نویسنده: داکتر محمدامین احمدی، عضو هیأت مذاکرهکنندهی دولت افغانستان با گروه طالبان
بار سوم در دوحه
روز گذشته برای بار سوم در دوحه آمدیم. در این راستا میخواهم چند نکته را با خوانندگان این صفحه شریک کنم.
۱. بار دیگر در شامگاه گذشته شاهد حمله بر افراد غیر نظامی (موتر خط درون شهری که معمولا شهروندان عادی را منتقل میکنند) بودیم. در این حمله تعدادی از شهروندان بیگناه مان شهید و تعدادی نیز زخمی شدند. در ادامه حملات گذشته، این حمله نیز یک هدف کاملا غیر نظامی از گروه قومی خاص را هدف قرار داد. لذا این تئوری را که هزاره ها به دلیل قومیت و مذهب خود هدف کشتار سیستماتیک اند، بیش از پیش تقویت کرد. برای فهم و درک دقیق این مسئله باید اذعان کرد که جنایات سطوح متفاوت دارند و به اهداف متفاوت انجام میشوند. لذا اگر به کشتار هدفمند هزاره ها تحت عنوان ژنوسید اشاره میشود، توصیف و شناسایی نوعی خاص از جنایت و خطر است که افغانستان را به عنوان یک جامعه و کشور تهدید میکند. و طبیعتا به معنای نادیده انگاشتن سطوح دیگر از جنایتها که روز مره در کشور رخ میدهند و از همه قربانی، میگیرند نیست.
۲. بار دیگر در شامگاه دیروز روشنایی مورد حمله قرار گرفت و کابل و ولایات جنوبی در تاریکی فرو رفت.
۳. کشتار مردم عادی و حمله بر تاسیسات عمومی در مرکز قدرت دولت ، میتواند به لحاظ نظامی و منطق جنگ تضعیف و مستأصل سازی بیش از پیش دولت و حامیان جمهوری باشد که نفع مستقیم آن از لحاظ منطق جنگ به طالبان میرسد. اما با طالبان با انکار خود حاضر به پرداخت هزینه اخلاقی این.گونه حملات نیستند. لذا اگر نهاد های امنیتی دلایل و شواهد قابل قبول دارند که این گروه پشت این حملات قرار دارند، همگانی کنند تا برای طالبان بدون هزینه نباشد و ایجاد هزینه برای طالبان نقش بازدارندگی دارد.
۴. روز گذشته ظاهرا پایگاه بگرام کاملا در اختیار دولت افغانستان قرار گرفت که به معنای خروج قطعی نیروهای خارجی از افغانستان است. بنا براین دیگر چیزی که طالبان از آن تحت عنوان اشغال یاد میکرد، خاتمه یافته است و دیگر تداوم جنگ چیزی جز جنگ میان خود طرفهای داخلی نیست. این رویداد ضمنا به این معنا و مفهوم است که مسئولیت دفاع از خود و حل منازعه کاملا بر عهده ما به عنوان مردم افغانستان، قرار گرفته است که خود میتواند صفحه و فرصتی جدید برای ما به عنوان یک ملت باشد، پس مسئولیت دفاع و صلح یک مسئولیت جمعی و همگانی است.
۵.طالبان معمولا از قبول مسئولیت در برابر وضعیت خطیر کشور و از میان رفتن جان افراد غیر نظامی، نایودی تاسیسات عمومی ، فرصت پیشرفت و توسعه شانه خالی میکند. اما در واقع یک بخشی مهم از مسئولیت وضعیت جاری در کشور بر عهده طالبان است، چون با تداوم جنگ و تن در ندادن به یک مذاکره جدی و معنی دار عملا باعث این وضعیت شده است. همچنین باید افزود برخی از کشتار سیستماتیک علیه افراد وابسته به گروه قومی هزاره در ساحات تحت کنترل و نفوذ این گروه صورت میگیرد که مسئولیت این گروه را دو چندان میکند، چون در ساحات تحت کنترل این گروه مسئولیت محافظت از جان مسافران بر عهده این گروه است. بنابراین در مجموع فشار اجتماعی لازم علیه این گروه در خصوص این که شریک جرمی وضعیت موجود است و باید قبول مسئولیت کند، به وجود آید.
۶. قرار است دور سوم مذاکره با جانب طالبان شروع شود، خواست اساسی جانب جمهوریت برقراری آتش بس است و حاضر است راجع به هر موضوعی که از جانب طالبان مطرح شود، مذاکره کند.
بنابراین خواست جانب جمهوریت خواست عمومی مردم افغانستان است، مردم برای اینکه به این خواست خود برسد، لازم است به صورت جدی و موثر از این خواست حمایت کنند. جامعه مدنی و گروههای ذینفع میتوانند بستر بسیج عمومی را در راستای خواست و اراده آنان فراهم کنند.
۷. این جانب نیز به عنوان عضو هیئت مذاکره کننده میکوشم از این اصول در یک گفتگوی انتقادی و راهگشا با طالبان اگر فرصت و زمینهای فراهم شود، استفاده کنم و از خداوند پاک و مهربان در انجام این تکلیف مدد میجویم.
۸. از خوانندگان این صفحه تقاضا دارم تا میتوانید از ادبیات نفرت، تهمت و تحلیلهای مبتنی بر تئوری توطئه اجتناب بفرمایید، که راهگشا نیست.