کمپاین جهانی «نسلکشی هزارهها را متوقف کنید» اگرنه نخستین، اما بزرگترین و گستردهترین اعتراض مدنی در تاریخ افغانستان بود. این کمپاین از چند لحاظ نسبت به دیگر خروشهای مردمی و برنامههای اعتراضی و دادخواهی مدنی در کشور متفاوت بود که میتوان از هر کدام درس بزرگی برای تغییر وضعیت گرفت.
گستردگی اعتراض و پراکندگی هزاره
این کمپاین به تمام معنا جهانی بود. براساس گزارشها، پس از آن جمعهی خونین که آموزشگاه کاج هدف حمله تروریستی قرار گرفت طی 10 روز گذشته به ویژه در سه روز اخیر در بیشتر از 200 محل در سراسر جهان برنامههای اعتراضی برگزار شده است. هرچند اعتراضهای زنان و جوانان در شهرهای کابل، مزار شریف، هرات، بامیان و غزنی توسط جنگجویان گروه تروریستی طالبان سرکوب شد، اما بغضی که یک و نیم قرن در گلوی هزاره گیر کرده بود، غلیان کرد و ترکید، فریادی شد که طنین آن در سراسر جهان شنیده شد. برای نخستین بار در بیشتر از 50 کشور جهان در پنج قاره(آسیا، اروپا، استرالیا، امریکا و افریقا) نسلکشی هزارهها در افغانستان به عنوان یک جنایت هولناک سرخط خبرهای رسانهها شد و جهان فهمید که یک گروه قومی به نام هزاره در افغانستان دارد نسلکشی میشود.
اساسیترین دلیل اینکه این فریاد از سراسر جهان بلند شد، حضور هزارهها در نقاط مختلف جهان است. با آنکه تاریخ گواهی میدهد بخش وسیعی از جغرافیای کنونی افغانستان سرزمین اصلی هزارهها بوده است، اما برنامهی نسلکشی و جنگ و فقر تحمیلی بر هزارهها این قوم را در نقاط مختلف دنیا آواره و پراکنده کرد. اما پراکندگی هزارهها در کشورهای مختلف مرز میان این مردم و سرزمین اصلی شان نکشیده و تمایل به وحدت و احساس مسئولیت در قبال هزارههای افغانستان باعث شده است جریان عدالتخواهی شکل بگیرد که اگر به بازپسگیری سرزمین اجدادی منجر نشود، حداقل روند کشتار نسلهای جدید هزاره را متوقف کند تا دشمن از آنها مثل اجداد شان آواره و برده و کلهمنارها نسازند. چون نسلکشی یکی از مخوفترین جنایات جاری در افغانستان است که دستکم سیکها و هندوهای افغانستان را از صدها هزار خانوار در دوصد سال قبل به 43 تن در سال جاری میلادی تقلیل داده است؛ هزاران تن را کشتند و بقیه را مهاجر کردند. این سرنوشت شومیست که برای هزارهها در نظر دارند، تاکنون فقط هزارهها را کم کردهاند، هزاره هنوز نابود نشده بلکه در سراسر جهان تکثیر شده است. کارزار کنونی و کمپاین جهانی و اعتراض سراسری میتواند نقطهی قوت تلقی شود و تلنگری باشد برای جامعه هزاره که به دفاع از وجود شان بیشتر فکر کنند و نیز به جامعه جهانی تا از این قوم تحت ستم حمایت کنند.
پیش از این فریاد توقف نسلکشی هزارهها و رهایی این قوم از ستم و تبعیض در داخل افغانستان نیز بلند شد. جنبش تبسم و جنبش روشنایی نمونههای بارز خروش مدنی هزارهها طی یک دهه گذشته در خیابانهای کابل بود. اما اشرف غنی احمدزی، رییس جمهور وقت افغانستان این جنبشهای مدنی را با گلوله و انتحاری استقبال کرد. امروز هزارهها در مکانهای امنی دست یافته که میتوانند بدون نگرانی جان شان به خیابان بریزند و اعتراض کنند؛ بدون اینکه تروریستان با همدستی عوامل حکومتیشان قادر باشند مثل دهمزنگ* در میان آنان انتحاری بفرستد. امروز نسل جدید هزاره در بهترین دانشگاهها و مکاتب دنیا درس زندگی میآموزند بدون اینکه شبکه حقانی و فرزند ملا عمر بتوانند مثل کاج و کوثر و موعود و سیدالشهدا و عبدالرحیم شهید و ممتاز در آنجاها انتحاری و موتربم بفرستند.
آوارگی هزارهها از سرزمین آبایی شان بدترین اتفاقی بود که به هدف نسل کشی این قوم انجام شد و هزاره را در هزاران نقطه جهان آواره کرد اما نابودی کامل یک قوم کار دشوار ولی برخاستن ققنوس از میان خاکستر یک امر ممکن است. این تعبیر «برگشت ققنوسها» نه تنها در داستانهای فلکلور این سرزمین به عنوان یک باور منتقل شده بلکه به امیدی برای مبارزه و نشانهی فردای خوب تبدیل و ماندگار شده است.
وحدت ستمدیدگان
در این کمپاین جهانی همه ستمدیدگان تاریخ و مخالفان گروه تروریستی طالبان یکجا شدند. با آنکه گروه طالبان سی سال است که خود را نماینده تام الاختیار قوم پشتون تلقی میکند و اکنون با ترویج پشتونیسم در پی تحکیم بنیادهای نظام خودکامهی خود است، اما نسل جدید پشتونها این را درک میکنند که کشتن هزارهها بخاطر قومیت شان جنایت است و تصرف سرزمینهای هزارهها و توزیع آن به پشتونهایی که به نام کوچی و ناقلین وارد آن سر زمینها میشوند هیچ دردی از مشکلات آنان را دوا نخواهد کرد و برای شان اسباب آسایش و آرامش به بار نمیآورد بلکه سد راه شان نفرت و کینه مردم این سرزمین را میآفریند و بس. کمپاین جهانی برای توقف نسلکشی هزارهها و دیگر خروشهای مردمی شبیه این که کاملا مدنی و با خواست و اهداف انسانی برگزار میشود فرصت یکپارچگی همه ستمدیدگان تاریخ است که نه بخاطر قومیت بلکه بخاطر عقاید سیاسی و اختلاف دیدگاه شان نسبت به حکام مستبد زجر و ستم کشیدهاند. چون ما دیدیم که چگونه ملا عمر، و اشرف غنی و عبدالرحمان همگی هر مخالف و منتقد شان حتا پشتونها را از دم تیغ کشیدند و اکنون ملا هیبت الله و سراجالدین حقانی این سنت خبیثه را به میراث برده و برنامههای آنها را اجرا میکنند.
غلبه بر پروپاگندای طالبان
گروه طالبان در ابتدای راهاندازی کمپاین جهانی برای توقف نسلکشی هزارهها و نیز در جریان کارزار هشتگ #StopHazaraGenocide در شبکههای اجتماعی، پروپاگندایی را به راه انداخته بود که در جریان بیست سال اخیر، طی جنگهای داخلی و حتا در عصر عبدالرحمان این تنها هزارهها نبودند که کشته شدند بلکه دیگران نیز قربانی جنگ شدهاند. حتا هشتگهای موازی به راه انداختند با این پیام محوری که کارزار دادخواهی برای هزارهها و مطرح کردن نسلکشی هزارهها زمینهساز نفاق قومی است. اما عملکرد فعالان این کمپین و ظرفیت درک و دانش نسل جدید همه اقوام این پروپاگندای طالبان را با شکست مواجه کرد. چون دادخواهی برای هزاره به معنای دشمنی و تاختن بر قربانیان دیگران نیست. و نیز اگر طالبان میگویند در جریان جنگها همگی کشته شدند، بدین معناست که ما فقط هزارهها را نمیکشیم، ما مردم را از هر قوم و قشری که باشد به قتل میرسانیم، پس اگر شما را کشتیم هم حرفی نزنید چون ما همه را می کشیم. دقیقا بخاطر جلوگیری از تکثیر همین طرز فکر طالبانی که مرگ را سوغات همگان ساخته باید به پا خاست تا دیگر نه تنها هزاره که هیچ کسی را کشته نتوانند.
خلق امید
یکی از مزیتهای این کمپاین عبور از نسل جنگسالار و گروههای سیاسی دخیل در کشتوخونهای چهل سال اخیر بود. کارگزاران و فعالانی که در سراسر جهان به خیابان ریختند توسط هیچ جریان سیاسی حمایت و برنامهریزی نشدند بلکه نسل جدید افغانستان به گونه خودجوش در سراسر افغانستان نسبت به این جنایت هولناکی که طی یک و نیم قرن اخیر بر هزارهها تحمیل شده، به پا خاستند. از همین رو، این خروش مدنی مردم که بدون تفکیک جنسیت و قوم و زبان و مذهب و جغرافیا برای یک امر انسانی شکل گرفته است، برای داشتن یک آیندهی متفاوت «امید» خلق کرده است. بنابراین با تکثیر این جریان عدالتخواهی و سرکوب تفکر طالبانی با مشت اتحاد و همدلی، امید بیشتری خلق خواهد شد و فرصتی فراهم خواهد شد تا همه ستمدیدگان تاریخ این سرزمین دردهای شان را فریاد بکشند و برای مداوای آن چاره بیاندیشند. همینکه هزارهها پس از تجربهی سه دوره کشتار جمعی و کوچ اجباری و نسلکشی از اواخر قرن نزدهم میلادی تا اکنون توانستهاند از مرحله انکار و پذیرش گذشته به مراحل واکنش و عمل برسند جای امیدواری است که دیگر جنایات علیه بشریت و نسلکشیهایی که قبل از این اتفاق افتاده را نیز بررسی کرد و از وقوع و گسترش این جنایات در آینده جلوگیری نمود.
*حملهی انتحاری در میان تظاهرات کنندگان جنبش روشنایی در دهمزنگ کابل 1395 خورشیدی