برچسب: روایت زنانه

ققنوس بی‌پرواز

از زندگی؛ سهم کوچک‌اش برای زنان رسیده است. به گونه‌ای که آن سهم هم با تصمیم‌های عجولانه، عمدی و غیرعمدی از آنان ستانده شده است. زنان هیچگاهی به رویاها و ...

در آرزوی باهمی‌ها

برای قتل درختان، برای نابودی جنگل‌ها، کشتار حیوانات بی‌زبان، نسل کشی، انتحاری، آلوده‌شدن به خون، دزدی کردن، راه‌زنی‌های فراوان، اذیت و آزارهای جنسی و به تاراج بردن لبخندها...! که ما ...

هنگامه‌های دردآلود

باد تند تند به وزیدن شروع کرده بود، باران بی‌اختیار هنگامه می‌کرد. صدای خش خشِ پاهای برگِ پاییزی به‌همه جا پیچیده بود. پرندگان از این‌سو به آن‌سو می‌پریدند و به ...

پنچ دقیقه فاصله

حدودن ساعت هفت صبح از دروازه جنوبی که جغد پلیدِ نابودی بال‌هایش را گشوده بود، وارد محوطه دانشگاه گردیدم؛ بابت دو مورد خیلی خرسند بودم؛ اول اینکه سپری نموده آزمون‌ِکه ...

عبور آدم‌ها

پیش از وارد شدن به دانشگاه، همه چیز برایم صداقت و پاکیزگیِ به وسعت یک روستا داشت، زندگی خلاصه‌ی آفتاب صبح‌گاهی بود که از میان شاخچه‌های درختان تا شیشه‌ی اتاق ...