گفتوگو با فاطمه اکبری معاون امور اقتصادی و اجتماعی ولایت دایکندی
ولایت دایکندی در قلب افغانستان که اکنون یکی از ولایات کمتر توسعه یافته به شمار میرود ، تنها درآمد خانوادهها از محصولات زراعتی آنان به دست میآید که زنان دایکندی بیشتر در ترویج، کشت و پرورش محصولات زراعتی نقش دارند و اما در شهر نیلی که پرورش محصولات کمتر شده است، زنان به صنایع دستی، خیاطی، آرایشگری و دکانداری رو آوردهاند.
با فاطمه اکبری معاون امور اجتماعی و اقتصادی ولایت دایکندی، در مورد تجاربش از وضعیت اجتماعی زنان دایکندی صحبت نمودیم و به عنوان مسؤول حکومت وی را مورد پرسش قرار دادهام.
فاطمه اکبری در ولسوالی سنگ تخت و بندر ولایت دایکندی به دنیا آمده است، وی در جریان جنگهای تنظیمی و شرایط خفقان ازدواج های اجباری، ازدواج زیر سن و بد دادن دختران، اولین دختری بوده که پا به مکتب گذاشته و تعلیمات ابتدایی خود را به پایان رسانیده است. طی این مدت دختران دیگر نیز در کنار او به مکتب رفتهاند تا اینکه مکتب رفتن دختران رفته رفته نهادینه شده است. بانو اکبری فعالیتهای اجتماعی خود را از مکتب شروع کرده است.
«فقط با حمایت خانوادهام به مکتب حضور یافتم به حیث سر معلم دریک مکتب دخترانه ایفای وظیفه میکردم و در برنامههای ملی سخنرانی میکردم برای اولین بار یک شورای زنانه در سطح ولسوالی ایجاد کردم و در سخنرانیهای خود پیام واضحی به جنگ سالاران آنوقت داشتم که “زنان امروز، زنان دیروز نیستد” و خوشبختانه امروز هم با افتخار گفته میتوانم که زنان امروز زنان دیروز نیستند.»
بانو اکبری در سال 1390 وارد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه بلخ شده و همزمان در رشتهی حقوق وعلوم سیاسی در یکی از دانشگاههای خصوصی شهر مزار شریف نیز تحصیل نموده است. به گفتهی او فعالیتهای اجتماعی خود را در دانشگاه نیز گسترش داده است و بعد از ختم تحصیل در دانشگاه نیز تجارب زیادی را برای شناسایی چالشها و مشکلات مردم و بخصوص زنان کسب کرده است.
«درجریان تحصیلات خود از فعالیتهای اجتماعی به دور نماندم و یکی از موسسان اتحادیه دانشجویان دایکندی مقیم بلخ بودم تا از وضعیت دانشجویان آگاه باشیم و فرصتی باشد برای رسیدگی به مشکلات دانشجویان. پس از ختم تحصیلاتم با موسسات زیادی و ویژه در بخشهای آموزش صلح بیشتر کارکردم. طی این مدت با مشکلات و چالشهای اجتماعی زنان زیاد آشنا شد. در سال 1397 بنابر علاقمندی که به سیاست داشتم در انتخابات پارلمانی کاندید نمودم و در شرایط که میشود گفت خفقان، آنوقت با گرفتن بیش از چهار هزار رأی متاسفانه نتوانستم به پارلمان کشور راه پیدا کنم. گرچند من تنها کاندیدای جوانی بودم که با مصارف اندک رأی مردمی قابل توجهی داشتم.»
بانو اکبری درسال 1398به حیث مشاور ارشد امور اجتماعی مقام ولایت دایکندی گماشته شد و بعد از مدتی، تقرری خود را در معاونیت امور اقتصادی و اجتماعی ولایت دایکندی حاصل نمود. او میگوید: در این راستا با پلانها و برنامههای مشخصی، برای بهبودی وضعیت جامعه بخصوص زنان دایکندی گامهای بلندی خواهم برداشت.
«ولایت دایکندی اکنون به عنوان یک ولایت دور دست فقیر و محروم شناخته میشود و هفده سال از تأسیس آن میگذرد، اما مردم دایکندی بخصوص زنان پرچمدار اصلی علم و معرفت شناخته میشوند که ما سالانه آمار بلندی از دانشآموزان و دانشجویان را در سطح مکتبها و دانشگاهها داریم که افتخارهای زیادی را در این راستا کسب کردهاند. و همینگونه حضور زنان شاغل در پستهای کلیدی هشت درصد و در خدمات ملکی 26 درصد است و تنها در مرکز شهر نیلی ما 57 خانم تجارت پیشه داریم. زمینههای کاری، آموزشی و تحصیلی برای زنان وجود دارد. در سفرهای که تا اکنون به ولسوالیهای دایکندی داشتم حضور بانوان را پر رنگ احساس کردم در جلسهها و برنامههای فرهنگی بیشتر بانوان مشکلات را مطرح میکنند و راه حل پیشنهاد میکنند از آزادی بیان که آنها برخوردارند امید من هم بر این است که وضعیت شان رو به بهبودی است و این یعنی اگر ما وضعیت زنان دایکندی را با چند سال پیش مقایسه کنیم با وجود تمام موانع سد راه شان روزبهروز درحال بهتر شدن است. انتظار میرود که حضور زنان دایکندی در سطوح رهبری و تصمیمگیری نیز چشمگیر شود.»
ولایت دایکندی یکی از ولایتهای زراعتی کشور به حساب میآید و زمینهی کشت و پرورش هر نوع پیداوار و محصولات زراعتی در اینجا وجود دارد، به لحاظ امنیتی نیز فضای خوبی دارد، اما به دلیل نداشتن سرک معیاری و میدان هوایی و راههای مواصلاتی دشوارگذر بازرگانان داخلی و خارجی، هیج نوع علاقمندی برای سرمایهگذاری در اینجا ندارند.
وضعیت اقتصادی مردم در ولایت دایکندی طوری است که 90 درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند با آنکه تمام مصارف روزمره خانوادهها از طریق زراعت و کشاورزی به دست میآید، اما به دلیل نبود امکانات جهت نگهداری پیداوارهای زراعتی در یک مدت کوتاه قابل مصرف است و در بیرون از شهر و کشور برای آن بازاریابی نشده است که به فروش برسد. با آنهم به باور بانو اکبری زنان دایکندی اکنون از این طریق به استقلالیت مالی نسبی دست یافتهاند که در نبود مردان خانواده به تنهایی از عهدهی مصارف روزمرهی زندگی شان بر میآیند.
«به نظر من دلیل اصلی فقر در دایکندی نبود بازار مناسب برای پیداوارهای زراعتی و دیگر فراوردهها است، گرچند کیفیت محصولات زراعتی و دیگر فراوردههای دایکندی در سطح منطقه بیرقیب است، اما در بازارهای خارجی به فروش نمیرسد که به اقتصاد مردم ما کمک کند. تلاشهای ما هم بر این است که برای تولیدات و فرآورده های دایکندی بازاریابی کنیم که این یگ گام بزرگ در راستایی فقر زدایی خواهد بود.»
خدای من چی دروغها، نیمرخ خجالت و شرم هم چیزی خویب است خوب است که از حقوق زن دفاع کنی و زنان موفق را برجسته کنی ولی حداقل پای بند یک ارزش باید باشی اگر آن ارزش اسلامی نیست؛ لا اقل انسانی باید باشه؛ وجدانی باید باشه؛ لااقل اگر به زنان کمک نکرد به انها آسیب که نرساند.
فاطمه اکبری کسی که با تن فروشی به اینجا رسید
فاطمه اکبری نفری شبهای رحیمی زاده است عضو شورای ولایتی وقت است او به فاطمه ده ها لگ افغانی دست مزد چند سال هم آغوشی اش را داد تا خودش را کاندید کند.
فاطمه اکبری رفیق شب های تجاران بامیانی است که از هر کدم لگ ها افغانی گرفت و در انتخابات مصرف کرد.
فاطمه اکبری همین لحظه هر روز تنش را در اخیتار والی قرار می دهد.
کجای این کار ها انسانی و وجدانی است؟ بالا بالا کردن فاطمه به چی شما باور دارید قسم که بالا بالا کردن پست اخلاقی های زنان است. شما بعنوان یک رسانه و نهادی که افکار عمومی جامعه را سمت و سو می دهید؛ آیا میدانید جامعه را به کدام طرف، جهت میدهید؟. نسل بعدی که بماند سرجایش؛ همین چند سال بعد آیا کانون خانواده ی هم وجود خواهد داشت؟ بین زن و مرد اعتمادی خواهد ماند؟ بخوای نخوای زن و مرد دو جزء است که زندگی اجتماعی انسانی را شکل میدهد آنها بهم به اعتماد و اطمینان به یکدیگر ضرورت دارند. کاری نشود که دیگه اعتمادی به هیچ زنی و مردی وجود نداشته باشه.