آمارهای روزانه از مبتلایان و مرگهای ناشی از بیماری کرونا، خبر از گسترش سریع و نگران کننده این بیماری در میان مردم دارد. از شفاخانههای ویژه بیماران کرونایی خبر میرسد که با کمبود تخت، کمبود اوکسیجن مواجه هستند.
این همه در حالی است که حکومت بر اساس پیشنهاد وزارت صحت عامه، دانشگاهها، مکاتب و مراکز آموزشی را از هشتم ماه جوزا برای مدت دو هفته رخصت کرده است. با آنکه چنین تصمیمی با هدف مدیریت و جلوگیری پخش و تکثیر ویروس کرونا گرفته شده است، اما دیده میشود که سایر محلات تجمع مردمی مانند سالونهای عروسی، رستورانتها، سالونهای فاتحهخوانی، بسهای شهری و فروشگاههای بزرگ همچنان فعال هستند.
در چنین وضعیتی، تصمیم حکومت مبنی بر رخصت کردن دانشگاهها، مکاتب و مراکز آموزشی با آنکه یک اقدام عملی با هدف مدیریت بحران کرونا در کشور میباشد، متاسفانه باید گفت که چنین اقدامی برای مدیریت درست و مسئولانه پاندمی کرونا کافی و پاسخگو نیست.
آنچه بیشتر از همه بیتوجهی و برخورد غیرمسئولانه حکومت با بیماری کرونا را نشان میدهد، برگزاری جلسات سیاسی پر جمع و جوش در نهادهای دولتی و آدرسهای سیاسیون مهره درشت کشور است.
از جلسههای ارگ ریاست جمهوری و قصر سپیدار شروع تا جلسههای عمومی مجلس نمایندگان و مجلس سنا و سایر دیدارهای پر جنب و جوشی که در ادارات دولتی و محافل سیاسی فرهنگی برگزار میشود، متاسفانه بی هیچ استثنایی در دیدارها و محافل، حداقل توجهی به رعایت بهداشت در دوره کرونا نمیشود.
برای مدیریت مسئولانه بحران کرونا، پرسش این است که چرا مقامهای عالیرتبه دولتی و چهرههای سیاسی مطرح کشور و فرهنگیان ، نه تنها در عرصه فرهنگسازی برای حفظ فاصله گذاری اجتماعی و رعایت نکات بهداشتی کاری نمیکنند که متاسفانه خود تبدیل به الگوی بد در این عرصه شدهاند.
وقتی مردم عادی میبینند که در دیدارها و محافل سیاسی مقامهای عالی دولت و سایر سیاسیون و فرهنگیهای جامعه، خبر از رعایت نکات بهداشت پوشیدن ماسک نیست و هر روز تصاویر از محافل پر جنب و جوش سران حکومت منتشر میشود. مردم چگونه به پیامها، توصیهها و هشدارهای مقامهای دولتی اعتماد کنند و این پیامها را جدی بگیرند؟