بهنظر میرسد الگوی سنتی مهاجرت که مردان را گزینهٔ اصلی آن میدانست و زنان را تابع مردان، تغییر کردهاست. امنیت جانی و ارزشگذاری انسانی همراه با ایجاد اشتغال برای خود و خانواده باعث شده تا افراد امتیازاتی را که برای موقعیت اجتماعی خود کسب کرده بودند در افغانستان رها کرده و به کشورهای دیگر مهاجرت کنند. مهاجرت زنان افغانستانی بهخاطر حضور طالبان در دو سال گذشته ما را بر این داشت تا با نگاهی اجمالی به این مقوله پرداخته و دلایل آن را بهصورت مختصر تشریح کنیم. زنان مهاجر افغانستانی با دلایل حفظ و امنیت خود از دست طالبان و نگران از آیندهای نهچندان روشن، خود را به کشورهای همسایه چون ایران و پاکستان رساندهاند. از شواهد بهدست آمده میتوان مدعی شد که تجربهٔ زنان از مهاجرت در زندگی روزمره با تحول و دگرگونی روبهرو شدهاست. همچنین شرایط زیست اجتماعیشان با تغییری ملموس روبهرو است. از یکسو فشارهای اجتماعی وارد شده بر آنان برای خروج از کشورهای میزبان و بازگشت به افغانستان، از سویی دیگر نداشتن فرصتهای شغلی و فرهنگ متفاوت مردم کشور میزبان و… بهوجود آمدهاست.
مهاجرت پدیدهای که همواره با انسانها بوده و نميتوان فصل و مقطعی از تاریخ و سرگذشت انسان را یافت که عاری و تهی از هجرت و نقل مكان افراد و گروههای بشری باشد. مهاجرت یكی از چهار عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت بوده و به دلیل ماهیت خود میتواند علاوه بر تغییرات دراز مدت و طولانی، آثار سریع و کوتاهمدتی را نیز در ابعاد مختلف از جمله: تعداد و ساختار جمعیت ایجاد کند و تعادل یا عدم تعادلهایی را در جمعیتهای تحت تأثیر خود بهوجود بیاورد. مهاجرین اولین تجربههای حضور خود را با تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی جستوجو میکنند.
با مهاجرت زنان افغانستانی نهتنها محل زندگی آنها تغییر کرده بلكه وضعیت اجتماعی آنها نیز دچار دگرگونی گردیدهاست. علت مهاجرت برای زنان با ویژگیهای مختلف شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میتواند متفاوت باشد و مشخص است که نتایج و پیامدهای متفاوتی با خود بههمراه خواهد داشت.
انسانها در اثرِ عوامل متعدد اقدام به مهاجرت و ترک دائمی یا موقتی زادگاه و زیستبوم آبا و اجدادی خویش مینمایند. بهطور مثال: مهاجرتهای اجباری بر اثر رخ دادن اتفاقات مختلف مثل زلزلههای ویرانگر، قحطی، جنگها و درگیریها و… که مهاجرت زنان افغانستان بهخاطر اعتراضات و درگیریهای آنها با گروه جنگجوی طالبان است، ولی مهاجرتهای داوطلبانه که برای دستیابی به شرایط بهتر زندگی و معیشت میباشد، بعد از جنگ جهانی دوم آغاز گردید و با تصویب کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو، مهاجرت رسماً بهعنوان حق مشروع انسانها پذیرفته شد و در قوانین بینالمللی به عنوان بخش مهم حقوق بشری ثبت گردید.
اما عامل مهم مهاجرت زنان از افغانستان در دو سال گذشته، بازگشت دوبارهٔ طالبان و سیاستهای منفی آنها همراه با آپارتاید جنسیتی است. دلیل اصلی مهاجرت خروج از یک موقعیت نامساعد و ناامن به سوی یک موقعیت امن است. عمدهترین دلیل مهاجرت زنان در دو سال گذشته را میتوان در موارد ذیل برشمرد.
۱ـ جنگ و ناامنی: مسئلهٔ جنگ، یكی از اصلیترین دلایل مهاجرت زنان و دختران افغانستان است که برای یافتن مكاني امن برای زندگي از کشور خود فرار کرده و به کشوری دیگر پناهنده گشتهاند.
۲ـ شرایط اقتصادی: بحرانهای اقتصادی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی بسیاری از مردم و بهخصوص زنان افغانستان گردیده و عدهای برای ادامهٔ زندگی به محیط دیگری که شرایط مناسبتری دارد سوق داده شدهاند.
۳ـ شرایط آموزشی: مهاجرت این روزهای زنان و دختران افغانستان میتواند بهخاطر نبودن امکان آموزش در کشور و رسیدن به امكانات آموزشی و تحصیلی در خارج کشور باشد.
۴ـ آزادی و امنیت بیشتر: یكی از مهمترین مسائلی که زنان و دختران را به سمت مهاجرت سوق دادهاست، شرایط زندگی محدود و پر فشار تحت حضور نیروهای طالبان است. از بین رفتن حقوق اجتماعی و سیاسی، دلبستگی زنان را به ادامهٔ زندگی در وطنشان کم میکند. در نتیجه آنها به دنبال مکانی جدید میگردند که به آنها و آزادیهایشان بها داده و امنیت روانی آنها را تأمین کند.
۵ـ مهاجرت اجباری: در دورههایی از تاریخ این نوع مهاجرت دیده شده که استعمارگران قومی، مردم مناطقی را مجبور به مهاجرت به نقطهای دیگر کردهاند. اکنون طالبان با این رویکرد که کار و شغل زنان را گرفته، اعتراضات را سرکوب کرده، زنان را دستگیر و شکنجه نمودهاند.
به جرأت میتوان گفت: این پنج عامل مهمترین دلایل مهاجرت زنان و دختران از افغانستان بوده و آنچه که بر این قشر از جامعهٔ ما تأثیرات منفی و نگرانکننده گذارده، بدون شک بازگشت دوبارهٔ طالبان و سیاستهای اشتباه آنان نسبت به جامعه و آیندهٔ افغانستان است.
اگرچه زنان و دختران افغانستان مهاجرتی ارادی و خودخواسته داشتهاند اما این مهاجرتها به دلایل ضرورتهای امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … انجام گرفتهاست. این شیوه از اعمال زور در حکومتهای استعمارگر از ابتدای تاریخ وجود داشته و طالبان نیز همچنان از این سیاست تبعیت و پیروی کرده با خاموش نگه داشتن رسانهها و فشار بر اقشار مختلف جامعه به دنبال حذف و کوچ اجباری آنها میباشند. از اینرو رساندن تفکر شوم طالبانی و آگاهیرسانی به جامعهٔجهانی و افکار عمومی رسالتی است که باید زنان پیشرو در جامعه افغانستان انجام دهند.