نویسنده: گیسو ارزگانی
حمیده هدایت، زنی ۳۲ ساله و مادر سه دختر (پرنیان ۱۱ ساله، پریسا ۸ ساله، پرستش ۳ ساله) و فعال حقوق زنان است. او پس از تشدید محدودیتهای گروه تروریستی طالبان بر زنان و بستن مکاتب دخترانه، مدتها در مبارزهٔ مدنی علیه این گروه و فرمانهای آنها ایستاد، اما پس از افزایش تهدید و سرکوب فعالان حقوق زن و زنان معترض، تهدیدات امنیتی زیادی متوجه او بود که امکان داشت زندگی او و خانوادهاش را تحت تأثیر قرار دهد. او در مهاجرتی پر فراز و نشیب، بهدنبال تأمین حق تعلیم و تحصیل سه دخترش از شهر نیلی به نایروبی رفتهاست.
حمیده در گفتوگویی با خبرنگار نیمرخ؛ تجربهاش از چالشها و فرصتهای مهاجرت و تقلا برای دستیابی دخترانش به حق آموزش را درمیان گذاشتهاست. او متولد شهر کابل و اصالتاً از ولایت دایکندی است که تحصیلات متوسطهٔ خود را در لیسه نسوان غوچان در ولسوالی شهرستان به پایان رسانده و دانشآموختهٔ رشتهٔ زمین شناسی دانشگاه بامیان است. او همچنان در طول دورهٔ تحصیلی، به صورت پاره وقت در مشاغل مختلف و فعالیتهای مدنی مشغول بوده و سابقه همکاری با کمیسیون انتخابات افغانستان و ریاست معارف ولایت دایکندی را دارد.
حمیده هدایت، با این وجود که در شرایط بهتر از امروز، زنان افغانستان مشغول درس و تحصیل بود. برای تأمین مخارج تحصیلش کار میکرد. او میگوید: «گاهی مشکلات مالی مرا ناگزیر میساخت بهصورت پارهوقت کار کنم تا بتوانم هزینههای تحصیل خود را تأمین کنم و این امر مستلزم تلاش مضاعف بود و با ایجاد تداخل میان مسئولیتهای شغلی و درسی، چالشهای جدیدی را در مدیریت زمان بهوجود میآورد.»
کار و تحصیل همزمان تأثیر قابل توجهی بر کیفیت یادگیری و تمرکز او داشت و با دشواریهای بیشتری روبهرو بود؛ با آنهمه توانست سند تحصیلی و تجربهٔ کاری خوبی بهدست بیاورد و تا قبل از روی کار آمدن گروه تروریستی طالبان بهعنوان یک کارمند در نهادهای رسمی فعالیت داشت و در کنار آن، در فعالیتهای مدنی و حقوق بشری در ولایت دایکندی نیز نقش داشت.
او گفت: «این موقعیت نهتنها به من استقلال مالی و حرفهای میبخشید، بلکه امکان رشد و پیشرفت در حوزه تخصصیام را نیز فراهم میساخت.» آمدن طالبان وضعیت زندگی و کاری حمیده را مانند بسیاری از زنان شاغل در افغانستان مختل کرد. او مدتی علیرغم محدودیتهای شدید طالبان بر زنان کارمند، با شرایط متناسب طالبانی به وظیفه میرفت، اما محدودیتهای اعمال شده بر زنان، تعطیلی یا کاهش فرصتهای شغلی و محدودیتهای اجتماعی و حرفهای، نهتنها مسیر کاری او را مختل کرد، بلکه باعث شد چالشهای جدیدی در زمینه استقلال فردی امنیت و آیندهٔ شغلی او بهوجود بیاورد.
حمیده هدایت یکی از اعضای جنبشهای اعتراضی زنان افغانستان است که به گفتهٔ خودش، رسالت خود را در رساندن صدای خاموش اما پر طنین مردم افغانستان، بهویژه زنان، به گوش جهانیان و سازمانهای حقوق بشری میداند.
او به نیمرخ گفت: «در این مسیر، از خیابانهای پر هیاهوی اعتراضات گرفته تا گردهماییهای خاموش و محتاطانه در فضاهای بسته، همه را با همبستگی و هماهنگی پیش بردهایم، تا پیام حق طلبانهٔ زنان افغانستان را به جهان مخابره کنیم.»
حمیده هدایت تأکید میکند که «بیتردید،اعتراضات زنان افغانستان تأثیرات ملموس و انکارناپذیری داشتهاست. اگر این مقاومت شجاعانه نبود، شاید امروز جامعه جهانی بدون هیچ تردیدی طالبان را بهرسمیت شناخته بودند.از این رو، خوشحال و مفتخرم که سهمی هرچند کوچک در این حرکت تاریخی داشتهام.» اما این اعتراضات و مبارزات بر او و زندگیاش تهدیدات امنیتی را بهوجود آورد که او نمیتوانست علاوه بر محرومیت دخترانش از آموزش، خود را در زندانهای طالبان زیر شکنجه و آزار ببیند. «به دلیل فعالیتهای مدنی مورد پیگرد استخبارات طالبان قرار گرفتم، این وضعیت نگرانی عمیقی در من ایجاد کرد، زیرا تصور اینکه فرزندانم در خانه چشم انتظار بازگشت من باشند، درحالیکه خود تحت شکنجه و آزار طالبان قرار گیرم، برایم غیرقابل تحمل بود. افزون بر آن، این شرایط میتوانست پیامدهای نامطلوب اجتماعی بههمراه داشته باشد که هرگز مایل به وقوع آن نبودم. در نتیجه، تصمیم گرفتم برای حفظ امنیت خود و خانوادهام، از مواجهه با چنین خطراتی اجتناب کنم.»
آنان وقتی راه مهاجرت را در پیش گرفتند، پرنیان دختر بزرگترش صنف چهارم مکتب بود و اگر در افغانستان میماندند اکنون خانه نشین بود و حالا در نایروبی بهدلیل مشکلات زبان دانش، از صنف چهارم شروع کردهاست. پریسا در افغانستان دانش آموز صنف اول بود و اکنون نیز توانستهاست از اول شروع کند.
پرنیان دختر باهوش و مستعدی است که قبل از مهاجرت در برنامههای اجتماعی و فرهنگی، اجراهای هنری و سخنرانیهای انگیزشی داشت که مورد استقبال همه قرار گرفته بود و اکنون در نایروبی نیز تلاش میکند در جامعهای متفاوتتر، فعالیتهای اجتماعی داشته باشد.
حمیده هدایت در ادامه میگوید که مهاجرت برای او بهعنوان یک زن، تجربهای پر فراز و نشیب اما سرشار از آموزههای ارزشمند بود و ورود به کشور کنیا با نژاد، فرهنگ و زبان متفاوت چالشهای متعددی را نیز به همراه داشت. «اما با عزم راسخ و تلاش بیوقفه، سعی کردهام از این فرصت به بهترین شکل بهرهبرداری کنم. هدف من،تأمین آیندهای روشن برای دخترانم و خودم است. در حال حاضر، علاوه بر حضور در کلاسهای کامپیوتر، به مطالعه و یادگیری تجارت آنلاین مشغول هستم. اطمینان دارم که این مسیر، دریچهای به سوی آیندهای موفق خواهد گشود.»
حمیده هدایت در کنار یادگیری، در یکی از مکاتب نایروبی مصروف آموزش به کودکانی است که اکثریت آنان مهاجرین کشورهای سودان، سومالیا، افغانستان و کنیا هستند و انتظار دارد آرزوهای دخترانهٔ فرزندانش در فضای امن و آرام نایروبی در کنیا محقق شود. اکنون تصور دختران حمیده از افغانستان، طالبان است و علیرغم دلتنگی برای کشورشان نمیتوانند خود را در افغانستان محروم از آموزش تصور کنند.