شمس سالِک
در کنار سیاست و دسیسههای نامرئی جامعۀ جهانی در قبال افغانستان، یکی از مؤلفههای مهمی که دولت جمهوریت را به اغوا کشانده و طالبان را بر سکوی قدرت نشاند، فساد گسترده در دستگاه و دوایر دولتی بود. این مسئله آنقدر جدی و حاد بود که ذهنیت مردم در اکثر موارد بر علیه ارگانهای دولتی تغییر کرده و به نفرت مبدل گشته بود. در این فضای آلوده، دریچۀ بازگشت به روی طالبان باز شد.
بگذریم از اینکه کدام عوامل به آمدن این گروه کمک کرده و آنها را خلاف توقع خود طالبان و اکثر مطلق مردم به افغانستان بازگرداند. با رسیدن این گروه به قدرت سیاسی و نظامی در افغانستان، یگانه شعار این گروه از بین بردن فساد در حکومت قبلی بود. طالبان آنقدر شعار مبارزه با فساد میدهند که اگر کار کسی به یکی از ارگانهای دولتی گیر باشد و آنجا برود، آنقدر در گوشتان حدیث و آیه خوانده میشود که هنگام بیرون شدن، راه را بهراحتی پیدا نخواهی توانست. اما آنچه که نیست و نخواهد بود، باطن قضیه است که با ظاهر قضیه در تقابل معکوس قرار دارد و به هیچ عنوان قابل مقایسه نمیباشد.
طالبان هماکنون در تمام ارگانهای دولتی آنچنان غرق در فساد و رشوه میباشند که مردم افغانستان به حکومت جمهوریت با تمام فساد و بدبختیاش سلام میکنند. هر روزی که از عمر حضور طالبان در افغانستان میگذرد، فساد این گروه نیز بیشتر میشود. کارمندان این گروه با ایجاد رعب، وحشت و ترس در بین مردم، اخاذی و رشوههایشان چند برابر گردیده و با گذشت زمان در حال افزایش است.
۱_ طالبان در شاروالی و ناحیههای مربوط به شاروالی، کسبهکاران و دکانداران و مردم را با ایجاد ترس و زورگویی مجبور به پرداخت مالیات میکنند، به این بهانه که مالیات سالهای قبل آنها چند برابر گردیده و باید پرداخت نمایند. با گذشت چند روز، عدهای دیگر را فرستاده و مالیات را به همان مقدار از دکانداران و کسبهکاران اخذ میکنند، این روال اخاذی طالبان به یک جنجال بزرگ در بخش کار، معیشت و اقتصاد مردم ایجاد کرده و یک نگرانی جدی برای مردم میباشد.
۲_ در این روزهای پسین، نمای اکثر شهر کابل و مخصوصاً ساحۀ دشت برچی، حالت نظامی بهخود گرفته و نظامیان این گروه در اکثر کوچههای دشت برچی ایست و بازرسی ایجاد کرده و تمام ساحات و کوچه پس کوچهها را نیز میگردند. این نظامیان با پوششهای عجیب و وحشتناک، اکثر مردم و مخصوصاً جوانان را بازرسی و تلاشی کرده، به بهانههای مختلف پول و موبایل آنها را میگیرند. در اکثر موارد، جوانان را آزار واذیت کرده و دربند میکشند و بعد از اخذ پول و رشوه آنها را آزاد میسازند.
۳_ با روی کار آمدن طالبان، وضعیت اقتصادی مردم هر روز بحرانیتر شده، از این رو تمام مردم، پیر، جوان و کودک برای بهدست آوردن لقمۀنانی دست به هر کاری میزنند، از کراچیهای دستی گرفته تا دستفروشی و دهها کار شاقۀ دیگر. اما طالبان به بهانۀ پاک کردن راه وپیادهروها، تمام وسایل و داشتۀ مردم را با خود برده و در بدل آن پول و رشوه گرفته، دوباره به آنها باز میگردانند. تعداد زیادی کودک را نیز از کار منع کرده، با آنها رفتار خشونتآمیز انجام میدهند و از خانوادههای این کودکان اخاذی میکنند.
۴_ استخدام در دوایر دولتی نیز یکی از مشکلترین کارها در حکومت طالبان است. رسیدن و استخدام شدن در یک بست دولتی حالا رد شدن از هفتخوان رستم است و گذشتن از آن، دشوار و هزینهبردار. کسانی بهکار گماشته میشوند که یک واسطه از طالبان را داشته باشند، در غیر این صورت، با دهها قانون ریش و لباس، الزام یاد داشتن صدها حدیث و آیه، پرداخت رشوه و پول روبهرو خواهی بود.
۵_ دستگیری زنان و دختران بهبهانۀ پوشش و حجاب و دستورات امر به معروف و نهی از منکر.
عملکرد و رفتار غیر انسانی و غیر اخلاقی طالبان بالای زنان و دختران، یکی از اعمال نابخشیدنی میباشد که بر سیاهۀ تاریخ ضبط خواهد شد. پس از دستگیری، آزادسازی آنها در مقابل پولهای هنگفت، نشان از فساد بسیار گسترده در این گروه است.
۶_ در کنار اخاذیهای مستقیم و غیر مستقیم طالبان به بهانههای متفاوت از مردم، سوءاستفاده و دزدیهای کلان با نام طالبان به روشهای مختلف وحشت دیگری است که بالای زندگی دشوار مردم سایه افکندهاست و هر روز در حال افزایش میباشد.
افراد عجیب و غریب به بهانههای امنیت، خانهتلاشی و راپورت، با داشتن یک کارت از ارگانهای متفاوت طالبان وارد خانههای شخصی مردم و ساحۀ کار و بار تجارت مردم گشته و پولهای هنگفتی از آنان میگیرند. این گوشههایی از زندگی و سرنوشت مردم در حضور طالبان است که بهظاهر با صدها قانون، حدیث و آیههای قرآن سفیدنمایی میشود، اما در باطن آنچنان فسادی دامنگیرشان است که فاسدترین و بیدینترین حکومتها در پیش آنها چیزی نیست.