نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

روایت‌گری به مثابه مقاومت، صدای زنان افغانستان

  • نیمرخ
  • 6 ثور 1404
Shafaee-website

نویسنده: زکیه شفائی
بشر، آن‌گونه که معلم اول، ارسطو گفت: “حیوان ناطق” است؛ نه تنها به این معنا که سخن می‌گوید، بل به این معنا که تعقل می‌کند و روایت می‌سازد. روایت‌گری، بنیاد تمدن است؛ سازندهٔ تاریخ، جنگ‌ها و صلح‌ها، و حافظهٔ جمعی انسان‌هاست؛ همان خود تاریخ است تا آینهٔ عبرت‌شان باشد. اما آن‌چه تاکنون به نام تاریخ و فرهنگ به ما رسیده، همان روایت فاتحان و قدرت‌مندان است؛ آنانی که قدرت و فرصت آن را داشتند تا صدای خود را رسا و جاودانه کنند. والتر بنیامین، فیلسوف انتقادی که خود در دوران وحشت نازی‌ها زیست می‌کرد و سرانجام قربانی همان خشونت نظام‌مند هم شد. در “تزهایی دربارهٔ مفهوم تاریخ” هشدار می‌دهد که تاریخ رسمی، روایت پیروزمندان است و صدای شکست‌خوردگان و فرودستان را به حاشیه می‌راند و خاموش می‌کند. او از ما می‌خواهد تاریخ را از پایین بنگریم، از چشم فرودستان و ستمدیدگان، زیرا حقیقت اغلب در سکوت آنان پنهان است. فرودستان همان‌هایی هستند که اقلیت خوانده و به حاشیه رانده می‌شوند. بزرگ‌ترین گروه‌های حاشیه‌نشین و فرودست در تاریخ و به‌خصوص تاریخ افغانستان، زنان بوده‌اند.

تاریخِ زنان افغانستان: روایتی که در صدای بم و بلند مردانه غالباً گم است.
در افغانستان امروز، زنان از عرصهٔ عمومی و فضای اجتماعی رانده شده و روایت رسمی در حال تبدیل شدن به تک‌صدایی مردانه است. رسانه‌های سرکوب‌شدهٔ داخل کشور، خبرنگاران زن تبعید شده یا زندانی و سانسور سیستماتیک، همگی در خدمت یک روایت واحدند؛ روایتی که زنان را نادیده می‌گیرد و آنان را دور از چشم جامعه می‌خواهند. اما آیا چنین تاریخی می‌تواند واقعی باشد؟ بنیامین پاسخ می‌دهد: “تاریخِ فاتحان، تاریخِ دروغین است”، زیرا نیمی از حقیقت که همان صدای ستمدیدگان و فرودستان است، در آن گم شده‌است.

این روزها گاهی می‌بینیم زیاد پرسش می‌شود که چرا تکثر رسانه‌های زنان در تبعید افغانستان باید باشد و چرا لازم است تا این‌قدر به روایت‌های زنان پرداخته شود. پاسخ اول می‌تواند گریز از آن‌چه که والتر بنیامین به عنوان “خشونت فراموشی” یاد می‌کند، باشد. زنان افغانستان هر کدام نظر به تعلقات متفاوت و گوناگونی چون مذهب، قومیت، شهری و روستایی بودن، دارا و نادار بودن، دارای معلولیت بودن و … در لایه‌های مختلف و متفاوتی از قوانین و دستورهای حاکمان متأثر می‌شوند. پس روایت‌ها هم گوناگون است. اگر نشود روایت‌ها را از دید زنان گروه‌های مختلف بیان و ثبت کرد، آیندگان تنها نسخهٔ تحریف‌شدهٔ حاکمان را خواهند خواند و آن روایتی خواهد بود که در آن زنان نامرئی‌اند، گویی هرگز وجود نداشته‌اند. این‌جاست که “خشونتِ فراموشی” اعمال می‌شود و نوعی نابودی نمادین شکل می‌گیرد. نابودی نمادین همواره مقدمهٔ نابودی فیزیکی است.

چرا روایت زنان ضرورت دارد؟
۱. تاریخ از پایین: بازخوانی بنیامینی
بنیامین معتقد بود تاریخ واقعی را باید در خرده‌روایت‌های گمشده جست؛ چرا که حقیقت در آه بی‌صدای کارگران، در خاطرات بازماندگان جنگ، در زمزمه‌های زنانِ به حاشیه رانده‌ شده پنهان شده‌است. روایت زنان افغانستانی، تنها شرح رنج نیست؛ “ سند مبارزه، امید و مقاومت” است تا بار دیگر بانوی اولی از آن سوی جهان نتواند فرافکنی کند که نیروهای کشور و هم‌پیمانانش برای آزادسازی این زنان آمده بودند.
وقتی دختری در کابل با گوشی تلفن با وجود خطر زندان و شکنجه از ممنوعیت تحصیل می‌نویسد، یا زنی در بامیان خاطرات روزانه‌اش را می‌نگارد، آن‌ها نه تنها برای سرنوشت شخص خود، بلکه برای تاریخ می‌جنگند.

۲. روایت به مثابه مقاومت
در جامعه‌ای که زنان از فضای عمومی حذف شده‌اند، هر نوشته، هر عکس پنهانی، هر شعر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌ها و نشریات زنانه، “عملی سیاسی” است. بنیامین می‌گوید: “سندِ تمدن، در عین زمان، سندِ توحش است.” هر زنی در افغانستان که تجربهٔ زیستهٔ خود را در میان دستورها و قوانین محدودکننده و حذف‌کننده از جامعه روایت می‌کند، در واقع به افشای ستمی می‌پردازد که در پشت شعارهای “امنیت فردی خود زن” و “دین” پنهان شده‌است.

۳. ترسیم آینده‌ای کامل‌تر
همان‌گونه که جامعهٔ بدون زنان، کامل نیست. تاریخ بدون صدای زنان، نیز ناقص است. چنان‌چه که بنیامین می‌گوید: “هیچ روایتی از گذشته نیست که خطری برای حال نداشته باشد.” امروز روایت زنان افغانستان باید نگاشته و ثبت شود تا آیندگان درک کنند که زنان افغانستان چگونه علی‌رغم اختناق و سرکوب در تحول و توسعهٔ سیاست و فرهنگ این سرزمین نقش داشته‌اند. روایت‌گری، تحلیل و بررسی نیازها، درک محدودیت‌هاست و تلاشی برای چاره‌جویی‌ها و راه‌حل‌ها که شکوفایی نبوغ و خلاقیت‌ها برای ترسیم و ساخت آینده‌ای کامل‌تر را در بر خواهد داشت. روایت‌گری نوری می‌افکند تا آینده‌ای بهتر را آرزو کرد، برای آن مبارزه کرد، استراتژی ساخت و آن‌ را کامل‌تر بنا نهاد.

وظیفه ما: نجات روایت‌های در خطر
بنیامین از “تاریخ‌نگار ماتریالیست” سخن می‌گوید. از کسی که مثل غواص به اعماق تاریخ می‌رود تا تکه‌های گمشده را بازیابد. امروز که ما تاریخ آیندگان هستیم، این وظیفه بر دوش ماست که روایت‌های زنان را حفظ کنیم و منتشر بسازیم، پیش از آن‌که سانسور یا زمان آن‌ها را محو کند. رسانه‌های مستقلی که صدای زنان را بدون فیلتر منتقل می‌کنند، تقویت کنیم تا این روایت‌ها نه تنها بخشی از حافظهٔ جمعی مردم افغانستان شود؛ بلکه به حافظهٔ جهانی سپرده شود. زیرا ستم به زنان افغانستان، تنها تراژدی آنان نیست، بلکه “شکست بشریت” در آن اجماع جهانی است که قدرت را به همان‌هایی تسلیم و تقدیم کردند که روزی ادعا کرده بودند برای آزادی زنان افغانستان از دست آنان لشکر کشیدند.

پایان سخن: تاریخ را فاتحان نمی‌سازند.
بنیامین در تز نهم “فرشتهٔ تاریخ” را تصویر می‌کند که به گذشته خیره شده و می‌بیند چگونه فاجعه‌ها روی هم انباشته می‌شوند. اما حال که ما تاریخ آیندگان هستیم نباید منفعل بمانیم. “ثبت روایت زنان افغانستان، تلاشی برای کم‌ساختن عمق فاجعه است. تلاشی برای بازپس‌گیری تاریخ از دست فاتحان ستم‌گرند. آدمی، همه قصه است، روایت است. روایت‌گری مانعی است که نمی‌گذارد، تاریکی نور حقیقت را ببلعد.

همچنان بخوانید

تاوان این انجماد چندساله را که خواهد داد؟

ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!

۲۹ سال زندگی در ایران و خطر اخراج اجباری به افغانستان

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: آپارتاید جنسیتیروایت‌گریزنانزن‌ستیزیمحدودیت
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!
تحلیل و ترجمه

زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!

20 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی در تاریخ بشر، نگاه به زن، همواره نگاه تحقیرآمیز و فروافتاده‌ای بوده‌است؛ نگاهی که زن را موجودی زبون، پست، بی‌ارزش و تهی از عقل و خرد معرفی می‌کند. زن، نه به مثابه...

بیشتر بخوانید
ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!
زنان و مهاجرت

ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!

23 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی وژمه زن جوان ۳۴ ساله‌ای است که از ازدواجش حدود پانزده سال می‌گذرد. همسر او سه سال قبل وفات کرد و وژمه را با پنج فرزند تنها گذاشت. وژمه حدود دو سال...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN