این مطلب براساس مصاحبه با محمد حسین فیاض، پژوهشگر علوم دینی و بررسی مقاله عصمت شاهمرادی در مورد تبعیض مثبت به نفع زنان با تاکید بر حقوق شهروندی، نوشته شده است.
مساله پریود و زایمان از زن اهریمنی تا زن خدایی
عصمت شاهمرادی: موضوع دوران قاعدگی ابتدا در تاریخ، اساطیر، و ادیان بررسی شده است. مسئله عادت ماهیانه زنان در طول تاریخ، عکس العملهای مختلفی را برانگیخته است. گاهی مردان را از زنان ترسانده، گاهی او را دارای قدرتهای ماورایی شناسانده، گاهی به او چهرهی اهریمنی داده و گاهی رازآلود نمایانده است. به هر حال تصور میشود، ذهن بشر اولیهای که آمیخته به خرافات است و برای تفسیر دنیا و مسائل پیرامونش به اساطیر متوسل میشود، به راحتی نمیتواند از پدیدهی عادت ماهیانه در زنان بگذرد و تلاش میکند تا بلاخره آن را به نوعی تفسیر کند. به اسطورههای جهان بهگونهاي موجودی پلید نشان داده است. او در برابر مرد، فرومایه و بد سرشت است. هنوز در برخی از فرهنگها زنان حق ندارند که با مردان غذا بخورند. در آیینهای مذهبی و رمزآمیز که پدیدهها را به گونههای متضاد بخش میکنند، جنس نر اغلب با پدیدههای نیک و خجسته و پویا پیوند مییابد و جنس ماده با پدیدههای زشت، بدشگون و وامانده مرتبط است. در اسطورههای سرخپوستان نیز زن است که مرگ را به دنیا میآورد.
World of encyclopedia 29. p.1975, mythology
و دست آدمی را از آسمان کوتاه میکند، به همین دلیل زنان باید در سوگواریها سر انگشتان خود را ببرند و خود را زخم کنند . alice Marriott & carol k.rachli, u.s.a, 1968
به هر حال، ویژگیهای خاص فیزیولوژیک زن است که هم به مرد لذت میداده، هم او را میترسانده، هم باعث باروری و هم در دورانی از ماه، خونی از او خارج میشده است. در بعضی موارد هم در پرتو ابعاد اسرارآمیزی که به زنان داده، نقش و جایگاه وی را در جامعه بالا برده است. این امر را میتوان از پیکرکهای زنانه و تحلیل آن پیکرکها دریافت. همانطور که گوستاو یونگ گفته است: «هنرمندانی که در فرهنگهای پیش از تاریخ به پیکرکهای زنانه شکلهای خاص و پرمعنا دادهاند، وسیله و سخنگوی روح زمان خود بودهاند. به یقین پیکرکها غیرشخصی و همگانی هستند، آنها در قالب نمودهایی از بانو خدای بزرگ، اولین نمونه از خصایص زن که در ذهن بشر انسان باستانی شکل گرفته بود، را نشان میدهد gayT 169,1.v 1984,.peter
در پیکرکها باروری زن یک نمود فوق بشری یافته است. به هر حال از این پیکرکها میتوان دانست که در دورههایی زن مقام بالایی داشته است و اهریمنی بودن زن جای خود را به مقام والا داده و این به دلیل همان ویژگیهای اسرارآمیز زنانه است که ذکر شد.
از سوي ديگر ترس پنهان مرد از زن نیز ـ که شاید به دیرینگی زمان باشد ـ پدید آورندهی بسیاری از داستانها و اسطورهها بوده است. مرد هماره زن را موجودی مرموز، ناشناختنی و ترسناک شناخته است؛ برای مثال فروید چون میخواست از حیات جنسی زن سخن بگوید، از آن به عنوان قارهای تاریک ياد میکرد 171 &170: ibid .
به هر حال شاید آنچه که سبب شد مرد با دیدهی ترس به زن بنگرد، همین نیروی زایندگی و عادت ماهیانهی زنان است. حالت ناگوار جسمی که در روند زایندگی و عادت ماهیانه بر زن عارض میشد، مرد را به شدت از زنان میترسانید. مردان خونی را که به هنگام زایمان یا عادت ماهیانه از زن جدا میشد، را بسیار شوم و پلید میدانستند. هنگامی که زن مبتلا به خونریزی میشد، باید از هر چیز و هر کس دوری میکرد تا مبادا آن را بیالاید. زن در این حال موجودی اهریمنی میشد که جز مرگ و بدبختی هیچ چیز دیگری به همراه نمیآورد. گاهی او را از جمع آدمیان جدا میکردند و به خوراک و نوشیدنی ناچیز زندهاش میداشتند تا پلیدی و شومی از او برود. در مواردي نيز پيش ميآمد که مردی زنش را به این سبب بکشد و خود نیز از وحشت بمیرد,1983 g.J. frazer 277-273.pp .
ایرانیان باستان نیز آداب و مقررات سختی دربارهی زن حائض داشتند. ظاهراً قاعده بر این بوده است که اگر زن، به هنگام حیض، حال خود را از شوهرش پنهان میکرد، برای همیشه بر او حرام میشد.
این موضوع تنها به اسطورهها منحصر نمانده و به ادبیات و تاریخ هم راه پیدا کرده است. در تاریخ نیز نمونههایي از زنان ذکر شده که در این مدت از مردان دوری میجستند و در پستو زندگی میکردند. این مسأله شاید تا حدی غلو کردن در این دستور دینی زرتشتی بوده است که زنان در این مدت باید از آب و آتش دوری کنند و اگر از آب و آتش دوری نمیکردند، در جهان آخرت مجازات سختی میشدند. وجوب دوری کردن زن از امور مقدس آنگونه که در دین زرتشتی آمده، در دین اسلام هم آورده شده است که زنان نباید در این مدت وارد مسجد شوند یا به کتاب مقدس دست بزنند یا واجبات دینی را انجام دهند.
علم روانشناسی، ناراحتی و سلامت روح و روان را معیار برای مواظب و مراقبت بیشتر میداند. از این رو گفته شده است افسردگی پیش از قاعدگی به عنوان تغییرات جسمی، شناختی، رفتاری و خلقی دورهای است که تداخل با جنبههای نرمال زندگی شده است و طی چند روز از شروع قاعدگی برطرف میشود. توضیح آنکه زنان از نظر عاطفی ویژگیهای خاصی دارند، پارهای از این ویژگیها به دلایل تغییرات منظم زیستی به وجود میآیند. تظاهرات بیرونی این تغییرات منظم زیستی ممکن است به صورت تغییرات خلقی بروز کند. خلق و خوی ادواری زنان در مدت بیست و هشت روز دورهی فیزیولوژیک میتواند در شیوهی فعالیت و معاشرت آنها تأثیر مستقیم بگذارد. در برخی زنان، این تغییرات شدید بوده و به عنوان تنش پیش از قاعدگی میتواند زندگی آنها را مختل کند تاراج و همکاران، 1387 :16
شیوع زیاد این سندرم در زنان و تأثیرات آن روی کارکرد فردی و اجتماعی مبتلایان و با توجه به نقش مهم فردی و اجتماعی زنان در خانواده و اجتماع، ضرورت بیش از پیش این دوره را فراهم میکند.
اسلام و قاعدگی ماهانۀ زنان
محمدحسین فیاض: پریود یا قاعدگی ماهانۀ زنان همواره بین ادیان و جوامع سنتی به عنوان یک مسأله مطرح بودهاست؛ طوری که این موضوع، بر نگاه زنستیزانۀ برخی جوامع نقش مؤثر داشتهاست.
در صدر اسلام، مسلمانان به دلیل همجواری با یهودیان در مدینه و تأثیرپذیری آنان از یهودیان، قاعدگی ماهانۀ زنان به عنوان یک پرسش جدی مطرح بوده که نگاه اسلام نسبت به این موضوع چیست. گفته شده در آیین یهود «معاشرت مردان با این گونه زنان مطلقاً حرام است؛ هرچند به صورت غذا خوردن سر یک سفره و یا زندگی در یک اطاق باشد» مثلًا میگویند: «جایی که زن حائض بنشیند مرد نباید بنشیند، اگر نشست باید لباس خود را بشوید وگرنه نجس است، و نیز اگر در رختخواب او بخوابد لباس و بدن را باید شستشو دهد»[1] [2].
البته با جستجو در متون دینی اسلام به روشنی مشخص است که این نوع برخورد با زنانی که دچار قاعدگی ماهانه بودهاند، منحصر در یهود نبودهاست. گفته شده از عادات مجوس چنين بود كه در وقت حيض با زنان نشست و برخاست ننموده و با آنان نمىخوردند و نمىآشاميدند و به كلى از زنان در چنين حالتى دورى ميكردند [3]. برخی گفتهاند: عادت مزبور در جاهليت بوده است[4]. یهودیان و زرتشیان از زنان خویش پرهیز کرده و آنان را تحریم میکردند. اما مسیحیان با زنان خود در حال حیض آمیزش میکردند[5].
به گزارش برخی مفسران خاستگاه پرسش مسلمانان برخی باورهای نادرست بوده است. آنان تصور میکردند که در ایام حیض باید زنان را ترک بگویند و حتی در جایی که آنها هستند، حضور نداشته باشند [۶]. علامه طباطبائی نیز این پرسش را برخاسته از ارتباط مسلمانان مدینه با یهودیان میداند. از سویی دیگر برخی اعراب بیاباننشین تصور میکردند که از آمیزش با زنان در دوران حیض فرزندانی متولد خواهند شد که غیورتر و خونریزتر از دیگر کودکان هستند[۷].
بنابر این بستر اجتماعی و باورهای موجود، پرسشهایی از پیامبر (ص) مطرح شد و در همین رابطه آیۀ 222 سورۀ بقره نازل شد. این آیه میگوید: «از تو درباره حیض مىپرسند، بگو: آن دورۀ دشوار و رنجی برای زنان است، پس [به وقت] حیض از زنان کناره گیرید و تا وقتى که پاک شوند، با آنان نزدیکى مکنید، آن گاه چون [به خوبى] پاک شوند، [غسل کنند] از همان جا که خداوند به شما فرمان داده است با آنان آمیزش کنید. به راستى خداوند توبه کنندگان و پاک شوندگان را دوست مىدارد».
مفسرین و فقها از این آیه به دلیل صراحتی که دارد، حرمت آمیزش با زنان در دوران قاعدگی را استنباط کردهاند. روشن است که آیۀ به باور یهودیان و مسیحیان و نسبت به قاعدگی زنان نیز پاسخ گفتهاست و آن را رنجی دانسته است که همراه زنان است. به عبارتی موضوع نجاست زنان که باید ترک شود را رد کرده و صرفاً آمیزش با آنان در زمان قاعدگی را نهی کردهاست.
از نظر تکلیف شرعی در اسلام، صرفاً نماز و روزۀ زن حایض برداشته شدهاست؛ با این توضیح که قضای روزه را باید انجام داد. توقف نکردن در مسجد، دستور دیگری است که شامل زنان در دوران قاعدگی است.
از مجموع آیۀ مربوطه و روایات فریقین چنین به دست میآید که اسلام نسبت به بهداشت روحی و جسمی افراد در اجتماع حساس بوده و بدان اهمیت دادهاست. زنان در دوران قاعدگی، از نظر روحی نیاز به حمایت و همراهی داشته و تمایل به آمیزش ندارند. از نظر بهداشتی نیز آمیزش به ضرر طرفین بوده و احتمال عفونتهای درونی و بیرونی وجود دارد. به همین خاطر قرآن از آمیزش در این دوران منع کردهاست و دستور دیگری ندادهاست. به عبارتی، لازم ندیده است به مورد دیگری بپردازد، زیرا چیزی قابل طرح ندیدهاست.
دستور عدم توقف زنان در مساجد نیز بیشتر دلیل بهداشتی دارد، زیرا از تعداد اخبار تاریخی و روایی برمیآید که زنان جامعۀ عرب در صدر اسلام به طور معمول اِزار نداشتند و این، باعث میشد که کف مسجد در دوران قاعدگی آلوده شود. به همین خاطر یهودیان نیز حکم سختگیرانه داشتند. اما پیامبر به زنان آموخت که هنگام قاعدگی شان وارد مسجد نشوند و هنگام وارد شدن در بستر مشترک، ازار بپوشند تا از آلودگی پیرامون خود جلوگیری کنند.
بنابراین، اسلام زنان را در دورۀ قاعدگی یکسری اعمال عبادی را از آنان برداشتهاست و شاید حکمت آن نیز به خاطر همراهی و درک زنان در شرایط گرفتاری روحی و جسمی در دوران قاعدگی آنان باشد.
از سویی، روشن است که قاعدگی دختران به عنوان نشانۀ بلوغ آنان در جوامع گذشته مطرح بودهاست. البته بلوغی که تنها میتواند تکالیف دینی خود چون نماز و روزه را انجام دهد و این موضوع در برخی روایات در سن سیزدهسالگی اتفاق میافتد. روشن است که بلوغ شرعی به معنای بلوغ جنسی و آمادگی یک دختر برای ازدواج نیست؛ گرچند همواره بین این دو بلوغ، خلط شدهاست.
منابع
[1] تورات، سفر لاويان، آیات نوزدهم تا بيست و نهم.
[2] ميبدى، احمد بن محمد، كشف الاسرار و عدة الابرار (معروف به تفسير خواجه عبدالله انصارى)، تهران، چاپ: 5، 1371 ه.ش، ج1، ص 598؛ طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه تفسير مجمع البيان، فراهانى، تهران، چاپ: 1، ج2، ص 310؛ طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ: 1، ج2، ص 219.
[3] ابوالفتوح رازى، حسين بن على، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، 20جلد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى – ايران – مشهد مقدس، چاپ: 1، 1408 ه.ق، ج3، ص 230.
[4] ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ج3، ص 230.
[5] همان.
[6] طوسی، التبیان، بیروت، ج۲، ص۲۲۰.
[7] طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۸.
[8] بخاری، محمداسماعیل. (1422ق). صحیح بخاری، تحقیق: محمد زهير بن ناصر الناصر، چاپ اول٬ بیروت: دار طوق النجاة، ج1، ص 67 و 68.