پیش از تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان، بیش از 6300 زن، عضویتِ ارتش، پولیس و امنیت ملی افغانستان را داشتند و در بخشهای مختلف نظامی، به شمول نیروهای کماندو، هوایی و واحدهای جلوگیری از خشونتهای خانوادهگی فعالیت میکردند.
با سقوط نظام جمهوری در ماه اگست ۲۰۲۱، زنان نظامی بیشتر از همه در معرض خطر قرار گرفتند. این زنان کسانی هستند که از سوی نیروهای امریکایی برای مقابله با طالبان آموزش دیده بودند و بعد از سقوط کابل،تعداد اندکی از آنها توانستند از افغانستان بیرون شوند. و آنهایی هم که هنوز در افغانستان ماندهاند، این دو سال حاکمیتِ سیاه طالبانی را در حالتِ اختفا و تحمل فشارهای اقتصادی سپری کردهاند.
«مینه» نام مستعارِ یکی از دختران نظامی است که نزدیک به سه سال را در ساختار ارتش ملی افغانستان در قول اردوی 209 شاهین خدمت کرده است، ولی بعد از تسلط گروه طالبان بر افغانستان، مجبور شده پنهانی زندهگی کند و در این مدت چندینبار محل زندهگیاش را تغییر داده است. او در این مورد به نیمرخ گفت: «وقتی افغانستان سقوط کرد، بیشتر از چهار ماه در خانه بودم و حتا یک روز هم از دروازۀ حویلی بیرون نرفتم و فکر میکردم کسی خبر ندارد که هنوز در افغانستان هستم؛ ولی یک روز یکی از همکارانم که او هم نظامی بود و بعد از آمدن گروه طالبان بهناچار با آنها کار میکند، برایم پیام داد که اگر بفهمند در افغانستان هستی، حتماً به سراغت خواهند آمد. آن همکارم تأکید کرد که هر چیزی را که نشان بدهد هنوز در افغانستان استی، از بین ببر!»
مینه بعد از دریافت پیام همکارش، تمام شمارههای تماسش را خاموش میکند و به گونۀ پنهانی همراه با خانوادهاش به کابل میآید. او که مسؤولیت تأمین خانوادۀ چهار نفرهاش را بر عهده دارد، در این دوسال با مشکلات مالی فراوان مواجه بوده است. «چند ماه بعد از اینکه به کابل آمدم، تمام پولهایی که من و خواهرم در مدتِ چند سال پسانداز کرده بودیم، تمام شد و از سوی دیگر با گذشت چند ماه خواهرم نیز کارش را از دست داد. او در یک نهاد خصوصی کار میکرد که بعد از اعمالِ محدودیتهای طالبان بر کار و تحصیلِ زنان بیکار و خانهنشین شد.»
حالا او بهدلیل فشارهای اقتصادی و ترس از گروه طالبان، دچار مشکلات روانی شده است. به گفتۀ خودش، گاهی در حالتی قرار میگیرد که نمیتواند خود را کنترول کند و دوست دارد بهنحوی به خود صدمه بزند. «چندین بار اتفاق افتاده که حس میکنم کسی به من میگوید خودت را با چاقو بزن تا راحت شوی. یگانه راه خلاصی از این وضع، کشتن خودت است!»
مینه در کنار مشکلات اقتصادی و روانی دیگر، نگران است که از سوی افراد گروه طالبان که با گذشتِ دو سال در میان مردم خبرچینهای بسیار پیدا کرده، شناسایی شده و مورد حمله قرار بگیرد.
با آنکه گروه تروریستی طالبان بعد از تسلطشان بر افغانستان، علیالظاهر به تمام کارمندان نظامی و غیرنظامیِ حکومت پیشین مصونیت داد و «عفو عمومی» اعلان کرد، اما در این مدت تعدادی زیادی از نظامیان در ولایتهای مختلف ناپدید شده و به قتل رسیدهاند.
این گروه چند ماه پس از تسلطشان، یک زنِ پولیس به نام «نگار» را در ولایت غور به گونۀ وحشیانه در مقابل اعضای خانوادهاش به قتل رساند. در مورد دیگر، «عالیه عزیزی» رییس زندان زنان هرات، نزدیک به دو سال است که ناپدید شده و همچنان در تاریخ 21 عقرب 1400، جنگجویانِ گروه طالبان دو زن را که از افسران پیشینِ ارتش ملی افغانستان بودند، در ولایت پکتیا تیرباران کردند.
«شمیم» نام مستعارِ یکی از اعضای نیروهای پولیس است که تا چند ساعت قبل از سقوط کابل، در دفتر کارش در یکی از حوزههای امنیتی پایتخت، طبق معمول مصروف کار بوده و هیچگاه تصور نمیکرده که نظام افغانستان با حضور هزاران نیروی ارتش، پولیس و امنیت ملی به دست گروه طالبان سقوط کند: «هنوز هم برایم سخت است که باور کنم نظامِ ما سقوط کرده؛ اما زمانی که به وضعیت خودم نگاه میکنم، مطمین میشوم که از آن ارتشِ منظم هیچ چیزی نمانده و جایش را آدمکشهایی گرفته که به هیچ ارزشی پابند نیستند.»
شمیم هم مانند صدها زنِ نظامیِ دیگر این روزها مخفیانه زندهگی میکند و منتظر است تا راهی برای فرار از این تاریکی برایش پیدا شود: «روزهای سختی دارم میگذرانم، از تمام شور و اشتیاقم برای مبارزه بهخاطر آزادی و برابری، همین قدر مانده که بتوانم روزهایم را در ناامیدیِ تمام به شب برسانم و این چرخه را با ترس و وحشتِ تمام هر روز تکرار کنم.»
او تمام عکسها و تقدیرنامههایش را که بهخاطر تلاش و شجاعتش بهدست آورده بود، سوختانده است تا مبادا به دستِ جنگجویان گروه طالبان بیفتد و بهانهیی برای قتلِ او فراهم شود: «در امتحان تیراندازی چندین بار اول شده بودم و هر زمانی که به تقدیرنامههایم نگاه میکردم، وجودم از غرور و استقامت لبریز میشد. روزی که گروه طالبان وارد کابل شد، قبل از اینکه من به خانه برسم، مادرم از ترس آنها تمام تقدیرنامهها و عکسهایم را سوختانده بود و نصف وجود من نیز با همان عکسها و خاطرات از بین رفت. حالا هر روزم با ترس اینکه از سوی گروه طالبان دستگیر و کشته شوم، سپری میشود. چنان که در این مدت تعداد زیادی از زنان نظامی کشته یا ناپدید شدهاند.»تا هنوز آمار دقیقی از زنان نظامییی که بعد از روی کار آمدنِ گروه طالبان در افغانستان دستگیر، مفقود یا کشته شدهاند وجود ندارد، اما آماری که از سوی دیدهبان حقوق بشر در سال گذشته به نشر رسیده است، نشان میدهد که تنها در دو ماه اولِ تسلط گروه طالبان بر افغانستان، بیش از ۱۰۰ عضو سابقِ ارتش و پولیس در ولایتهای غزنی، هلمند، قندهار و کندز ناپدید شده و یا هم به قتل رسیدهاند.