از نظر آگاهان، خشونت روانی: رفتار خشونتآمیزی است که شرافت، آبرو و اعتماد بهنفس زن را خدشهدار میکند. این رفتار شامل انتقاد ناروا، تحقیر، بددهنی، تمسخر، توهین، فحاشی، متلک، تهدیدهای مدام به طلاق دادن یا ازدواج مجدد میشود.
از نظر یک روانشناس «مفاهیم خشونت در اذهان مردم به درگیری فیزیکی و آسیبهای جسمانی خلاصه شدهاست. پرخاشگری، دشنام، توهین و تحقیر جزو عادات مردان خانواده بهشمار میرود.»
این بخشی از سخنان داکتری است که روزانه دهها زن متضرر از خشونت را ملاقات میکند. داکتر “ذ… احمدی” یک روانشناس در شهر کابل است که به کمک نهادهای حامی حقوق بشر، در یک مرکز مشاورۀ روانی به زنان قربانی خشونت مشاورههای روانی میدهد و آنان را کمک میکند که با استرسهای ناشی از خشونت مبارزه کنند.
آقای احمدی در گفتوگویی با نیمرخ میگوید که روزمرگی زنان و دختران در افغانستان با خشونتهای روانی آمیختهاست.
او گفت:« دختری که از مکتب و درس محروم است وقتی صبح از خواب بیدار میشود، صبحاش را با خشونت آغاز میکند که مکلف به رسیدگی به خوراک و پوشاک اعضای خانوادهاست و بهجای دغدغۀ درس، نگران خوراک خانواده و نظافت خانه میباشد؛ هر یک از اعضای فامیل جداگانه به او دستور میدهند که کاری را برایشان انجام دهند.» به گفتۀ این داکتر روانشناس، جای قلم در دستان دختران با جاروب عوض شدهاست.
او میگوید: «اکثر دخترانی که برای مشاوره میآیند یا وظایفشان را از دست دادهاند، یا از رفتن به مکتب و دانشگاه محروماند و یا از تحمیل خشونتهای روانی در خانه و جامعه رنج میبرند.»
تانیا رسولی ۲۸ ساله یک معلم زن از تجربهاش در مورد خشونت یا آزار روانی در خانه میگوید که او عصبانیت شوهرش را با سکوت پاسخ میدهد. زیرا پرخاشگری مردان در خانه از نظر او یک امر عادی است. او میگوید:« مردان وقتی تنگدستی سراغشان میآید، وقتی در تهیۀ مصارف خانه احساس ناتوانی میکند، داد و بیداد بهراه میاندازد، دشنام میدهد و گاهی حتی اعضای خانوادۀ خود را میزند.» چیزی که از نظر داکتران روانشناس بهنظر میرسد، عادی شدن خشونت کلامی یا روانی را نشان میدهد.
صدیقه مطهری دانشجوی ۲۴ ساله و مادر ۲ کودک، مراجعه کننده به یک مرکز مشاورۀ روانی در کابل، از تجربهاش در مورد آزار روانی میگوید که بارها در دعوای خانوادگی تهدید به طلاق شده و فکر نمیکرد که این نیز خشونت پنداشته شود.
او میگوید: «تقریباً همیشه در اختلافات و بحثهای خانوادگی تهدید به طلاق شدم و از ادامۀ بحث دست کشیدم.»
به گفتۀ صدیقه، عملکرد او در برابر خشونت و آزارهای روانی همیشه سکوت بودهاست و گاهی مورد خشونت فیزیکی نیز قرار گرفته اما به خانوادهاش شکایتی نکردهاست.
زنان قربانی خشونت و مراجعه کننده به مراکز مشاوره روانی میگویند: چون مرجعی برای شکایت و یا رسیدگی به خشونت ندارند، از تحمل آن نیز به تنگ آمدهاند و در مراکز مشاورۀ روانی فقط میتوانند مهارتهای کنترل استرس و خشم ناشی از خشونت را مدیریت کنند و نمیتوانند عامل خشونت را تغییر دهند. درحالیکه برای بهدست آوردن سلامتی روانی، باید عامل خشونت یا آزار روانی از بین برده شود.
داکتر احمدی با اشاره بر افزایش آزارهای روانی زنان در خانواده و جامعه میگوید که در شرایط کنونی پیشگیری از نهادینه شدن خشونتهای روانی بر زنان تقریباً ناممکن شدهاست، چون مسألۀ آگاهیدهی از خشونت علیه زنان بهخصوص خشونتهای روانی به حاشیه رفتهاست و تداوم این وضعیت، آسیبهای جبران ناپذیری را بر زنان و دختران بر جای میگذارد.