معصومه رها

معصومه رها

روایت یک زن مبارز؛ شکنجه و اعتراف اجباری در زندان طالبان

زارا در پایان صحبت‌هایش افزود! زمانی که طالبان از ما زنان زندانی اعتراف گرفتند، تمام عکس‌ها و فیلم‌های گرفته شده از جریان اعتراضات، علیه خودشان را از تلفن همهٔ ما پاک کردند و آن‌گاه آزادمان ساختند.

محدودیت‌های اجتماعی رنج مضاعف بر بیکاری و بی‌نانی زنان در بامیان

فاطمه رضایی در کوه‌پایه‌های ولایت بامیان زندگی می‌کند. او دورهٔ لیسانس خود را در دانشگاه بامیان سپری نموده و بعد از فراغت، مدتی را در رادیو سلام‌وطن‌دار به حیث خبرنگار مشغول به کار بوده و بعد از...

شهربانو در آوارگی و مهاجرت

در بیست سال گذشته جنگ، فقر و بی‌کاری مهم‌ترین عوامل مهاجرت‌ها بوده، اما هستند کسانی‌که با تمام این‌ها کنار می‌آیند و دوست ندارند آواره شوند چون ساختن زندگی نو، پذیرفتن ارزش‌ها و فرهنگ جدید و شروع از...

از رنگین کمان به سیاهی

ساعت‌ها در میان آب‌رنگ‌ها و بطن سپید کاغذ دنبال رویا و آرزوهای از دست رفته‌اش سرگردان است. گاه کودک درون خویش را در چهره‌ای دختری ترسیم می‌کند که در کناره‌ای پنجره‌ نشسته است و در دوردست‌های افق...

نجیبه در صحنه‌ی تراژیک؛ از استیج تئاتر تا واقعیت زندگی

در روزنه‌ی کم‌سوی آفتاب که از کلکین اتاقش می‌تابید، روی تشکچه‌ای که با پارچه‌های رنگارنگ مربعی شکل با مهارت بی‌نظیری به هم دوخته شده بود، نشسته و بر تن بی‌جان پارچه‌ سوزن می‌زد. تمام آرزوها و خواب‌های...

پارلمان به دست کی‌ها افتاده؟ «از ممنوعیت کار تا تهدید به بی‌عزتی زنان»

درست سه ماه و چند روز از حاکم شدن طالبان گذشته بود. بنا به تصمیم بعضی همکاران خواستیم تا به پارلمان برویم و حاضری‌های‌مان را امضا کنیم؛ چون طبق هدایت مسئولان موظف شده‌ی طالبان در شورای ملی،...