پس از افشای نام و فعالیت لابیگران طالبان و نحوه نفوذ آنها به نشستهای سازمان ملل متحد، کارشناسان سازمان ملل متحد با صدور یک بیانیه از آنچه که «انتشار معلومات نادرست توسط رسانهها» خواندهاند، «عمیقا» ابراز نگرانی کردهاند.
کارشناسان سازمان ملل متحد که شامل ریچارد بنت، گزارشگر ویژه این سازمان برای حقوق بشر در افغانستان نیز میشود، نوشتهاند: «در حالیکه انتقاد از سخنرانان روی موضعگیری ایشان در رابطه به مسایل حقوق بشری قابل قبول است، شرکت کنندگان باید از ارعاب، سوء استفاده، تهدید یا سایر اشکال تلافیجویانه در امن باشند.»
آنها گزارش تلویزیون «افغانستان اینترنشنال» در مورد نحوه اشتراک مدینه محبوبی در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با همکاری یک کارمند این نهاد و انتشار عکسهای را که سندی بر این مدعا بود، «نفوذ به حریم خصوصی» خانم محبوبی دانستهاند و افزودهاند که «حملات شخصی، نفوذ به حریم خصوصی و انتشار اطلاعات نادرست جنیستی، میتواند عواقب جدی برای سلامتی و امنیت افراد آسیب دیده باشد و به اعتبار و حرمت آنها آسیب جدی وارد کند.»
کارشناسان سازمان ملل متحد ادعا کرده اند که «دارندگان مأموریت مرتبط و کارمندان ارشد سازمان ملل متحد (بجز کارمندی که در گزارش افغانستان اینترنشنال نامش گرفته شده بود) با اولویت دادن به کثرت صداها و دیدگاههای مرتبط با موضوع، اشتراک کنندگان این نشست را انتخاب کردند.»
این بیانیه در وبسایت شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد منتشر شده است و به صورت گسترده از سوی سیاستمداران اروپایی که در افغانستان مأموریت دارند، اشتراک گذاری شده است.
بیانیه کارشناسان سازمان ملل متحد در حمایت از فردی که به لابیگری برای طالبان مشهور شده است و هیچگونه فعالیت حقوق بشری، نداشته است، برای بسیاری از مردم افغانستان، به ویژه زنان، نگران کننده است. این نگرانی از چندین جهت مطرح است که شماری از آنها در این نوشته توضیح داده شده است.
پرده برداری از یک رویکرد
بیانیه کارشناسان سازمان ملل متحد در حمایت از یک لابیگر طالبان و توجیه آن تحت عنوان «تکثر صداها» نشان داد که حمایت از لابیگران طالبان در سازمان ملل متحد، از سطح علایق فردی و اظهار نظرهای شخصی فراتر رفته و به یک رویکرد تبدیل شده است.
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تا اکنون هیچگونه تحقیقی در مورد ادعاهای مطرح شده در مورد نفوذ لابیگران طالبان در این نهاد، انجام نداده است و بدون هرگونه تحقیقی در این مورد، گزارشهای افشاگرانه را «حملات شخصی» تعبیر کرده است.
چنین پاسخی به یک گزارش افشاگرانه بدون تحقیق و ارائه اسناد، شواهد و مدارک، نشان میدهد نهادهای سازمان ملل متحد بر اساس یک رویکرد مشخص، لابیگران و هواداران طالبان را در نشستهای خود دعوت میکنند تا آنها به جای صدای مردم افغانستان، صدای طالبان باشند.
مدینه محبوبی در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، صدای میلیونها زنی که در زیر سلطهی طالبان همهی حقوق و آزادیهای خود را از دست دادهاند، نبود، او صدای طالبان بود. سخنان خانم محبوبی، حرف دل زنان افغانستان نبود، حرف دل طالبان بود. او انگار به جای امیرخان متقی و یا ذبیحالله مجاهد حرف زد، اما با برچسب «زن بودن» و «مدافع حقوق بشر».
علاوه بر این، خانم محبوبی را هیچکسی در افغانستان به عنوان «مدافع حقوق بشر» و یا «فعال حقوق بشر» نمیشناسد و پیش از سخنرانیاش در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، کمتر کسی با چهره و نام او آشنا بود.
مردم و رسانههای افغانستان به خود حق میدهند که در مورد چنین افرادی جستجو بکنند و در صورتیکه به فعالیتها و نشانههای مشکوکی دست یافتند، آن را با مردم شریک کنند تا آنان از بازیهای که بر سرنوشت آنها جریان دارد آگاه شوند.
نهادهای سازمان ملل متحد و کارشناسان این سازمان باید بدانند که اکنون مردم افغانستان میدانند که مدافع حقوق بشر کیست، فعال حقوق بشر چه کسی است و چه کسانی از این عنوانها سوء استفاده میکنند.
شهروندان افغانستان، به ویژه زنان، همانگونه که در برابر استبداد طالبانی ایستاد میشوند، در برابر کسانیکه حقوق بشر و حقوق انسانها را به یک صنعت درآمدزا تبدیل کردهاند، نیز ایستاد میشوند و چهره واقعی آنها را افشا میکنند.
گستردگی رویکرد حمایتی از لابیهای طالبان
انتشار نامه کارشناسان سازمان ملل متحد در حمایت از یک لابیگر طالبان و اشتراکگذاری آن از سوی اکثر دیپلماتهای اروپایی که در افغانستان مأموریت دارند، نشان داد که رویکرد حمایتی از لابیگران طالبان بسیار گسترده است.
گستردگی این رویکرد، نگرانیها در مورد پیامدهای آن را بر سرنوشت مردم افغانستان که تحت ستم گروه طالبان هر روز بیشتر در کام فقر و فلاکت فرو میروند، بیشتر میکند.
بر اساس نشانههای موجود، رویکرد حمایتی از لابیگران طالبان در سطوح مختلف دنبال میشود که بخشی از آن دعوت از این افراد در نشستهای سازمان ملل، فراهم کردن زمینه سفر آنها به کشورهای اروپایی، دعودت آنها در نشستهای مهم در قطر و پرداخت هزینهی اقامت و سفرشان به این کشورها است.
در یک سطح دیگر، لابیگران طالبان، به ویژه زنانی که برای طالبان لابی میکنند، حمایت های مالی هنگفت در داخل افغانستان دریافت میکنند و دفاتر آنها بدون هیچگونه محدودیتی در کابل فعال است و خود آنها نیز آزادان در داخل افغانستان و به بیرون از کشور، بدون محرم شرعی مد نظر طالبان، سفر میکنند و بر اساس روایت خود شان، طالبان به آن ها کاری ندارند.
چنین رویکردهای، مبارزه برای حقوق اساسی مردم افغانستان، حقوق بشر و حقوق زنان را تبدیل به پروژه میکند و نگاه پروژه محور را بیش از هر زمان دیگر در جامعه حاکم میسازد.
از سوی دیگر، با چنین رویکردی، فعالان واقعی حقوق بشر و حقوق زنان، با ترفندهای گوناگون به حاشیه رانده میشوند و عرصه برای فعالیت آنها هر روز بیشتر تنگ میشود.
به این ترتیب، صدای واقعی مردم هیچگاه مجال بازتاب پیدا نمیکند و مشکلات آنهاا هیچگاه راه حل واقعی پیدا نخواهد کرد و بحران انسانی در افغانستان برای چندین نسل دیگر ادامه خواهد یافت.
به همین دلیل، ضرورت است که رویکرد حمایتی از لابیگران طالبان توسط سازمان ملل متحد و جامعه جهانی متوقف شود و شهروندان افغانستان برای توقف چنین رویکرد و افشای ماهیت اصلی لابیگران طالبان، باید بیشتر از هر زمانی، صدای خود را بلند کنند.