بیش از دو سال و چند ماه از تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان میگذرد، در این مدت چیزی که بیشتر از پیش گسترش پیدا کرده، دامنۀ فقر و بحرانهای بشری بودهاست، قطع شدن کمکهای خارجی و از بین رفتن زیربناهای اقتصادی در دو سال حاکمیت این گروه تروریستی بیشتر از 95 درصد مردم افغانستان را زیر خط فقر قرار دادهاست؛ طوریکه نزدیک به 34 میلیون نفر به کمک غذایی نیاز دارند.
بر اساس گزارش «سازمان جهانی غذا» بین ماههای مه تا اکتبر ۲۰۲۳ حدود ۱۵.۳ میلیون نفر در افغانستان تحت ناامنی غذایی شدید قرار داشتهاند که حدود ۲.۸ میلیون نفر از آنها در طبقهبندی یکپارچه مراحل امنیت غذایی در «فاز اضطراری بحران گرسنگی» بودهاند.
به گفتۀ این نهاد بین ۳۰ تا ۵۰ درصد خانوادهها در افغانستان در حال حاضر قادر به خرید غذای کافی نیستند و این سازمان پیشبینی میکند که میزان ناامنی غذایی در افغانستان ظرف شش ماه پیش رو (اکتبر ۲۰۲۳ تا مارچ ۲۰۲۴) وخیمتر شود.
منع کار زنان در نهادهای دولتی و خصوصی از سوی گروه طالبان بخش اصلی فقر در افغانستان را رقم زدهاست، بعد از تسلط گروه طالبان تمام کارمندان زن از کار برکنار و شماری محدود در بخش صحت باقی ماندهاند، بر اساس آمارهای موجود قبل از ورود گروه طالبان از حدود ۸۰۲ هزار نیروی کار شاغل در این کشور بیشتر از ۱۴۰ هزار نفر آنان زنان بودهاند.
زنانی که کارمندان بخش دولتی را تشکیل میدادند به بیش از ۱۰۶ هزار نفر میرسید که حالا تمام این افراد بیکار شدند و ضربهٔ بزرگی به اقتصاد افغانستان وارد کردهاست. بیشتر زنان در بخش آموزش مشغول کار بودهاند، از ۲۶۵ هزار کارمند نهادهای آموزشی دولتی حدود ۳۳ درصد آن را زنان تشکیل میدادند که به بیش از هشتاد هزار نفر میرسیدند.
مهریه ( اسم مستعار)، قبل از تسلط گروه طالبان، کارمند وزارت تحصیلات عالی بود و بخش عمدۀ هزینههای خانوادهاش را او تأمین میکرد، ولی حدود سه ماه بعد از تسلط این گروه از کار منع شد و مجبور شد در خانه بماند، او در این مورد به نیمرخ گفت: «من با معاشم هزینۀ هفت نفر از اعضای خانواده ام را تأمین میکردم، ولی بعد از به قدرت رسیدن طالبان هر روز بیشتر از قبل با مشکلات اقتصادی روبهرو هستیم.»
به گفتۀ مهریه، آنها بیشتر از چند ماه است که نتوانسته مواد خوارکی یک ماههٔشان را خریداری کنند. «نزدیک به هشت ماه است که ما نتوانستیم برای یک ماه کامل خرید کنیم، از یک سو میزان درآمد مردم صفر شده و از سوی دیگر قیمتها خیلی بلند رفتهاست. مثلاً من نتوانستم یک بوجی برنج یا یک کارتن ماکارانی را یکجا خرید کنم، چون پولش را نداشتم؛ مجبورم چند کیلو و چند بسته بخرم.»
در گزارش برنامهٔ جهانی غذا که هفتۀ قبل نشر شده، آمدهاست که جان میلیونها نفر در افغانستان هنوز در خطر است، این سازمان مجبور شده است تا کمکهایش به حدود ۱۰ میلیون نفر را قطع کند و در ماه سپتامبر، کمکهای برنامهٔ جهانی غذا فقط میان سه میلیون نفر(۲۳ درصد افراد در معرض گرسنگی حاد) توزیع گشتهاست.
بنابراین با کاهش اخیر کمکها، حدود ۱.۴ میلیون مادر، بهویژه مادران باردار و کودکان نوپا و خردسال، غذای لازم برای جلوگیری از ابتلا به سوءتغذیه را دریافت نمیکنند. این در حالی است که حدود چهار میلیون نفر از جمله ۳.۲ میلیون کودک زیر پنج سال در افغانستان به سوءتغذیهٔ حاد دچار هستند.
رخسار، زنی 35 سالهای است که دو کودکش از اوایل امسال به سوءتغذیه دچار شدهاست، او میگوید: «یکی از کودکانم که قبل از تسلط گروه طالبان به دنیا آمده بود از نه ماهگی و طفل دیگرش از زمانی که متولد شده دچار سوءتغذیه گشتهاند، چون خودم در دوران بارداری تغذیه مناسب نداشتم و شاید دو روز در میان هم غذایی غیر از نان خشک نمیخوردم، حالا هر دو کودکم در یکی از شفاخانهها زیر تداوی هستند.»به گفتۀ رخسار، شوهرش در یکی از وزارتها کارمند بوده که بعد از تسلط گروه طالبان، به خاطر غیر پشتون بودن از کارش اخراج شدهاست.
کاهش کمکهای بینالمللی در این شرایط برای مردم افغانستان که سومین زمستان را زیر حاکمیت این گروه تروریستی پیشرو دارند، شرایط را بحرانیتر میکند.
سازمان جهانی غذا از کاهشِ کمکها ابراز نگرانی کرده و گفتهاست: این سازمان از هر پنج نفر در افغانستان که برای زنده ماندن نیـاز به غذا دارند، تنها یک نفر را میتوانند تحت پوششِ حمایتهای غذایی قرار دهند.«برای جلوگیری از فاجعۀ بشری در افغانستان، نیاز به یک میلیارد دالر آمریکایی است.»
بر بنیاد این گزارشها، کاهش کمکهای سازمان جهانی غذا برای خانوادههای افغانستانی، پیامدهای منفیِ مستقیمی روی وضعیتِ زنان و کودکانی خواهد داشت که خانوادههایشان به این کمکها وابستهاند. مسلماً کاهش کمکها، کودکان را ناگزیر میسازد که برای دسترسی به غذا و تأمین هزینههای زندگی خانوادههایشان، به کارهای شاقه روی بیاورند.
با توجه به اینکه بیشتر از 95 درصد جمعیت امروز افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند، میتوان چنین برداشت کرد که 95 درصد کودکان در افغانستان به نحوی در کمک به خانوادهٔ خود برای تأمین معیشت سهیماند و با در نظر داشت نوعیت کارها، بیشترین تعداد این آمار مجبور به انجام کارهای شاقه هستند.
رازق، کودک ۱۳ سالهای است که بعد از آمدن گروه طالبان و از زمانیکه برادرش کارش را از دست دادهاست مجبور شده در پیادهروهای «پلسرخ» شهر کابل، پلاستیک فروشی کند. او در اینباره به نیمرخ گفت: «پدرم مریض است و سرپرستی ما را پیش از طالبان، برادرم به عهده داشت. وقتی طالبان آمد برادرم به ایران رفت، پولی که از ایران میفرستد برای خریدن دوای پدرم هم کافی نیست.»
آصف در زمان سقوط کابل، کلاس هفتم بود، ولی دو سال میشود که بهخاطر مشکلات اقتصادی نتوانسته است که درسهایش را ادامه دهد. «مکتب رفتنم پول کار ندارد، اما مجبور هستم تمام روز را کار کنم تا نان شب خواهرانم را پیدا کنم. وقتی طالبان تازه آمده بودند، یک وقت مکتب میرفتم و یک وقت کار میکردم ولی پیسهٔ نان شب هم پیدا نمیشد.»
این در حالی است که عدم دسترسی به غذا، نگرانی همیشگی مردم افغانستان بودهاست، اما اکنون با حاکمیت گروه تروریستی طالبان، زنان و کودکان و مردانِ افغانستان بیشتر از هر زمان دیگر نیاز به کمکهای جامعۀ جهانی و سازمانهای بینالمللی دارند. در دو سال گذشته، چرخ اقتصادیِ اکثر خانوادهها در افغانستان متوقف شده و شمار چشمگیری از افراد تحصیلکرده و متخصص نیز به جمعیتِ بیکاران افزوده شده و در نتیجه، فقر گسترش روزافزون یافتهاست.