در نزدیک به دو سال گذشته، اعتراضات خیابانی و حتا گردهماییهای اعتراضی در زیرزمینیهای کابل، ولایات شمالی و دیگر شهرهای افغانستان، از سوی طالبان مورد تعقیب و سرکوب قرار گرفتن؛ زنان معترض مورد خشونت قرار گرفتند، زندانی، شکنجه و کشته شدند. در کنار طالبان حتا مردان خانواده نیز زنان و دختران را به دلیل شرکت در اعتراضات خیابانی ضد طالبان مورد سرزنش و سرکوب قرار دادند.
کریمه اعظم، یک داکتر زن در سمت شمال افغانستان است که مشغول طبابت زنان و دختران در یک شفاخانه است. او که به گفتهی خودش قربانی ازدواج اجباری است برای کمک به زنان و دختران درس خواند و تحصیل کرد اما دیری نگذشت که سایهی شوم طالبان بر فراز رویاهای دختران افغانستان سایه افگند و زنان را مانند بیست سال گذشته به انزوا کشاند و با بستن مکاتب و دانشگاهها به روی دختران زمینهی ازدواجهای اجباری و زیر سن را فراهم نمود.
داکتر کریمه پس از سلطهی مجدد طالبان بر افغانستان برای دفاع از حقوق و آزادی زنان در برابر این گروه تروریستی ایستاد و با جمعی از همرزمانش یک گروه اعتراضی زنان در شمال کشور را راهاندازی کرد.
اولین حرکت اعتراضی آنان با یک گروه 30 نفری زنان از ولایت کندز رقم خورد که با سرکوب و خشونت طالبان مواجه شدند.پس از آن زنان معترض در ولایات تخار، بدخشان و بلخ نیز راهپیمایی مدنی را آغاز کردند و در اعتراضات مدنی با شعار «نان، کار، آزادی» به خیابانها ریختند.
داکتر کریمه اعظم یکی از آن زنان بود که گردهمایی اعتراضی را سازماندهی میکرد. او میگوید از اینکه به صف معترضان پیوسته بود انتظار داشت که از سوی خانواده و جامعه، به ویژه از جانب شوهرش حمایت شود اما در میدان مبارزه برای سرنوشت تنها ماند و به جای حمایت، ضرب و شتم دریافت کرد.
کریمه اکنون مشغول کمک و تداوی به زنان کودکان در یکی از شفاخانههای ولایت تخار است و همچنان در گردهمایی اعتراضی هرازگاهی صدای زنان افغانستان را بلند میکند.
او که مسئول تأمین نفقهی خانوادهاش است با محدودیتهای طالبان به سختی توانسته است شغلش را در بخش حیاتی صحت حفظ کند، اما کار کردن در فضای طالبانی برای او ساده نیست.
خانم اعظم میگوید: «طالبان به بهانههای مختلف ما را آزار میدهند. مثلا در نحوهی پوشش ما حتا اگر پوشش مد نظر آنها را رعایت کنیم بازهم ایراد میگیرند و همینطور در طول سفرهایم به ولسوالیها به بهانهی نداشتن همراه مرد مانع کار و سفرم میشوند.»
داکتر کریمه میگوید در مبارزات مدنی علیه طالبان نه تنها از طرف مردان افغانستان بلکه از سوی رسانهها و نهادهای مدافع حقوق بشر نیز تنها گذاشته شدهاند و صدای دخترانی که به خاطر شرکت در اعتراضات کشته شدند خاموش مانده است.
او گفت: «رسانهها در بلند کردن صدای اعتراضات زنان در سمت شمال با ما همراه نبود. دخترانی که پس از تظاهرات خیابانی ناپدید و یا کشته شدند و آنانی که در زندانهای طالبان مورد تجاوز قرار گرفتند، گمنام مانده و صدای شان هم برای همیشه خاموش شدند.»
به گفتهی داکتر کریمه، پاسخ مردان به خواست بلند کردن صدای زنان، تمسخر بوده و «کیسسازی برای خروج از کشور»پنداشته شده است.
«به هرکسی که میگفتیم صدای ما را بلند کنید یا از رسانهها کمک بخواهید، مورد تمسخر قرار میگرفتیم. اما معترضان یکییکی مورد خشونت و حتا قتل قرار میگرفتند. دختری که پس از اشتراک در اعتراض خیابانی در کندز از سوی کاکایش به قتل رسید ثریا نام داشت ولی کسی از او یاد نکرد و به مبارز گمنام تبدیل شد.»
حالا او بر تداوم اعتراض مدنی علیه طالبان مصمم است و میگوید: «من و همرزمانم میخواهیم قبل از همه صدای زنان معترضی چون ثریا باشیم که به دلیل زن بودن و اعتراض در برابر طالبان کشته شدند.»
اگرچند آمار مشخصی از کشته شدگان اعتراضات مدنی زنان علیه طالبان وجود ندارد، اما کریمه میگوید «در سمت شمال افغانستان زنان و دختران زیادی در زندان و یا در حملات هدفمند کشته شدهاند.»
خانم اعظم میگوید با وجود اعتراضات و دادخواهیها، اما مردم عام جامعه بخاطر شرایطی که پس از حضور طالبان پیش آمده نه تنها از زنان حمایت نمیکنند بلکه به انواع خشونتها متوسل میشوند.
او افزود که طالبان زنان را از عرصههای عمومی جامعه حذف کرده تا خانهنشین شوند، اما دیده میشود که خانه هم مکان امنی برای زنان نیست؛ دختران زیر سن قانونی(18 سالگی) که باید به مکتب میرفتند به ازدواج ناخواسته مجبور میشوند.خشونتهای خانوادگی در کنار آسیبهای روانی ناشی از حذف زنان از فضای عمومی جامعه، مثل موریانه دارند امید و انگیزهی زنان نسبت به سرنوشت شان از بین میبرند.
اما او بر «تداوم مبارزه علیه این وضعیت» تأکید میکند و میگوید تنها راه غلبه بر تفکر طالبانی و پایین کشیدن رژیم طالبان از قدرت مبارزهی دوامدار و منسجم مردم است؛ البته که زنان چون همگی بخاطر جنسیت شان مورد تبعیض و ستم قرار گرفتهاند باید همگی از موضع زنان معترض دفاع کنند که برای تأمین حقوق اساسی و آزادیهای مدنی زنان مبارزه میکنند.