نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

دشمنی با زیبایی و باج‌گیری از زنان

  • سایه
  • 6 حوت 1402
14

گروه تروریستی طالبان در بیشتر از دو سال حاکمیت استبدادی خود، برای سرکوب و به حاشیه راندن زنان از حربه‌هایی مانند بهانۀ روابط اجتماعی زن و مرد بیرون از شرعیت سرکوب‌گر اسلامی و حجاب اسلامی استفاده کرده‌است. رفتار و عملکرد این گروه تروریستی، همواره با لجام‌گسیختگی افراطی دینی همراه با تعصبات قومی و مذهبی معنا پیدا می‌کند.
گروه طالبان دلیل اعمال این محدودیت‌های غیر انسانی بر زنان را همواره «تطبیق شریعت» عنوان می‌کند، اما جنگ‌جویان و مأموران این گروه زیر عنوان تطبیق شریعت به اخاذی از زنان و خانواده‌هایشان رو آورده‌اند؛ آن‌چه در این مدت از سوی آنان انجام شده، چیزی جز خشونت و نقض حقوق بشر نبوده‌است.
جنگ‌جویانِ گروه طالبان که بیشتر آن‌ها مربوط به ادارۀ استخبارات و امر به معروف و نهی از منکر می‌شوند، به بهانه‌هایی مانند «بی‌حجابی» و «اختلاط زن و مرد نامحرم» از شهروندان و رهگذران عادی اخاذی می‌کنند.

طی دو سال تسلط گروه تروریستی و زن‌ستیز طالبان بر افغانستان، دختران و پسرانِ زیادی صرفاً به‌دلیل راه رفتن و صحبت با همدیگر، مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفته‌اند. نظام تبلیغی طالبان، این نوع باور و گمان را در اذهانِ اعضا و هوادارانش جا انداخته که هر زنی بیرون از دایرۀ محارم با مردان صحبت کند، وارد «رابطۀ نامشروع» شده و مستحقِ «مجازات شرعی» می‌باشد و دقیقاً همین باور، زمینۀ اخاذی و باج‌گیری از مردم را مساعد کرده‌است.

مروه، دختر 22 ساله‌ای است که برای دومین‌بار از سوی مأموران امر به معروف و نهی از منکر گروه طالبان در مربوطات حوزۀ ششم شهر کابل به‌خاطر آن‌چه «عدم رعایت حجاب» و «ارتباط نامحرم» از سوی این گفته می‌شود، بازجویی شده و مجبور شده‌است به‌خاطر نرفتن به حوزه، پول پرداخت کند. به گفتۀ او، بار اول، زمانی که با مادرش بر مزار کشته‌های «جنبش روشنایی» رفته بودند، به بهانۀ بی‌حجابی مورد بازجویی قرار گرفته‌است.

مروه در ادامه افزود: «لباسم بسیار عادی بود، دو نفر از افراد طالبان در ایستگاه “شهرک امید سبز” به دنبالم آمدند، بعد در همان موتر که ما بودیم سوار شدند و به دنبال یک جای مناسب بودند تا بتوانند از ما پول بگیرند، اگر در ایستگاه به‌خاطر لباس مرا ایستاد می‌کرد، نمی‌توانستند کاری بکنند.»
زمانی که مروه با مادرش از تپۀ «جنبش روشنایی» واقع در شهرک امید سبز به سمت جادۀ عمومی می‌آید، یکی از آن جنگ‌جویان طالب او را صدا می‌زند، تا بایستد؛ به‌خاطر پوشیدن کفش پاشنه بلند، لباس کوتاه و نپوشیدن ماسک، باید با آن‌ها به حوزه برود.

او در این مورد به نیمرخ گفت: «وقتی پیش‌شان رفتم، از ترس داشتم می‌مُردم، مادرم خواست با حرف زدن و گفتن این‌که لباس دخترم هیچ مشکلی ندارد، آن‌ها را قانع کند، ولی یکی از آن‌ها به مادرم گفت؛ تو خودت جرمت کم‌تر از این دختر نیست، تو اگر مادرش هستی! چرا اجازه دادی که دخترت این لباس را بپوشد؟ بعد به ما گفت: باید به حوزه برویم، در مسیر راه طوری حرف می‌زد که ما بفهمیم می‌شود با پول آن‌ها را راضی کنیم، در آخر تمام پولی که بیشتر از 1500 افغانی بود، از من و مادرم گرفت.»

بار دوم زمانی که همراه با پسر کاکایش از آموزشگاه به طرف خانه می‌رفتند، از سوی مأموران امر به معروف و نهی از منکر مورد بازجویی قرار می‌گیرند و پدرش مجبور می‌شود با پرداخت پول، مأموران گروه طالبان را راضی کند تا مروه را به حوزه نبرد، مروه در ادامه گفت: «بچه کاکایم از ولایت برای کورس خواندن به این‌جا آمده و در خانۀ ما زندگی می‌کند، ما هر دو در یک زمان کورس می‌رویم تا هنگام برگشت یک‌جا به خانه بیاییم، چون در زمستان روزها کوتاه است، معمولاً ناوقت‌ می‌شود.

یک روز برف باریده بود، وقتی از کورس بیرون شدیم، در پیاده‌رو پایم از روی برف لیز خورد و مجبور شدم از دست پسر کاکایم بگیرم تا به زمین نخورم، بعد چند کوچه بالاتر از کورس در ایستگاه «نقاش» دو نفر راه ما را گرفتند و گفتند که چه نسبت با هم دارید؟»
زمانی که آن‌ها توضیح می‌دهند که پسر و دختر کاکا هستند،یکی از جنگ‌جویان گروه طالبان می‌گوید: دختر و پسر کاکا با هم محرم نیستند، شمس‌الله، پسر کاکای مروه به نیمرخ گفت: «از اول گفتم که ما در یک خانه زندگی می‌کنیم، یکی از افراد طالبان که پیرتر بود گفت؛ من دیدم که دست به دست راه می‌آمدید، هرچه توضیح دادم که به‌خاطر زمین نیفتادن از دستم گرفت، قبول نکرد.»

مأموران طالبان مروه را مجبور می‌کند به پدرش زنگ بزند، وقتی پدر مروه می‌آید، به او می‌گوید که دخترش همراه با پسر برادرش دست به دست راه می‌رفتند، به گفتۀ مروه تا رسیدن پدرش آن‌ها را در حویلی یک مسجد نگه‌ می‌دارند و با گفتن این‌که اگر پای‌تان به حوزه برسد باز خودتان اعتراف می‌کنید، مروه و شمس‌الله را می‌ترسانند. «وقتی پدرم رسید، من نیمه‌جان شده بودم. موبایل من و شمس‌الله را گرفته بودند، پدرم را به‌خاطر این‌که من با پسر کاکایم یک‌جا کورس می‌آیم خیلی توهین و تحقیر کردند.»

در آخر از پدر مروه تهعد ویدیویی می‌گیرند که دیگر دخترش را با پسر نامحرم به کورس نمی‌فرستد. «پدرم کوتاه نمی‌آمد و حاضر بود به حوزه برود، ولی من خیلی ترسیده بودم و یکی از آن‌ها پیش ملای مسجد که از پشت پنجره ما را تماشا می‌کرد رفت، بعد از چند دقیقه ملای مسجد آمد گفت: 1000 هزار افغانی بده، کاری ندارند.»
جنگ‌جویان گروه طالبان در مکان‌های عمومی که تردد دختران و پسران جوان بیشتر است، با لباس شخصی می‌ایستند و آن‌هایی را که می‌توانند بترسانند، تعقیب می‌کنند و در کوچه‌ها مورد بازپرسی قرار می‌دهند.

نازدانه (مستعار)، یکی دیگر از دخترانی است که افراد گروه طالبان از او به بهانۀ ارتباط نامشروع باج‌گیری کرده‌است، به گفتۀ نازدانه، دو نفر از مأموران گشت‌زنی این گروه، هنگامی که او همراه با نامزدش برای قدم زدن رفته بودند را در یکی از کوچه‌های برچی مورد توهین و تحقیر قرار داده؛ موبایل و دیگر وسایلش را می‌گیرند، آن‌چه او می‌گوید، نشان از دزدی واقعی گروه طالبان است.
نازدانه به نیمرخ گفت: «وقتی که ما را ایستاد کردند و پرسیدند، ما گفتیم که نامزد هستیم؛ بعد نکاح‌خط و چیزی که این حرف ما را ثابت کند خواستند، ولی موبایل هیچ کدام ما شارژ نداشت که عکس نکاح‌خط و عکس‌های مراسم نامزدی خود را نشان آن‌ها بدهیم.»

مأموران گروه طالبان موبایل نازدانه و نامزدش را می‌گیرند و به آن‌ها می‌گویند؛ فردا به حوزه بیایید و بعد از این‌که ثابت شد واقعاً نامزد هستید، موبایل و دیگر وسایل‌تان را بگیرید.
نامزد نازدانه که نخواست نامی از او در گزارش گرفته شود، در این مورد به نیمرخ گفت: «وقتی گفتند؛ موبایل و دیگر وسایل‌تان را فردا بیایید از حوزه ببرید، من شک کردم که دزد نباشند؛ ولی از مخابره و سلاح‌شان معلوم بود که افراد طالبان هستند، یکی از آن‌ها از من شمارۀ یکی از اعضای خانواده‌ام را گرفت و گفت؛ فردا اول صبح زنگ می‌زنم تا بیایید به حوزه.»
یک روز بعد، نازدانه و نامزدش زمانی که هیچ تماسی دریافت نمی‌کند، به حوزه مراجعه می‌کنند و قضیه را شرح می‌دهند، ولی هیچ کسی این اتفاق را تأیید نمی‌کند و در آخر به نامزد نازدانه می‌گویند: حتماً دزد بوده و شما هم به مردم بگویید، وسایل ما را دزد برده‌است. این در حالی است که روایت‌های مردمی، باج‌گیری جنگجویان این گروه تروریستی را به بهانه‌های مختلف از مردم حکایت می‌کند و مردم به‌خصوص زنان را با تهدید مجبور می‌کنند به آن‌ها پول بدهند.

همچنان بخوانید

فشار سانسور و محدودیت‌های روزافزون بر رسانه‌های افغانستان

زن تایمز برنده جایزه آزادی مطبوعات نهاد سویدنی شد

حقوق بشر در حال خفه شدن و سرکوب است

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: حقوق بشرخشونت طالبان با زنان
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!
تحلیل و ترجمه

زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!

20 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی در تاریخ بشر، نگاه به زن، همواره نگاه تحقیرآمیز و فروافتاده‌ای بوده‌است؛ نگاهی که زن را موجودی زبون، پست، بی‌ارزش و تهی از عقل و خرد معرفی می‌کند. زن، نه به مثابه...

بیشتر بخوانید
ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!
زنان و مهاجرت

ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!

23 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی وژمه زن جوان ۳۴ ساله‌ای است که از ازدواجش حدود پانزده سال می‌گذرد. همسر او سه سال قبل وفات کرد و وژمه را با پنج فرزند تنها گذاشت. وژمه حدود دو سال...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN