنگموسیقیهنر
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
کودک همسری
گوناگون

خاطرات عروس ۱۱ ساله

5 حوت 1401

قسمت دوم | بعد از «شب زفاف» تا هفت ماه با شوهرم همبستر نشدم. چون ترسیده بودم و شب زفاف برایم شبیه یک کابوس شده بود.تا آنجا که می‌توانم بگویم بدترین قسمت زندگیم آن شب بود.

بیشتر بخوانید
کودک همسری
هزار و یک شب

خاطرات عروس 11 ساله

5 حوت 1401

قسمت اول‌ |‌ روزی که عروس شدم هنوز به بلوغ نرسیده بودم. پوشیدن پیراهن «خال سفید» و چادر سبز گلدار مرا از بقیه متفاوت نشان می‌داد، به همین خاطر حس غرور داشتم و خود را از همه برتر...

بیشتر بخوانید
هبوط در تاریکی
هزار و یک شب

هبوط در تاریکی؛ روایت دردناکِ مینه از کودکی تا بزرگ‌سالی

30 سنبله 1402

مینه (مستعار) دختری ۲۸ساله است که خاطرات زنده‌گی‌اش از کودکی تا بزرگ‌سالی، چیزی جز پژواکِ درد و مظلومیت نیست. او از کودکی، مورد سوءاستفادۀ جنسی شوهرعمه‌اش قرار می‌گیرد و این اتفاق، سرآغازی برای سقوط ممتدِ...

بیشتر بخوانید
تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش
مقالات

تراژدی چهار‌بُعدی؛ 25 سال اسارت یک زنِ افغانستانی به‌دست برادرش

2 میزان 1402

«نیک‌بخت، یک زن افغانستانی که 25 سال پیش توسط برادرش در دخمه‌یی تاریک زندانی شده بود، بالاخره توسط مأمورانِ طالبان آزاد می‌شود و درحالی‌که در بدترین وضعیت صحی قرار دارد، برای برادرش مجازات نمی‌خواهد.» 

بیشتر بخوانید
سنگ صبور
هزار و یک شب

سنگ صبور؛ آمنه و خواهرش تحت سلطۀ طالبِ خانه‌گی

3 میزان 1402

آمنه هر روز نزدیک اذان صبح بیدار می‌شد و به گاو،گوسفندان و بزها علف می‌داد تا وقت دوشیدن، شیرشان بیشتر باشد. بعد از اذان وقتی هوا کمی روشن‌تر می‌شد، سرِ زمین می‌ر‌فت تا علفِ تازه...

بیشتر بخوانید
Nimrokh Logo

نیمرخ رسانه‌‌ی آزاد است که با نگاه ویژه به تحلیل بررسی و بازنمایی مسایل زنان می‌پردازد. نیمرخ صدای اعتراض و پرسش زنان است.

  • درباره نیمرخ
  • تماس با ما
  • شرایط همکاری
Facebook Twitter Youtube Instagram Telegram Whatsapp
نسخه پی دی اف

بایگانی

نمایش
دانلود
بایگانی

2022 نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • هزار و یک‌ شب
  • گفت‌وگو
  • مقالات
  • ترجمه
  • پادکست
  • ستون‌ها
    • زنان و مهاجرت
    • نخستین‌ها
EN