مخالفت با موسیقی و منع آن در افغانستان به دلیل سنتی بودن جامعه چیز تازهای نیست، موسیقی در این کشور فراز و فرودهای بسیار را تجربه کردهاست، اما دوران مجاهدین و در ادامۀ آن دور اول حاکمیت گروه تروریستی طالبان یکی از تاریکترین دوران برای موسیقی و هنرمندان در افغانستان بودهاست.
پس از یک دوره سکوت، سقوط دور اول حاکمیت گروه طالبان در سال 1380خورشیدی، نقطهٔ عطفی برای موسیقی در افغانستان شد، در دو دهۀ اخیر با آنکه گاهی موسیقی به سوی مبتذل شدن مسیرش را عوض میکرد، اما هنرمندان زیادی روی صحنه آمدند و روح تازهای به موسیقی افغانستان بخشیدند.
حالا پس از بیست سال و با سقوط نظام جمهوری در افغانستان، ستارهٔ اقبال موسیقی و هنرمندان این بخش، دوباره رو به افول گذاشت و گروه طالبان در این دوره نیز مانند گذشته در تلاش است تا موسیقی را از ظاهر جامعه حذف کرده و تمام دلخوشیهای مردم را با اعمال محدودیتهای گوناگون از آنها بگیرند. این گروه تروریستی در جبهههای مختلف خلاف جریان طبیعی زندگی مردم ایستاده و با اکثریت ساکنان این سرزمین در تقابل قرار گرفتهاند.
دشمنی گروه طالبان از منع نشر موسیقی در رسانهها و بستن دانشکدهٔ هنر دانشگاه کابل آغاز شد و تا ممنوع شدن پخش موسیقی در عروسیها و دیگر محفلهای خوشی ادامه یافت. در این دو سال حاکمیت این گروه، تعداد زیادی از هنرمندان توسط این گروه شنکجه شده و تعدادی هم به قتل رسیدهاند. اولین هنرمند که همزمان با تسلط مجدد گروه طالبان بر افغانستان، توسط این گروه قربانی شد، نظرمحمد خاشه بود. خاشه در ۳۱ سرطان ۱۴۰۰، در یکی از روستاهای کندهار نخست توسط نیروهای طالبان دستگیر و پس از توهین و تحقیر تیرباران شد. پس از خاشه، عبدالله فواد اندرابی، خوانندهٔ محلی در بغلان، در هفتم سنبلهی۱۴۰۰، توسط نیروهای طالبان از خانهاش در روستای کیشنآباد ولسوالی اندراب، بیرون برده شده و بعد به قتل رسید.
نیروهای این گروه برای خاموشکردن همیشگی صدای موسیقی در افغانستان، افزون بر زندانیکردن، شکنجه و قتل هنرمندان، در جهت جمعآوری ابزارهای موسیقی نیز تلاشهای زیادی انجام دادهاند؛ در تازهترین مورد، نیروهای این گروه در ولایت هلمند، آلات و ابزارهای موسیقی را که در یکونیم سال گذشته از نقاط مختلف این شهر جمعآوری کرده بودند به آتش کشیدند. پیش از این نیز جنگجویان گروه طالبان در ولایتهای دیگر افغانستان به ویژه در کابل نیز، ابزارهای موسیقی را از مراکز آموزشی موسیقی، کارگاههای ساخت ابزار موسیقی، فروشگاههای ابزارهای موسیقی و حتی از درون خانهها جمعآوری و آتش زدند.
اینهمه در حالی است که به تازگی مأموران امر به معروف و نهی از منکر این گروه در ایستهای بازرسیشان در کابل، از رانندگان خواستند که از پخش موسیقی خودداری کنند، در بیانیۀ وزارت امر به معروف و نهی از منکر گروه طالبان در این مورد آمدهاست که کارکنان این وزارتخانه در جریان فعالیت روزانهٔ خود در اجرای فرمانهای رهبرشان تلاش میکنند. بر همین اساس، رانندگان نباید در موترهایشان موسیقی پخش کنند و همچنان زنان بدون محرم را سوار موتر کنند.
محمد رفیع، یکی از شهروندان شهر کابل است که به خاطر شنیدن موسیقی در موترش از سوی جنگجویان گروه طالبان مورد لتوکوب قرار گرفتهاست، او در این مورد به نیمرخ گفت: «گروه طالبان شرایط را برای مردم طوری رقم زدهاست که کسی حق ندارد حتی در خلوت خودش موسیقی بشنود. من و یک دوستم به طرف پلسرخ میرفتیم و صدای موسیقی هم بسیار کم بود، در ایستبازرسی به یادم نرسید تا صدای موسیقی را قطع کنم. وقتی شیشۀ موتر را پایین کردم صدای موسیقی را شنید و ما را از موتر پایین کرد؛ بعد از کمی مشاجره، من و دوستم را لتوکوب کرد، در آخر مجبور شدیم بگوییم که بعد از این موسیقی نمیشنویم.»
کنترل شدید گروه طالبان بر زندگی مردم تنها در سطح شهر نیست، بلکه وارد خانهها شده و زندگی خصوصی مردم را نیز در بر گرفتهاست، این گروه با گماشتن افراد مورد اعتمادشان در محلهها سعی دارند زندگی خصوصی مردم را زیر نظر داشته باشند و توسط این افراد، محفلها و برنامههای خصوصی مردم را که درخانههایشان برگزار میکنند نظارت کند و جنگجویان این گروه در بسیاری از موارد برای اجازه دادن برگزاری محفلها در خانه از مردم پول میگیرند.
لطیف (نام مستعار)، یکی از شهروندان کابل است که چندی پیش مجبور شدهاست بهخاطر اجازه گرفتن برای پخش موسیقی در عروسی دخترش به جنگجویان گروه طالبان بیشتر از دههزار افغانی پرداخت کند. به گفتۀ او افراد طالبان با وضع محدودیت، مردم را مجبور میکنند که به آنها پول بدهند. «برای ما عروسی بدون رقص و آواز معنایی ندارد که این هم بیشتر برای خانمها اهمیت دارد، بهخاطر همین خواستم مراسم عروسی دخترم را در خانه برگزار کنم ولی زمانی که افراد گروه طالبان خبردار شدند، آمدند و مانع برگزاری مراسم شدند. برای ادامه مجبور شدم 13000 افغانی پرداخت کنم و از آنها اجازۀ کتبی گرفتم. یکی از آنها به من گفت: اگر کسی مانع شد، با من تماس بگیر.»
حرام دانستن موسیقی، منع پخش موسیقی در مراسمهای خوشی و عروسیها و همچنان منع رفتن زنان به پارک و مکانهای تفریحی از جمع مواردی است که گروه طالبان برای تطبیق آن از هیچ تلاشی دریغ نکرده و آنچه امروز به نام شریعت و دساتیر «اصلاحی» امر به معروف و نهی از منکر بر مردم اعمال میشود، جنگ بیچون و چرا با شادی و تبلیغ اندوه است.
این گروه تروریستی برای مردم اجتناب از شادی و آرامش را ثواب میدانند و رنجهای استخوانسوز فقر و محرومیت از خدمات و امکانات رفاهی را آزمون الهی میخوانند. از چشم آنان حذف شادی و سرور از زندگی مردم پیشرفت است و هرچه انسان در رنج باشد و از شادی و رفاه محروم گردد، بیشتر به یاد خدا میافتد و مومنتر میشود.
گروه طالبان با پیروی از دین و شریعت اسلامی مخالفت شدید شان را در برابر موسیقی، رقص و ساز با استناد به آیههای قرآن و حدیث ابراز میکنند، اما طی۱۴ قرن پس از ظهور اسلام، موسیقی نیز در جوامع مسلمانان پابهپای این دین پیش آمدهاست و با تمام تکفیر شدنها از سوی افراطیهای باورمند به این دین، از پا نیفتادهاست، این همه نشان میدهد که موسیقی، هنر و شعر را هیچگاه نمیتوان از زندگی مردم برای مدت طولانی حذف کرد و گروه تروریستی طالبان هم در این رویارویی شکست خواهد خورد زیرا که زدودن شادی از زندگی آدمها برای مدت طولانی ممکن نیست و هنر میتواند در تاریکترین روزها نیز راهی برای زنده ماندن پیدا کند.