فاطمه جعفری، عضو پیشین شورای ولایتی هرات
از دیرباز هرات مهد زنان نامدار و افتخارآفرین بوده است. گوهرشاد بیگم، مهری، محجوبه هروی و صدها زن دیگر در ساختن تاریخ و فرهنگ غنی هرات سهیم بودهاند. زنان هراتی همیشه فعال و در صحنه بودهاند؛ حتا وقتی شرایط اجتماعی و سیاسی حضور آنها را بر نمیتافته است. در دوران سیاه حکومت طالبان زنانی چون پروفیسور بانو سکینه یعقوبی که هم اکنون نیز افتخار معارف افغانستان میباشد با ایجاد مکتبهای خانگی برای اطفال، صنفهای داستاننویسی و داستانخوانی و شعر، سعی میکردند تا فرهنگ و هنر این دیار را زنده نگه دارند. در دورهی حاضر هم زنان هرات در عرصههای مختلف خوش درخشیدهاند.
اگر از حضور در دانشگاهها شروع کنیم میبینیم بیش از 50 درصد ورودی دانشجویان دانشگاه هرات را دختران تشکیل میدهند و مسؤولان معارف این ولایت در سال 1395 خورشیدی از حضور پر رنگ دختران در عرصه آموزش و پرورش خبر داده و میگویند: ۵۰ درصد جذبشدگان کانکور سال 1394 در سطح کشور از ولایت هرات بود که نیم آنها را دختران تشکیل دادهاند. دختران هرات تنها حضور پرشور در عرصهی تحصیلی ندارند، بلکه موفقیتهای آنها بیشمار است که نشانه هوش و توانایی تحصیلی بالای آنان است. گروپ دختران روباتساز یا «رویاپردازان افغان» محصول شوق و اشتیاق دختران هراتی در عرصه معارف است.
حضور زنان و دختران هراتی در رسانهها به عنوان خبرنگار و تهیه کننده و گرداننده هم چشمگیر و قابل توجه است. به گفته مسؤولان «نی» یا نهاد حمایت کننده رسانههای آزاد افغانستان، در سالهای گذشته بیش از 115 زن در رسانههای هرات مشغول کار بودهاند. اگرچه به دلیل مشکلات مختلف تعدادی از آنها وظیفه را رها کردهاند. دهها رسانه مختلف از جمله خبرگزاری زنان افغان و رادیو شهرزاد توسط زنان اداره میشوند و در تولید برنامههای با کیفیت فرهنگی، آموزشی و اجتماعی و تفریحی در رسانههای مختلف سهم به سزایی داشتهاند. خانم رویا سادات در عرصهی فیلمسازی نام افغانستان را در سطح جهان مطرح کرده است و فیلم «نامهای به رییس جمهور» ساختهی او به عنوان نماینده سینمای افغانستان در بخش بهترین فیلم خارجی نودمین دورهی جوایز اسکار به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شد. وی مسؤول خانه فیلم رویا و برگزارکننده جشنواره بینالمللی فیلم زنان هرات است.
حضور زنان هرات در سکتورهای دولتی به نسبت سایر ولایتهای کشور چشمگیر است. حدود 33 درصد کارمندان خدمات ملکی در هرات را زنان و دختران تشکیل میدهند. اگرچه این حضور بیشتر در سکتور معارف و صحت به عنوان معلم و کارکن صحی بوده و کمتر در سطح تصمیمگیری ادارهها بوده است. با این حال زنان در نا امنترین ولسوالیها به عنوان داکتر و قابله و معلم به عرضه خدمات صحی مشغولند و با وجود مشکلات و تبعیضهای آشکار جنسیتی در صفوف نیروهای امنیتی اعم از پولیس، اردوی ملی و امنیت ملی حضور دارند تا سهم خود را برای خدمت رسانی به هموطنان اجرا کنند.
زنان هرات در عرصه فعالیتهای مدنی نیز پیشتاز بودهاند و ابتکارهای فراوانی را برای دادخواهی از حقوق زنان و حقوق شهروندان اجرا کردهاند. از جمله کارزار «#نامم_کجاست؟» دادخواهی برای قانون منع آزار و اذیت خیابانی و غیره. این پیشتازی را میتوان از لیست بلند زنان هراتی (مانند ثریا پاکزاد، ماریا بشیر، رویا سادات، سکینه یعقوبی و…) که جوایز بینالمللی زن شجاع و غیره را کسب کردهاند دریافت. در هرات صدها نهاد مدنی و اتحادیه و شورا توسط زنان رهبری میشوند که برای ارتقاء مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان تلاش میکنند. تعداد زیادی از زنان در هرات به تجارت و داد و ستد اقلام گوناگون از زعفران گرفته تا ابریشم و صنایع دستی مشغولند و از این راه چرخ اقتصادی خانوادهها را به گردش در میآوردند.

صحبت از هرات همان گونه که با غرور و افتخار همراه است گوشههای تاریکی هم دارد. البته صحبت در مورد وضعیت نابسامان زنان چندان آسان هم نیست. وقتی در مورد آمار بالای خودسوزی یا خودکشی در هرات صحبتی به میان میآید، رگ غیرت تعداد زیادی از مردان و البته زنان هراتی ورم میکند. وقتی از فساد و نابرابری علیه زنان صحبت میشود عدهای دیگر موضع میگیرند و مخالفت میکنند. اما واقعیت این است که وقتی زنان هرات عکس پروفایلهای فیسبوکشان را تغییر میدادند که ما دیگر به عقب برنمیگردیم، احساس عجیبی داشتم. من و همه زنان هراتی چقدر به حداقلها راضی بودیم و راضی هستیم. آنقدر ما را به مرگ گرفتهاند که به درد راضی شدهایم. وضعیت امروز زنان در هرات هنوز هم تأسفبار است. به خاطر فساد حاکم در هرات که البته در همه جای افغانستان به چشم میخورد، بخش بسیار بزرگی از زنان و دختران هرات از ابتداییترین حق شان که تحصیل است محروم استند. در اکثر ولسوالیهای هرات مکاتب مسدود وجود دارند که البته باز گزارش میشوند. از این مجموع در ولسوالیهای شیندند، گلران، ادرسکن و فارسی تقریبن تمام مکاتب بستهاند و فقط در پنج ولسوالی نزدیک شهر تعداد اکثریت مکتبها باز هستند. یعنی در ولایت امن همچون هرات تعداد زیادی مکتب بسته هستند و به تبع آن دختران زیادی از تحصیل محروم. این یعنی پنجاه درصد چوکیهای دانشگاه هرات را فقط شاگردان مکتبهای داخل شهر هرات و چند ولسوالی امن تشکیل میدهند.
به لحاظ مشارکت سیاسی، اگرچه زنان هرات در تمام انتخابات گذشته چه به عنوان رأیدهنده و چه کاندیدا سهمگیری فعال داشتهاند ولی در بستهای دولتی سهم اندکی به آنها داده شده است. کمتر از پنج درصد مدیران ارشد و رییسان ولایتی را زنان تشکیل میدهند و بنابراین کمتر از پنج درصد در تصمیمگیریها در سطح ولایت سهیم استند. در ولسوالیهای ولایت هرات به غیر از شهردار انجیل که یک خانم است، تقریبن هیچ کارمند اداری زنی (به جز معلم و قابله) در 19 ولسوالی هرات حتا به عنوان ملازم وجود ندارد.
شرایط اجتماعی هرات همیشه برای زنان این ولایت محدود کننده و خطرناک بوده است. هر ازچندگاهی حوادث دردناک برای زنان شهر هرات رخ میدهد تا به آنان یادآور شود که قرار نیست زندگیشان در این ولایت آرام باشد. در سال 1392 خبر بریده شدن لب و بینی ستاره، خشونتهای خانگی علیه زنان هرات را در صدر خبرهای رسانهها قرار داد. در سال 1396 خبرهای اسیدپاشی دختران موجی از نا امنی را در بین زنان هرات به راهانداخت. زمستان 1398 نیز تبلیغات مولوی تُندرو ساکن درآرامگاه خواجه عبدالله انصاری عرصه را بر زنان تنگ کرد و حکومت فاسد و مافیایی هرات با چشم و دهانی باز فقط نظارهگر توهین، تحقیر و ایجاد محدودیت بر زنان هراتی به دست پیروان افراطی مولوی مجیبالرحمان هستند. به تازگی هم که از ریاست حج و اوقاف هرات به ریاست شخصی به نام حقانی خبر میرسد که گروه امر به معروف طالبانی در هرات رسمن احیا شده است و عملن گروهی از مولویها برای آنچه آنها مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی میگویند، پاچه بالا کشیدهاند. احتمالن یکی از دلایل اصلی اینکه خودسوزی در بین زنان هرات در مقایسه با کل کشور بسیار بالا است همین فشارهای اجتماعی و محیط بسته اجتماعی برای زنان باشد.
متأسفانه با وجود آمارهای بلند خشونت علیه زنان، حمایتهای قضایی و حقوقی از آنها سلب میشود و رویههای سنتی و فشارهای غیررسمی دستگاههای قضایی محلی باعث تشدید این خشونتها میشوند. گزارش دو سال پیش ریاست دادستانی هرات را در روز مبارزه با خشونت علیه زنان میشنیدم که در آن گفته شده بود بیش از 80 درصد زنانی که به خاطر خشونت علیه خود شکایت کرده بودند از پیگیری دعوای خود انصراف دادهاند. با تجربهای که من از مراجعه به ادارهی دادستانی هرات دارم، دیدهام که تا چه اندازه، رییس و مسؤولان این اداره بر مدعی فشار وارد میکنند تا از شکایت خود صرف نظر کند. گزارش سال 2018 میلادی که از سوی یوناما نشر شد، آشکارا به این امر اذعان دارد و بیان میدارد که فرهنگ میانجیگری مانع دسترسی زنان افغانستان به عدالت میشود.
از فعالیتهای مدنی اعتراضی و انتقادی زنان و حتا مردان در حداقل سه سال گذشته هم خبری نیست. تقریبن بعد از ترور نافرجام آقای خلیل احمد پارسا، مسؤول شبکه نهادهای جامعه مدنی در ولایت هرات، دیگر شاهد حرکت اعتراضی مستقل و جدی در هرات نبودهایم. کاهش فعالیتهای مدنی زنان هرات احتمالن نشانهای از ناامن شدن بیشتر جامعه هرات برای زنان میباشد. متأسفانه امروزه بیشتر اعتراضها به فرمایش زورمندان و یا مقامهای محلی هرات، به وسیله مهاجرین کمپ شیدایی ویا کارگران سرگذر در بیخبری کامل آنها و در ازای 300 افغانی پول نقد و یا نان چاشت انجام میشود و معمولن منجر به برکناری رئیسی میشود که علیه او اعتراض شکل گرفته است.
اکنون که بحثها در مورد صلح با طالبان داغ است و نشانههایی از تشکیل حکومتی با حضور طالبان در حال نمایان شدن است، همه زنان هرات نگران بازگشت به دوران سیاه طالبانی استند که کاملن واقعی و منطقی میباشد. در حال حاضر که هنوز چنین حکومتی به وجود نیامده، فساد و تبعیض مالی، اداری، قومی و زبانی گسترده در ادارههای دولتی، وضعیت بد امنیتی در سطح شهر و ولسوالیها و شرایط اقتصادی دشوار و بیکاری عرصه را برای فعالیت زنان تنگ کرده است و ما امیدوار استیم که تغییری سیاسی کلان کشور وضعیت زنان را بدتر از این نکند.