از تبریک باد و برخورد مناسبتی با روزجهانیزن اگر بگذریم برای زنان افغانستان، اصلیترین مسئله در هشتم مارچ 2022، سیاهروزی جهانیاش میباشد. این سیاهروزی حاکم شده بر روزگار زن افغانستان جدای از این که سرنوشت زیستۀ اجتماعی، تاریخی در جغرافیایی زنستیز بهنام افغانستان میباشد، در فصل جدید، هدیۀ بازیهای سیاسی، استخباراتی دولت آمریکا و کلیۀ دولتهای قدرتمند در جهان غرب است. در جهانی غربی که آزادی، حقوقبشر و ارزشهای مدنی، سیاسی و شعار دفاع از حقوق زنان، سرلوحۀ شعارهای رنگینشان میباشد.
حتی یک نگاه سرسری به رویدادهای سیاسی و استخباراتمحور آمریکا و متحدین غربیاش در افغانستان، نشان میدهد که گروه تروریستی طالبان چگونه و از دل کدامین بازیهای سیاسی، استخباراتی عبور کردند و یکبار دیگر با براندازی بر افغانستان حاکم شدند. نقش دولتمردان و سیاسیون فاسد بهویژه ادارۀ فاسد و فاقد مشروعیت انتخابی اشرفغنی نیزبخش جدی از عامل سقوط نظام جمهوریت افغانستان است. اما واقعیت تلخ، غیر قابل انکار است که حاکم شدن دوبارۀ طالبان بر قلمرو و مردم افغانستان، هدیۀ دولت آمریکا و دولتهای قدرتمند غربی است.
حاکم شدن دوبارۀ یک گروه تروریستی بر افغانستان، برای زنان این کشور که تازه داشت پس از بیستسال فرصت دسترسی به آموزش، آمادۀ قد علم کردن برای مطالبات برابریخواهی میشد، حکم یک فاجعۀ ویرانگر را دارد. زنان افغانستان با برگشت دوبارۀ طالبان، با ظالمانهترین شکل ممکن با دشمن تاریخی هویت انسانیاش طرف شدهاست. با دشمنی که هم به پاس باور ایدئولوژیکیشان احترام گذاشتن به کرامت انسانی زنان را برنمیتابد. هم به دلیل باورهای بدوی مردسالارانه که از تربیت اجتماعی قبیلهای کشوری میآید که ظرفیت زایش افراطیت وحشی با طول و عرض طالبان را دارد.
اگر قرار باشد مناسبت هشت مارچ را به پاس امید برای اتحاد و همبستگی جهانی زنان گرامی بداریم، بر ما زنان افغانستان است که در مرحلۀ اول با عبور از خطکشیهای سیاستمردانۀ حاکم بر مناسبات سیاسی افغانستان در محور هویت انسانیمان که همانا زن بودن است، جمع شویم. برای اتحاد و همبستگی که هنوز آن را نداریم، گامهای عملی برداریم.
تجربۀ 20سال گذشته و بدتر از همه، تجربۀ سیاه نزدیک به هفتماه گذشته، بازگو کنندۀ این واقعیت تلخ است که ما زنان افغانستان حتی در روزگاری که با دشمن خونخوار چون گروه تروریستی طالبان مواجه هستیم نیز، قادر نیستیم که یک محور و آدرس هویتی مشترک برای دفاع از هویت انسانی و برای مبارزه با خطر حذف، که با آن مواجه هستیم شکل بدهیم. تجربۀ نزدیک به هفتماه گذشته متأسفانه گواه این واقعیت تلخ است که فقدان یک محور هویتی واحد، ما زنان افغانستان را بیشتر در معرض قربانی شدن و حذف شدن از حیاط اجتماعی، سیاسی در قلمرو بهنام افغانستان ساخته است.
حتی اگر حساب تاجران حقوق زن و مافیای تجارت پروژه از اعتبار شعارهای زنانه را با شمار از زنان که به دلیل گرایشهای قومیتباری شرمآور، کمر به سفیدکاری گروره تروریستی طالبان بستهاند را کنار بگذاریم، متأسفانه در صف مدعیان دفاع از حقوق زن و مدعیان پاسداران از داعیه برابری هویتی زنان نیز وضعیت چنان دچار گسست، آشفتگی و نابسامانی است که هنوز تا شکلگیری و دستیافتن به یک محور هویتی برای پیشبرد دادخواهی هویتی، فاصلهای بسیار داریم. اما این همه نمیتواند لزوماً به این معنا باشد که ما زنان افغانستان، قادر به خلق یک چنین محور هویتی نیستیم. بلکه مسئله این است که ما هنوز برای ایجاد یک محور هویتی قدرتمند تلاش و اقدام عملی نکردهایم.
اگر از ابراز تشویش نسبت به وضعیت موجود بگذریم و حساب کتاب با فرصت سوزیهای بیستسال گذشته را نیز بهجای خودش بگذاریم؛ در روزگاری که ساطور حذف هویتی به استخوان ما زنان افغانستان رسیدهاست، ضرورت اقدام برای ایجاد یک محور قدرتمند هویتی برای ما یک مسئلۀ الزامی است. ممکن است در عمل، ما زنان برای سالهای طولانی نتوانیم به یک محور واحد و قدرتمند هویتی دست بیابیم. اما مسئله این است تا زمانی که نتوانیم مبارزات دادخواهانۀمان را ساختارمند بسازیم، نمیتوانیم برای دفاع از حقوق و کرامت انسانیمان در سرزمینی بهنام افغانستان کاری را از پیش ببریم.
چند صدایی، چند دستگی و پراکندگی ناشی از برخوردهای سلیقهای و منفعت اندیشیهای شخصی، سبب شدهاست که حتی وارد بحثهای نظری برای ایجاد یک محور هویتی قدرتمند و تأثیرگذار بر سرنوشت خودمان شویم.
این که ما زنان افغانستان سیاهروزترین زنان جهان هستیم قابل انکار نیست. اما، راه برونرفت از این سیاهروزی همزمان که یک راه دور و دراز میباشد، بدون ایجاد یک محور قدرتمند هویتی از سوی ما زنان افغانستان، ممکن و متصور نیست. ما تا زمانی که از پراکندگی انرژی و سلیقهبازیهای کوچک عبور نکنیم، متأسفانه نه به شعارهای دروغین دولتهای غربی امید بستن ما را بهجای میرساند. نه صرف فرصت و انرژی به ابراز تشویش کردنهای جاری. ما باید متحد شویم و برای ایجاد یک محور قدرتمند هویتی تلاش کنیم.