اعتصاب غذایی مهره فابی، فعال حقوقِ دگرباشان جنسی افغانستان در شهر مالموی کشور سویدن، بههدف بهرسمیتشناسی آرپارتاید جنسیتی در برابر زنان و دگرباشان جنسی در افغانستان که از تاریخ هشتم سپتمبر شروع شده بود، امروز وارد دهمین روزش شد.
مهره فابی با آنکه در روز هشتم اعتصاب، بهخاطر خراب شدن وضعیت صحیاش به بیمارستان منتقل شده بود، اما با آنهم بعد از مرخص شدن، دوباره به محل اعتصابش برگشته است.
او در گفتوگو با نیمرخ گفت: «وضعیت صحی خوبی ندارم، دیروز به شفاخانه منتقل شدم و زمانیکه از شفاخانه به محل اعتصاب برگشتم، پولیس سویدن خیمهام را برداشته بود. ولی من همچنان به اعتصابم ادامه میدهم.»
مهره فابی، اولین معترض است که در کنار مخاطب قرار دادن سازمانها و کشورهای مدافع حقوق زنان برای حمایت از دگرباشان جنسی در افغانستان، به گونۀ مشخص افرادی را از جمع فعالان حقوق زن و حقوق بشر، هنرمندان و نویسندهها مخاطب قرار داده و خواستار حمایتِ این افراد از جامعۀ رنگینکمانیهای افغانستان شده است. این افراد کسانی هستند که حداقل در یک دهۀ گذشته از حقوق زنان در افغانستان دفاع کرده و یا بهنحوی از همین آدرس حرف زدهاند.
او در ادامۀ صحبتهایش به رونمایی کتاب «حمیرا قادری» نویسندۀ زن اهل افغانستان اشاره کرد و گفت: «خانم حمیرا قادری همیشه دربارۀ زنان افغانستان حرف زده و نوشته است؛ ولی در طول این مدت هیچگاه از دگرباشان جنسی حرف نزده که این جای تأسف دارد. دیروز زمانی که من در شفاخانه بودم، او [حمیرا قادری] در آلمان از کتابش رونمایی کرده بود، ولی در ادامۀ پستهایی که دربارۀ کتابش نوشته، هیچ چیزی در مورد زنان افغانستان ننوشته است، که من هم از آنمیان هستم.»
اما به باور حمیرا قادری، در کنار حاکم بودن سنت و مذهب بر افغانستان، یک بخش اینکه چرا دگرباشان جنسی هنوز حمایت نمیشوند، «نامهربانی جامعه» است. اما بخش دیگر که مهمترین بخش است، به خود افراد و گروههای دگرباش برمیگردد؛ اینکه دستکم در یک دهۀ گذشته آنطور که باید برای پذیرفته شدنشان در جامعه تلاش نکردند و در مورد خودشان به قدر کافی حرف نزدند. او تأکید دارد که هدفش از این حرف، تلاش و فعالیت دگرباشان جنسی در کلانشهرها و مخصوصاً کابل است. خانم قادری میگوید: «با وجود اینکه در دو دهۀ گذشته فرصتِ نسبی حرف زدن به همه داده شد، اما کسانی از این گروه روی صحنه حاضر نشدند تا در مورد احساسات و شرایطشان حرف بزنند و جامعه را به چالش بکشند. اگر هم تلاش کردند، این تلاشها در تناسب با فرصتهایِ دستداشته کافی نبوده است.»
حمیرا قادری در ادامۀ صحبتهایش گفت: «من مردم افغانستان را به گروههای قومی، جنسی و غیره تقسیم نمیکنم، آنچه من از آن میخواهم حرف بزنم، ستمی است که همۀ مردم افغانستان را زیر سایۀ خود قرار داده و باعث گسترش فقر، جهل و افراطیت شده است.»
دگرباشان جنسی در افغانستان پس از تسلط گروه طالبان در شرایط بسیار دشوار قرار گرفتهاند و به گونۀ پنهانی زندهگی میکنند، طوریکه برخی از آنها حتا ششماه نتوانستهاند از محل اختفایشان بیرون شوند. سیما (مستعار) یک تراجندر زن است که در کابل به گونۀ مخفی زندهگی میکند. او در مصاحبه با نیمرخ گفت: «بعد از اینکه گروه طالبان آمده، یک دقیقه آرامش ندارم. ما را افراد عادی جامعه نمیپذیرند، گروه طالبان که در پی کشتنِ ما هستند و به نظر آنها، ما کسانی هستیم که باعث بدنامی دین میشویم؛ در صورتیکه ما را هم همان خدایی که طالبان میپرستند، خلق کرده است. من ماههاست که نتواستهام از محلی که زندهگی میکنم بیرون شوم. از خانواده طرد شدم و با آمدن گروه طالبان، اجتماع هم برایم وحشتناکتر از قبل شده است.»
مسلماً آنچه که در دو سال اعتراض زنان علیه گروه تروریستی طالبان، همواره در حاشیه بوده و حرفی جدی از آن زده نشده، وضعیت اسفبار زندهگی دگرباشان جنسی در افغانستان بوده است.
یک بخش از عواملی که باعث شده دگرباشان جنسی افغانستان در حاشیه قرار بگیرند، فرهنگ و سنت حاکم بر جامعۀ افغانستان است که در آن بهدلیل نقش پُررنگ دین، داشتن گرایش جنسی بیرون از هویتهای جنسیتی مرد یا زن، حرام دانسته میشود. این باعث شده تا حمایت از این قشر جامعه به نوعی «شرم و ننگ» تلقی شود.
اما مسأله جدی در این مورد، تداوم ریشهها یا رگههای این فرهنگ در میان زنان معترض بهخصوص چهرههای جنبشهای اعتراضی است که در تضاد با اصل برابری جنسیتی و آنچه که زنان مبارز در این دو سال شعار دادهاند، قرار دارد.
مهره فابی در مورد حمایت نشدنش از سوی معترضان زن گفت: «رهبران جنبشهای اعتراضیِ زنان رفتارشان به گونهیی است که از نام بردن و حمایت کردنِ من و جامعۀ رنگینکمانیِ افغانستان میشرمند.»
عارفه فاطمی، یکی از زنان معترض در مورد حمایت نشدن مهره فابی و دگرباشان جنسی افغانستان میگوید: «متأسفانه هنوز ما (زنان معترض)، به این باور نرسیدهایم که مبارزۀمان باید برای بشریت و انسانیت باشد، که شامل تمام انسانها با گرایشها و حالتهای متفاوت میشود.»
او حمایت نکردن دختران معترض از مهره فابی را شوکهکننده خواند و افزود: «مهره فابی از یک جمع از انسانها نمایندهگی و برایشان دادخواهی میکند که در جغرافیای مذهبی و سنتی افغانستان، در هیچ جای حتا در خانه امنیت ندارند. در بسیاری از موارد از سوی اعضای خانوادۀشان نیز تهدید میشوند و هیچ قانونی هم برای حمایت از آنها وجود ندارد.»
عارفه در ادامه گفت: «ما از اول در جریان اعتصاب مهره بودیم، متأسفانه همان دیدی را که مردم عادی نسبت به مهره و دگرباشان جنسی دارند، معترضان نیز با همان طرز فکر به دگرباشان نگاه میکنند و هیچ استثنایی وجود ندارد و یا حد اقل من تا هنوز نتوانستم در میان دختران معترض این نگاه متفاوت را پیدا کنم، حتا من شاهد مسخره کردنِ مهره در این جمع بودهام.»
به گفتۀ عارفه، معترضان و بسیاری از روشنفکران افغانستانی ترسِ این را دارند که با حمایت از «مهره» به عنوان یک دگرباش جنسی مورد قضاوت قرار گیرند و یا هم منافع شخصیشان را از دست بدهند.
در دو سال گذشته، اعتراضهای زنان خواستهای متفاوتی داشته است، از حق تحصیل و کار و آزادیهای اجتماعی گرفته تا درخواست قطع کمک جهانی به ادارۀ زیر سلطۀ گروه طالبان و خواست قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک جهان با این گروه تروریستی؛ اما اکنون در شروع سومین سال سلطۀ گروه طالبان بر افغانستان، جمعی از زنان معترض و فعالان حقوق زن افغانستان تلاش دارند که «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان به رسمیت شناخته شود و به این ترتیب، زمینۀ دادخواهی در دادگاههای بینالمللی برای زنان افغانستان فراهم گردد.
ویدا ساغری، فعال حقوق زن با اشاره به حمایت نشدن دگرباشان جنسی از سوی معترضان و فعالان حقوق بشر افغانستان گفت: «در افغانستان نزدیک به دو میلیون دگرباش جنسی زندهگی میکند که از طرف مذهب و سنت کاملاً مردود شمرده میشوند. به باور عموم، هرکس که از اینها حمایت کند، یک قسمت بزرگ از آیات قرآن و نظریات غالب مذهبی در افغانستان را شکستانده است. به همین خاطر جمعی از فعالان سیاسی و حقوق بشر، هنرمندان و کسانی که هنوز هم به داشتنِ آیندۀ سیاسی در افغانستان چشم دارند، تلاش میکنند خود را از همچون تابوهایی دور نگه دارند و از دگرباشان جنسی حمایت نکنند تا پُلهای پشت سرشان خراب نشود.»
او در ادامه همچنان به نهاد «مجما» و دیگر نهادهای حقوق بشری که در افغانستان فعال هستند، اشاره کرد و گفت: «این نهادها هیچکدامشان در پیوند به این مسأله [دگرباشان جنسی] اعلامیه صادر نکردند، بهخاطر اینکه نمیخواهند در درون جامعۀ اسلامگرای افغانستان برچسپ غیرمسلمانی بخورند. در نتیجۀ این مسایل، روند دادخواهیهای حقوقبشری در افغانستان همیشه ناقص بوده است.»
خانم ساغری در مورد فعالان مدنی و حقوق بشر، هنرمندان و نویسندههایی که بهخاطر حمایت نکردنشان از سوی مهره فابی زیر سوال قرار گرفتهاند، گفت: «این نشان میدهد که «مهره فابی» این افراد را میشناسد و کتابهایشان را خریده و خوانده است و تکت کنسرتشان را خریده و آهنگهایشان را شنیده است، اما این جمع هیچکدامشان نامی از جامعۀ «ال جی بی تی کیو» نمیبرند تا وجهۀ دینیشان صدمه نبیند و در روند رسیدنشان به شهرت و قدرت مشکلی به وجود نیاید.»
به باور ویدا ساغری، دلیل حمایت نکردن نهادهایی که به گونۀ مشخص در عرصۀ دگرباشان جنسی افغانستان فعالیت دارند، ترس از دست دادن حمایتگران خارجیشان است: «این نهادها میترسند که افراد فعالتری در این عرصه معرفی شوند و حمایتگرانشان متوجه کار جدیتر از سوی کسانی چون مهره فابی شوند و حمایتشان از آنها را قطع کنند، به همین خاطر اینگونه اعتراضات را حتا نهادهای فعال در عرصۀ جامعۀ رنگینکمانیها نیز حمایت نمیکنند.»
نیمرخ تلاش کرد تا در ارتباط به حمایت نشدنِ این اعتراضات از سوی نهادیهای فعال در عرصۀ «ال جی بی تی کیو» با آرتمیس اکبری رییس انجمن دگرباشان جنسی افغانستان در آلمان نیز گفتوگو کند، اما آقای اکبری به تماسها و پیامهای خبرنگار نیمرخ پاسخ نداده است.
تلاشها برای به رسمیتشناسی «آپارتاید جنسیتی» در افغانستان درحالی صورت میگیرد که گزارشهای نشرشده از سوی دیدهبان حقوق بشر، سازمان عفو بینالملل، یوناما و دیگر مؤسسههای مدافع حقوق بشر نشان میدهند که رفتار گروه طالبان در دو سال گذشته در افغانستان مصداق «جنایت علیه بشریت» و «آپارتاید جنسیتی» بوده است. اما کشورهای جهان و سازمان ملل متحد هنوز در اینباره اقدامات عملی نداشتهاند. هرچند، فولکر ترک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، در سیامین سالروز تأسیس دفتر کمیساریای حقوق بشر آن سازمان در ماه می گفت که سیاست طالبان در رفتار با زنان افغانستان «آپارتاید جنسیتی» است، ولی این موضوع هنوز در کنوانسیونها و قطعنامههای سازمان ملل گنجانده نشده است.
اخیراً دیدهبان حقوق بشر در گزارشی اعلام کرد که آنچه طالبان در افغانستان علیه زنان انجام میدهند، با چهار عنصر کلیدی «جنایت علیه بشریت» مطابقت دارد و دادگاه بینالمللی باید برای محاکمۀ رهبران گروه طالبان اقدام کند. تصریح آپارتاید جنسیتی در قوانین بینالمللی در چنین وضعی میتواند راه را برای تحققِ این خواست باز کند.