سیاست فعلی حمایت اقتصادی جامعه جهانی از زنان افغانستان همانند سیاست گروه طالبان، زنان را از متن جامعه طرد میکند.
این جمله شالودهی سخنان کسانی است که نسبت به پروژههای حمایت اقتصادی جامعه جهانی از زنان افغانستان، انتقاد دارند.
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، این گروه ضمن بستن مکاتب به روی دختران و وضع قیودات شدید بر دانشجویان دختر در دانشگاهها، زنان را از هرگونه کار در بیرون از خانه به ویژه کارهای اداری منع کرد.
بیکاری و گرسنگی در سراسر کشور روز به روز در حال افزایش است. هیأت معاونت سازمان ملل متحد(یوناما) و دیگر موسسههای بینالمللی فعال در افغانستان ظاهرا برنامههای متعددی جهت اهدای کمکهای بشردوستانه راهاندازی کرده تا از بحران انسانی در افغانستان جلوگیری کنند. ایالات متحده امریکا نیز به بهانهی جلوگیری از فروپاشی کامل اقتصاد افغانستان طی پانزده ماه گذشته هر هفته حدود چهل میلیون دالر به کابل میفرستد و برای چاپ میلیاردها بانکنوت جدید افغانی زمینهسازی میکند.
اما ظاهرا هیچ یک از این کمکها منجر به تامین حقوق زنان نمیشود بلکه روند راندن زنان از متن جامعه همچنان ادامه دارد، نه تنها طالبان، بلکه برنامههای جامعه جهانی نیز زنان را حاشیهنشین خواهد کرد.
آرزو ۱۷ ساله متعلم صنف دهم مکتب بود، اما با آمدن طالبان از رفتن به صنف یازدهم محروم شده است. او اکنون با دو خواهر و برادرش در یک کارگاه خیاطی در غرب کابل کار میکنند.
آرزو در جایی کار میکند که عاید کارخانه بر محور فعالیت کودکان کار استوار است؛ به شمول آرزو شش دختر بازمانده از مکتب و چهار پسر زیر سن در آنجا کار میکنند که بخاطر فقر مکتب را رها کردهاند. پنج زن جوان نیز در جمع آنها هستند که پیش از این در کابل و ولایات سهم عمدهای در تامین معیشت خانوادههای شان داشتند ولی با آمدن طالبان از شغلهای اداریشان بیکار شده و به خیاطی روی آوردهاند. درآمد همگی ماهانه کمتر از یکصد دالر امریکایی است.
آرزو از اینکه برنامههای جدید جامعه جهانی برای زنان افغانستان بیشتر مبتنی بر پروژههای فن و حرفه است، ابراز ناراحتی میکند.
او به نیمرخ گفت: «در گذشته هم کورس خیاطی و مرغداری و صنایع دستی بود، ولی اشکال کار اینجاست که در برنامهی جدید جهان، دخترانی که از مکتب و دانشگاه بازمانده و زنانی که کارهای دولتی و خصوصی شان را از دست دادهاند به پروژههای فن و حرفه جذب میشوند.»
او افزود «وقتی مکاتب بسته شد، ما انتظار داشتیم جامعه جهانی یک کاری بکند، بر طالبان فشار بیاورند تا ما به مکتب برگردیم ولی یک سال گذشت و هیچ کاری نکردند، ما هم از گرسنگی مجبور شدیم به این کارها تن دهیم.»
نهضت دادفر، عضو موسسه اجتماع زنان افغانستان است. او به نیمرخ گفت این نهاد و دیگر نهادهای همسو تا قبل از سقوط جمهوریت، پروژههای فن و حرفه را جهت اشتغال و توانمندسازی اقتصادی زنان تطبیق میکردند، اما زنانی از آن پروژهها مستفید میشدند که از آموزش باز مانده بودند.
او افزود که «ما تا ماه مارچ ۲۰۲۲ زنان بازمانده از تحصیل را در کورسهای خیاطی و صنایع دستی آموزش میدادیم، پس از سقوط پروژهای در این بخش نداریم.»
ساغر یوسفی، عضو موسسه برابری برای صلح و انکشاف نیز میگوید با وجود پروژههای متعدد در بخش توانمندسازی اقتصادی زنان، آنها نخواسته زنان دانشآموخته را درگیر فن و حرفه کنند.
ساغر به نیمرخ گفت «ما پروژههای متعددی در بخش توانمندسازی زنان در پایتخت و شمال کشور داریم اما نهاد ما تلاش دارد زنان بیسواد را که به مکتب و دانشگاه نرفتهاند تحت پوشش قرار دهد.»
اما اخیرا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد(یونیسیف) از ایجاد کورسهای خیاطی و آشپزخانههایی برای آموزش کلوچهپزی برای دختران جوان در افغانستان خبر داد.
براساس اطلاعات یونیسیف، این مراکز فن و حرفه برای دخترانی راهاندازی شده که پس از مسدود شدن مکاتب توسط طالبان، خانهنشین شدهاند.
برنامهی جدید یونیسیف موجی از واکنشهای منفی را در بین شهروندان در پی داشت.
صفیه رضایی، فعال حقوق زنان و رییس یک نهاد زنانه در کابل، این برنامهها را «تاسفبرانگیز، شرمآور و همسویی جامعه جهانی با سیاستهای تبعیضآمیز طالبان» میداند.
صفیه به نیمرخ گفت: «یونیسیف به عنوان یک موسسهی مرتبط به سازمان ملل متحد که مهمترین بخش کاری آن در افغانستان حمایت از آموزش کودکان است و بزرگترین پروژههای آموزشی را نیز مدیریت میکند، به جای دادخواهی جهت باز شدن مکاتب دخترانه، دختران را به آشپزخانههای کلوچهپزی و کارگاههای خیاطی سوق میدهد.»
او افزود که «ما بارها صدای مان را بلند کردیم که دروازههای مکاتب را باز کنید، اما جامعه جهانی به جای دروازههای مکاتب، آشپزخانهها و کارگاههای خیاطی را گشودند.»
صفیه سیاست یونیسیف را محافظهکاری و همسویی با طالبان میداند: «این دقیقا همان کاری است که گروه طالبان میخواهند. طالبان میگویند زنان در خانه بنشینند، درس نخوانند و کارهای اداری نکنند. موسسههای جامعه جهانی مثل یونیسیف هم همین کار را میکنند؛ دختران مکتب و زنانی را که کارهای اداری و سیاسی را از دست دادهاند به برنامههای فن و حرفه جذب میکنند که تا اخیر عمر شان در آشپزخانه و پشت چرخ خیاطی بمانند.»
به گفتهی خانم رضایی، «زنان تظاهرات میکنند، از سوی طالبان شلاق میخورند، زندان و شکنجه را تحمل میکنند تا مکاتب باز شوند و زنان از هنر و ورزش و سیاست دور نشوند. اما اقدامات اخیر جامعه جهانی کشتن استعداد، افکار و آرزوهای یک نسل است.»
او تاکید کرد: «آنها نسل من را که به مکتب و دانشگاه آمده بودیم، در همسویی با طالبان به آشپزخانه بازمیگردانند.»
روزا اتونبایوا، رییس یوناما چهار روز قبل در سفرش به قندهار از چندین مرکز فن و حرفه برای زنان نظارت کرد و با دخترانی عکس گرفت که توسط طالبان از چوکی مکتب محروم شده و توسط دفتر معاونت سازمان ملل پشت چرخ خیاطی نشستهاند.
تمنا همدرد ۲۲ ساله، که چند ماه قبل مقطع کارشناسی تئاتر را در دانشکدهی هنر دانشگاه کابل به پایان رساند از این نوع برنامههای جامعه جهانی انتقاد میکند.
او که با آمدن گروه طالبان کار اداریاش را از دست داده است، اکنون با خیاطی، فامیل سه نفریاش را حمایت میکند.
تمنا در مورد جذب دختران محروم از مکتب و زنان محروم از کارهای اداری در مراکز فن و حرفه میگوید «این سیاست درستی نیست. اگر فکر میکنند با جذب زنان در کارخانههای تولید پوشاک و درآمد ناچیز آن، زنان را از افسردگی و بیکاری نجات میدهند اشتباه است. فقط تامین نان روزمره خانوادهها مهم نیست، زنان میخواهند مشارکت سیاسی-اجتماعی داشته باشند و به آرزوها و برنامههای شان برسند.»
او میگوید «با خواندن تئاتر آرزو داشتم در سالنهای هنری حضور پیدا کنم، اما حالا کل روز در یک سالُن پر از چرخ خیاطی هستم و فکر میکنم از جامعه طرد شدهام.»
مژگان افضلی، فعال حقوق زن در کابل عضو نهادی است که به زنان خشونتدیده خدمات ارایه میکند. او به نیمرخ گفت جامعه جهانی نباید خواستهای اساسی زنان را نایده بگیرند، حمایت اقتصادی لازم است، اما این حمایتها باید به گونهای برنامهریزی شود که باعث انزوای زنان نشود.
او افزود «من با چندین نهاد دیگر همکاری میکنم، اکثریت نهادهای داخلی و خارجی تلاش دارند پروژههایی را تطبیق کنند که حساسیتزا نباشد و آنها را در تقابل با طالبان قرار ندهد. ولی زنان به برنامههای مبتکرانه نیاز دارند که هم حضور اجتماعی و حقوق اساسی شان تامین شود و هم به سطحی از درآمد مالی و استقلال اقتصادی دست پیدا کنند.»