عادله آذین، خبرنگار نیمرخ
«روایتهای نی» برنامهی ادبی از سوی کلیدگروپ و ادارهی خدمات انکشافی و بشری برای افغانستان است. این برنامه برای یک سال طراحی شده که به زندگی و اندیشهی مولانا جلالالدین محمد بلخی میپردازد و از سوی رادیو کلید نشر میشود.
نخستین نشست این برنامه روز سه شنبه، ۴ ماه قوس سال ۱۳۹۹، در هتل انترکانتنینتال برگزار شد. بخش نخست این برنامه رونمایی از کتاب « زما د کور مخامخ » اثر خانم صفیه صدیقی اختصاص یافته بود. در بخش دوم نیز جهت ایجاد یک حلقهی مشترک فرهنگی پایدار از دو زبان فارسی و پشتو نظرخواهی شد. مسؤولان کلیدگروپ این برنامه را جهت اتفاق میان فرهنگیان دو زبان (فارسی و پشتو) ایجاد کردهاند. پرتو نادری، خالده تحسین، قنبرعلی تابش، نجیب منلی، صفیه صدیقی، سیدجیلانی جلان و شماری از شاعران و نویسندگان دیگر در این نشست حضور داشتند.
از دید پرتو نادری هیچ سرمایهی فرهنگی و هنریای ویژهی یک زبان و جغرافیای خاص نیست. نخبههای ادبی و هنری ممکن است از یک جغرافیا و زبان برخیزند ولی پس از به جهان بشریت تعلق میگیرند. در گذشتهها زمانیکه خورشید در یک دهکده دیده میشد، میپنداشتند این خورشید ماست، ولی زمانیکه در دهکدهی دیگر میرفت مردم آن دهکده خورشید را از آن خود می دانستند. اما حالا ممکن است شخصیت بزرگی چون مولانا در بلخ زاده شده باشد، اما متعلق به جهان است و کسی نمیتواند مختص خودش بداند. ایشان باورمند استند که باید شهرهای قونیه و بلخ شهرهای خواهر نامگذاری شوند تا زمینهی دید و بازدید بیشتر میان مردم کشورهای افغانستان و ترکیه میسر شود. همینگونه میشود برای ایجاد همبستگی میان انسانها، فارغ از بحث زبان و تبار و جغرافیا طرحریزی کرد. حرف و اندیشهی مولانا به یک طیف نور میماند، زمانیکه نور را از منشوری عبور بدهیم رنگهای گوناگونی دیده میشود. مثنوی و معنوی مولانا نیز جهانی از رنگهاست. مولانا برای اثربخشی در شعرش از حکایت و داستان یاری جسته است. این حکایتها گاهی حکایتهای مردمیاند و گاهی حتا از (کلیله و دمنه) آورده شدهاند. حکایت فیل برای ما و مردم زمان حرفهای زیادی دارد. زمانیکه در تاریکی چهار شخص چهار بخش بدن فیل را لمس میکنند؛ چهار تعبیر از فیل دریافت میکنند. این بهمعنای این است که ما بیشتر بر بنیاد حس حقیقت را جستجوی حقیقت استیم. همین است که دچار خطا میشویم چون اندیشه راه رسیدن به حقیقت است، نه حس.
وفا سمندر هم سخنران دیگری بود که در این نشست در رابطه با فرهنگ و اهمیت کارهای مشترک فرهنگیان سخن گفت. او که فرهنگ را شناسانامهی انسان میداند. گفت: «ما باید دارای زبان مشترکی باشیم که پشتو باشد، نه فارسی و اوزبیکی و… بلکه زبان قلبیای که همه به آن بلد باشند.» مولانا عشق را فریاد زد و ماندگار شد. ما باید عشق را میان هم فریاد بزنیم و به هم گوش فرا بدهیم.
نجیب منلی نیز سخنران دیگر این برنامه بود که گفت: فرهنگ از وسیعترین مفهومهاست. پدیدهی فرهنگ ضمن اینکه انسجامبخش است؛ وسیله تفکیککننده نیز است. آنچه برای غنیتر شدن فرهنگ کمک میکند تولید اندیشه، انتشار و پرورش آن است. در اندیشهها وجه اختلاف همیشه موجود است. این اختلافها در حقیقت وسیلهی رسیدن به اتفاق نظر و رسیدن به حقیقت است. اما گاهی اختلافهای سیاسی سنجیدهشده و طراحیشده میباشند که عامل پراکندگی و افتراق میان گروههای سیاسی و اجتماعی میشوند. بیدل و اندیشههایش یک ارزش مشترک فرهنگی است. هرچند ترک و زادهی بلخ بود. ما در کنار هم ارزشهای فرهنگی خود را باید بشناسانیم و به هویتمان برسیم.
تمام صحبتهای اشتراک کنندگان جهت انسجامبخشی و کم کردن پراکندگی و دوری میان فرهنگیان بود و در پایان بهگونهی داوطلبانه شماری از فرهنگیان جهت همکاری در حلقهی ادبی تازهتشکلی اعلام آمادگی کردند که طی چند روز بعدی آجندا و گونهی فعالیت آن مشخص خواهد شد.