نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

فضای مأیوسانهٔ دانشگاه، بعد از شش ماه تعطیلی

  • نیمرخ
  • 9 حوت 1400
FB_IMG_1645998716009

روایتی از دانشگاه کابل

نظر به اطلاعیه وزارت تحصیلات عالی گروه طالبان دربارهٔ بازگشایی دانشگاه‌های کشور در ولایات سرد‌سیر، دانشگاه‌ها در تاریخ ۷حوت ۱۴۰۰ کار خود را آغاز نمودند. (هفتم حوت) ساعت هشت‌‌ونیم صبح همراه با سه هم‌کار خود به دانشگاه رفتیم. در درب ورودی هیچ‌کسی نبود.  وقتی داخل دانشگاه رسیدیم، جز خودمان احدی آن‌جا ندیده نمی‌شد. با خود گفتم؛ حالا صبحِ وقت است، ممکن‌است اساتید و دانش‌جویان تاحال نیامده باشند. لحظه‌ای در پیش روی دانشکده‌ ایستاد شدم، یک کارگر خدماتی آمد و دروازه  را باز کرد. رفتم در دفتر خود، آن‌جا کاملاً فضای مأیوسانه حاکم بود. وسایل و امکانات دفتر، هیچ‌کدامش سرجای‌اش نبود، روی آن‌ها لایه‌های خاک دیده می‌شد. بیش‌تر از شش ماه بوده که کسی آن‌جا نرفته، جز روزهای اول تسلط طالبان که بعضی وسایل دفتر دزدیده شده بود.

ساعت به ۹ رسید، بیش‌تر هم‌کاران ما آمده‌اند، اما هنوز از دانش‌جویان، کسی در محیط دانشگاه به چشم نمی‌خورد. اندک‌اندک زمان به چاشت رسید و در این چند ساعت که در دفتر بودم، فقط سه‌تن از دانش‌جویان ذکور آمدند و از شروع درس‌ها پرسیدند. از کلکین دفتر به‌سمت محوطهٔ داخل دانشگاه نگاه می‌کردم و دانه‌دانه دانش‌جویان سرگردان را می‌دیدم. از طرف ریاست دانشکده اخبار رسید که تقسیم‌ اوقات‌های درسی خود را آماده و ارسال کنیم. تقسیم‌ اوقات باید برای دانش‌جویان پسر و دختر جداگانه ترتیب می‌شد. دانش‌جویان دختر در تایم قبل از ظهر و دانش‌جویان پسر را برای بعدازظهر تنظیم کردم. در جریان تنظیم صنف‌ها به کمبود صنف مواجه شدم. از یک طرف، ما از قبل کمبود صنف داشتیم و از طرف دیگر حالا که هرصنف ما دوصنف شده، کمبودی صنف دوچندان گشته. این موضوع را با مسئولین شریک کردم، آن‌ها گفتند: ما قبلاً لیلیهٔ دختران را برای صنف‌های درسی درنظر گرفته‌ایم. لیلیه، صنف‌درسی شد. تعمیر لیلیهٔ دختران دو سال قبل از سوی بانک‌جهانی ساخته و توسط وزارت تحصیلات عالی افتتاح شد. اما تا‌ ‍‌به‌هنوز به‌لحاظ نداشتن آب‌ و برق مورد استفاده قرار نگرفته و حالا هم بدون آب وبرق است. مشکل بی‌آبی تنها در آن‌‌جا نیست، در همین روزها قطره‌ای آب در دانشگاه یافت نمی‌شود. تمام سیستم‌های آب‌رسانی فلج است.

تقسیم‌ اوقات و صنف‌های درسی تنظیم شد. در آخر روز همراه رئیس دانشکده دربارهٔ چگونگی شروع‌‌شدن دانشگاه صحبت کردم. ایشان از قول رئیس دانشگاه گفت: همهٔ دانش‌جویان و اساتید مجبورند که صورت و سیرت (اسلامی) را حتماً رعایت کنند. دختران باید حجاب کنند و دیگران باید دستار و لباس ملی (پیراهن‌تنبان) بپوشند. هیچ‌کسی حق ندارد ریش خود را بتراشد. هم‌چنان والی به رئیس دانشگاه با لحنی تند گفته که بعد از این باید فقط مجاهد تقرر یابد و از رئیس دانشگاه خواسته که چندین بست اداری را برای مجاهدین خالی کند. سرانجام، ساعت چهار عصر شد، از دانشگاه همراه با همکاران رخصت شدیم. در جریان روز بیشتر از ۱۵ دانش‌جو در محیط دانشگاه، سالن و مسیر راه ندیدیم. در میان آن‌ها هیچ دانش‌جوی دختری را ندیدم. بنا به نبودن دانش‌جو، درب هیچ صنف درسی باز نشد. تعداد دانشجویانی که آمده بودند پس از معلومات گرفتن دربارهٔ چگونگی شروع درس‌ و دانشگاه، همهٔ‌شان ناامیدانه برگشتند. با تعداد دانش‌جویانی که در ارتباط هستم، اکثر آن‌ها مایل به آمدن در دانشگاه نیستند. هنگام برگشت از دانشگاه، هیچ‌چیزی بیش‌تر از جای‌ خالی هم‌کاران، مرا رنج نداد. نزدیک به ۱۰ استاد ما  دانشگاه را برای همیشه ترک کرده‌اند.

همچنان بخوانید

روزهای رنگی دانشگاه کابل

تحمیل سیاهی؛ توهین و تحقیر دختران در خوابگاه دانشگاه کابل

عفو بین‌الملل: اخراج دختران از خوابگاه دانشگاه کابل بسیار نگران کننده است

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: دانشگاه کابل
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!
تحلیل و ترجمه

زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!

20 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی در تاریخ بشر، نگاه به زن، همواره نگاه تحقیرآمیز و فروافتاده‌ای بوده‌است؛ نگاهی که زن را موجودی زبون، پست، بی‌ارزش و تهی از عقل و خرد معرفی می‌کند. زن، نه به مثابه...

بیشتر بخوانید
ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!
زنان و مهاجرت

ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!

23 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی وژمه زن جوان ۳۴ ساله‌ای است که از ازدواجش حدود پانزده سال می‌گذرد. همسر او سه سال قبل وفات کرد و وژمه را با پنج فرزند تنها گذاشت. وژمه حدود دو سال...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN