دستکم پنج زن معترض در گفتوگو با نیمرخ تایید کردهاند که بخاطر مقاومت و اعتراضشان علیه طالبان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از سوی افراد این گروه تهدید به مرگ شدهاند.
هدا خموش یکی از زنان معترض است که با صراحت از تهدید شدنش پرده برداشت و گفت “طالبان ما را به مرگ تهدید میکنند” اما او بر مقاومت پافشاری دارد و میگوید “نمیخواهیم صدای زنان افغانستان خاموش شود.”
هدا خموش شاعری است که دو دهه برای رسیدن به آرزوهایش از بسترهای ممنوعه عبور کرد. او در مهاجرت درس خواند، به وطن برگشت، به کار و تحصیل ادامه داد و به عنوان یک شاعر و نویسنده به فعالیتهای ادبی و فرهنگی مشغول بود، تمام دغدغههای خود و همنسلانش را روی کاغذ آورد، شعرهای اروتیک نوشت و برای حقوق زنان نیز دادخواهی میکرد.
اکنون با سقوط مجدد کشور به دست طالبان که یک بار دیگر تمام دستاوردهای زنان افغانستان را با خاک یکسان کردهاند، هدا خموش نیز در حال گذار از بستر ممنوعهی دیگریست.
او با شماری دیگر از زنان جوان در اعتراض به سیاست تکجنسیتی طالبان در کابل “جنبش زنان عدالتخواه” را ایجاد کرده و به خیابانهای اعتراض برآمدهاند.
این بانوان با دیگر جنبشهای اعتراض و مقاومت زنان خواستهای مشترکی دارند. از مردم میخواهند که به مقاومت علیه طالبان ادامه دهند و از جامعه جهانی میخواهند که گروه طالبان را به عنوان حکومت افغانستان به رسمیت نشناسند. زیرا طالبان به رعایت حقوق بشر، آزادی بیان، حقوق زنان و هیچ یک از ارزشهای انسانی پابند نیستند و زنان را از تمام ادارات دولتی، سیاست، اجتماع، فرهنگ، هنر و ورزش و رسانهها حذف کرده، کابینهی تکقومی و تکجنسیتی تشکیل داده و ماشین کشتار هدفمند و جنایت و کوچ اجباری به راه انداختهاند.
جنبش زنان عدالتخواه پس از آن ایجاد شده است که برای اولین بار شماری از زنان افغانستان از هر گوشه و کنار در اعتراض به حذف زنان از اجتماع توسط طالبان، افزایش فقر و بیکاری مظاهرههای مسالمتآمیز را در گروههای کوچک چندنفری به راه انداختند و سپس گروههای بزرگتر به خیابان آمدند تا یک جنبش را تشکیل دادند.
آنها با برگزاری کنفرانسهای مطبوعاتی، مظاهرههای مدنی و فعالیت در شبکههای اجتماعی صدای اعتراض شان را بلند میکنند.
هدا خموش میگوید: “طالبان زنان را از تمامی حقوق و امتیازات شان محروم و خانهنشین کردهاند و من نمیخواهم صدای زنان افغانستان خاموش شود، از این رو به ایستادگی در برابر طالبان تا رسیدن به خواستهای برحق مان که (کار، نان، آزادی) است ادامه خواهیم داد.”
اما اعتراض مدنی در برابر طالبان کار ساده و راحتی نیست. چون طالبان هنوز در سازمان ملل متحد به عنوان “گروه تروریستی” شناخته میشود ولی در اثر یک تبانی سیاسی و خالی کردن ارگ توسط اشرفغنی احمدزی، رییس جمهور پیشین کشور به قدرت رسیده است.
یکی از این بانوان معترض بدون ذکر نامش به نیمرخ گفت: “افراد طالبان به کنفرانسهای مطبوعاتی و راهپیماییهای مدنی زنان همواره واکنش خشن نشان داده و اکثریت مطلق برنامههای اعتراضی زنان را که در فضای باز و خیابانها برگزار شده با شلاق به جان معترضان و شلیک گلوله برهم زده و نشستهای خبری در اماکن عمومی مثل کتابخانه را با تهدید مسئولان کتابخانه لغو کردهاند.”
اما مقاومت و اعتراض زنان متوقف نشد بلکه برنامههای اعتراضیشان گسترده، متنوع و بیشتر شده میرود ولی بهای اعتراض نیز سنگینتر شده است. همانگونه که زنان به کمتر از براندازی طالبان راضی نیستند، اکنون طالبان نیز تنها به یک شلاق زدن در خیابان اکتفا نمیکنند.
اکنون طالبان شماری از زنان معترض را به مرگ تهدید کردهاند. دستکم پنج زن معترض در گفتوگو با نیمرخ تایید کردهاند که بخاطر مقاومت و اعتراضشان علیه طالبان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از سوی افراد این گروه تهدید به مرگ شدهاند.
مریم اسم مستعار یکی از زنان معترض است که به نیمرخ گفت مسئولان استخبارات طالبان به او تماس میگیرند و گاهی هم در شبکههای اجتماعی آزار میدهند و به مرگ تهدید میکنند.
مریم تایید کرد که یک روز پیش ازینکه به مظاهره برود برایش از یک شماره تماس ناشناس زنگ آمده و او به فکر اینکه دوستانش به خاطر هماهنگی زنگ زدهاند پاسخ میدهد اما وقتی جواب میدهد مردی به مریم اخطار میدهد “به مظاهره نرو و به دوستانت هم بگو نروند اگرنه کل تان را میکشیم”.
اما مریم معتقد است که برای مقاومت علیه طالبان باید از جان هم مایه گذاشت تا سرنوشت مردم بدتر از این نشود: “وقتی با این صراحت به من هشدار دادند اول ترسیدم اما به مظاهره رفتم و در جریان مظاهره تمام حواسم به طالبانی بود که اطراف مان را محاصره کرده بودند، آنروز مانع مظاهره شدند اما به من آسیبی نزدند.”
به گفتهی مریم آنها گفته بودند که “طالبان تمام حرکات زنان معترض را زیر نظر دارند.”
اما هدا، شاعری که پیش از آمدن طالبان بخاطر تفکر زنستیزانهی بسیاری از افراد جامعه تحت تهدید و شعرهایش بلای جان او بودند، اکنون سر بر کف گذاشته به خیابان میرود.
با آنکه وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان “هنر” را به صورت رسمی “تکفیر” کرده ولی گویا شعرهای هدا از چشم شان نیفتاده تا سندی باشد برای جواز تهدید و شاید هم قتل این زن جوان.
یکی از افراد طالبان در توییتر با نشر یک قطعه از شعرهای اروتیک هدا به گونهی غیر مستقیم او را به تمسخر گرفته و سپس دیگر افراد طالبان نوشتهاند که زنان معترض باید در هر گوشه و کنار تعقیب و سپس ترور شوند.
اما خانم خموش بیشتر از جان خودش، از “تعیین سرنوشت زنان به دست طالبان” هراس دارد. هدا به نیمرخ گفت: “من نگران دستاوردهای زنان و آیندهی شان زیر حاکمیت طالبان هستم.”
اما هدا وقتی میبیند که زنان تنها نیروی سیاسی-مدنی برای مقاومت و اعتراض علیه طالبان در صحنه حضور دارند، امیدوار میشود و میگوید “من به قدرت زنان افغانستان برای رسیدن به عدالت و تغییر در جامعه امیدوار هستم. از همین رو تا زنده هستیم برای رسیدن به خواستهای مان ایستادگی میکنیم.”
مریم و یکی دیگر از زنان معترض که در مورد تهدید شدن شان از سوی طالبان سخن گفتند نیز “به امید تغییر اوضاع سیاسی” و به امید روزی که “ببینیم دیگر طالبان با چارچوب اسلامی مختص به خودشان بر زنان قیودات وضع نمیکنند” به مقاومت و اعتراض علیه این گروه ادامه میدهند.
اکنون صدای این زنان به گوش جهان نیز رسیده و بسیاری از نهادهای بینالمللی بر کار شان ارج مینهند.
هدا خموش بخاطر فعالیتهای رضاکارانهی اخیرش برای حقوق زنان، در فهرست صد زن تاثیرگذار جهان از سوی BBC قرار گرفت و همچنان در نهاد نروژی (Amnesty Women’s Right) شامل فهرست ۲۴ زن مبارز و فعال حقوق بشر شد که برای تغییر در زندگی زنان مبارزه میکنند.
با آنکه افراطگرایان و تندوران شعرهای اروتیک هدا را جواز قتل او میدانند ولی او قلمش را بر صفحههای کور سنتهای اجتماعی میدواند که قرنهاست بر زنان ستم روا داشته است. پس از روی کار آمدن مجدد گروه طالبان در افغانستان یک مجموعه شعر هدا خموش تحت عنوان “بکارت ریخته” در سویدن به نشر رسیده و هدا امیدوار است این مجموعه در افغانستان نیز منتشر شود اما خودش اذعان میکند که این اثر از وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان اجازهی نشر نخواهد یافت.