نقش زنان در جنگها – قسمت دوم
اشاره: نقش زنان در جنگها، مطلبی است که در چندین قسمت نقش زنان در جنگها و برخورد زنان با وضعیت جنگی را بررسی میکند. در قسمت قبلی(نخست) توضیح داده شد که براساس اسناد و گزارشها زنان در مواجهه با وضعیت جنگی چهار نقش را اختیار میکنند: نقش قربانی، نقش نیروی جنگ، نیروی پشتیبان سنگرهای جنگ و نقش خاتمه دهندهی جنگ و دادخواهان صلح. در قسمت نخست با ارایه مثالهای متعدد از جنگ ویتنام، جنگ جهانی دوم و جنگ دو دهه اخیر در افغانستان گفتیم که زنان در جریان جنگ قربانی میشوند و فجیعترین خشونتی که ممکن است بر زنان اعمال شود، تجاوز جنسی است. در این قسمت به نمونههایی از برخورد زنان با وضعیت جنگی اشاره میشود که زنان برای نجات از اسارت و تجاوز جنسی دست به چه اقداماتی میزنند.
مجسمههای مشهور به «زنان زالونگو» در یونان نشان میدهد که شماری از زنان یونانی پس از سقوط شهر سولی به دست ترکهای عثمانی به سرکردگی علی پاشا، به فراز کوه رفته و برای نجات از اسارت و تجاوز توسط مسلمانان ترک، در حال رقص و آوازخوانی خودشان را از صخره به پایین انداختهاند. این اطلاعات عمومی را در تمامی گزارشهای تاریخی در مورد زنان زالونگو میتوان یافت، در سال 1961 مجسمههای این زنان بر فراز کوه زالونگو نیز ساخته شده است.

چیزی شبیه این رویداد در قتلعام هزارهها توسط عبدالرحمانخان، شاه پیشین افغانستان نیز در ارزگان اتفاق افتاده است، حدود 120 سال قبل از امروز. براساس اسناد تاریخی، شیرین هزاره در رأس گروه «چهل دختران» پس از چند شبانهروز مبارزه علیه جنگجویان دولت عبدالرحمان برای نجات از اسارت و تجاوز با پرتاب کردن خود از صخرهها خودشان را به کام مرگ دستهجمعی میسپارند. جالب است که اصطلاح «چهل دختران» را به غیر از افغانستان در بسیاری از اماکن ایران، ازبکستان، تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، گرجستان و اوکراین نیز میتوان یافت. شاید مرگ دستهجمعی یک راه نجات از اسارت و تجاوز برای همه زنان درگیر جنگ در جهان بوده است.
گویا تجاوز جنسی بر زنان یک ملت، یکی از استراتژیهای غلبه در جنگ است. ما این رویکرد را در تمامی جنگهای گسترده میان قبایل یک مملکت و همچنان میان ارتشهای کشورها میبینیم. هفتهی گذشته، ایالات متحده امریکا اعلام کرد که گروه طالبان در افغانستان پس از تصرف مناطق و ولسوالیها بر زنان محدودیت وضع میکنند و بیوههای اردوی ملی افغانستان را به نکاح اجباری درمیآورند. در حالی که نکاح اجباری فجیعتر از تجاوز است، چون زمینهی تجاوز مداوم بر یک زن را فراهم میسازد. شاید طالبان این شیوه را برای انتقام گرفتن از ارتش افغانستان انتخاب کردهاند و شاید هم به هدف تحقیر ارتش.
مسعود حسینی، یکی از خبرنگاران آزاد و عکاس در افغانستان است که ماه گذشته در ولسوالی سیغان ولایت بامیان رفته و از آنجا گزارشهای تکاندهندهای بیرون داد. او روایت کرده است که در چند روز حاکمیت طالبان بر این ولسوالی، ملاهای همکار با طالبان فهرستی از دختران جوان و بیوههای سربازان دولتی تهیه میکردند تا طالبان آنان را به زور به نکاح جنگجویانشان درآورند و اگر مجبور به ترک منطقه شدند با خود ببرند.
در مواجهه با چنین وضعیتی زنان چه تصمیمی میگیرند؟
یک سنگ بزرگی در ولایت هیلونگجیانگ چین منبع الهام و انگیزهی صدها میلیون زن چینی برای مبارزه با وضعیت جنگی شده است. براساس گزارش رسانه فارسی مشرق و به نقل از منابع چینی، «زنان ووچانگ» در حال تبدیل شدن به اسطوره و قهرمانانی هستند که میشود پیام واضح از برخورد زنان چینی با وضعیت جنگی دریافت کرد. براساس اطلاعات این گزارش که شش سال قبل (در وبسایت مشرق) بارگذاری شده است، زنان ووچانگ هشت نفر هستند که مجسمههایشان بر یک سنگ بزرگی در هیلونگجیانگ تراشیده شدهاند.
زنان ووچانگ در سال 1938، زمانی که ارتش جاپان به سواحل شرقی چین حمله کرد، نیروهای دفاعی چین کشته شدند. پیش از آنکه ارتش جاپان به ووچانگ برسد، تصویر هولناکی از آنان برای مردم مخابره شده بود که تجاوز جنسی و بردهگیری زنان برای فرستادن به روسپیخانهها یکی از اقدامات حتمی جاپانیهاست. به همین خاطر ارتش جاپان در ووچانگ با مقاومت مردمی مواجه شد. چون زنان ووچانگ تصمیم گرفته بودند که تن به اسارت و تجاوز ندهند، بلکه مبارزه کنند. هشت زن در قالب یک گروه تا آخرین نفس علیه سربازان جاپانی جنگیدند و امروز یادمان این زنان مبارز الهامبخش بسیاری از زنان محلی برای «قدرتمندشدن» است.

در بامیان نیز زنان رویکرد متفاوتی نسبت به این وضعیت اختیار کردند. زمانی که طالبان اقدامات وحشتناکی علیه زنان سیغان روی دست گرفتند، زنان نیز در مرکز این ولایت و روستاهای سیغان نقش پشتیبان سنگر را اختیار کردند. قرار بود که آنها قربانی جنگ شوند، ولی با حمایت از نیروهای امنیتی دولت و جنبش مقاومت مردمی به بخشی از سنگر جنگ تبدیل شدند تا به سرنوشت زنان زالونگوی یونان و چهل دختران ارزگان دچار نشوند. شماری از زنان در بامیان که اکثریتشان را دختران جوان تشکیل میدادند، برای سربازان دولتی و مردمی که عملیات پاکسازی ولسوالیهای سیغان و کهمرد از وجود طالبان را راهاندازی کرده بودند، مواد خوراکی و آب آشامیدنی تهیه کرده و به سنگرهای جنگ بردند.
ولی گاهی هیچ امکانی برای مقابله با گروه متجاوز نیست و خودکشی دستهجمعی تنها راه نجات از اسارت و تجاوز برای زنان محسوب میشود. مانند زنان ایزدی در عراق که پس از اسارت به دست داعش خودکشی کردند.
داعش(ISIS) همان گروهی است که در شمال و شرق افغانستان نیز تجاوز جنسی را به عنوان یک روش ایجاد رعب و وحشت جهت تصرف مناطق استفاده میکرد.
آمنه سعید حسن، عضو سابق پارلمان عراق به شبکه CNN گفته است که حداقل یکصد زن «ایزدی» باشندهی سنجار از مربوطات مناطق کردنشین عراق که در سال 2014 میلادی به دست داعش اسیر شده بودند، پس از آنکه بارها مورد تجاوز گروهی جنگجویان این گروه قرار گرفتند و هیچ در امیدی برای رهاییشان وجود نداشت، خودکشی کردند.
هرچند خانم سعید بخاطر تلاشهایش برای رهایی زنان اسیر از چنگ داعش جایزه ویژهای از سوی امریکا دریافت کرد. چون او حدود صد تن از آنان را آزاد کرده بود.
ادامه دارد…