نیمرخ
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
EN
حمایت مالی
نیمرخ

سرنوشت خبرنگاری که بدنش در انفجار میدان هوایی سوخته بود

  • صنوبر
  • 14 حمل 1402
رویا رحیمی

در آگست ۲۰۲۱ چند روز پس از سقوط نظام جمهوری، انفجار مهیبی میان جمعیت سرگردان که در حال فرار از تحت سلطه‌ی گروه تروریستی طالبان بودند رخ داد؛ دقیق در ورودی ابی(Abbey Gate) در میدان هوایی کابل. در این انفجار بیش از 170 نفر کشته و بیش از 100 نفر زخمی شدند. حادثه‌ی دلخراشی که خانواده‌های زیادی را بی‌خانمان کرد و جوانان زیادی را که در جست‌وجوی راه نجات از چنگ طالبان بودند به کام مرگ فرو برد و زخم‌های عمیقی را بر روان و پیکر قربانیان برجا گذاشت.

رویا رحیمی، 30 ساله، دانش‌آموخته‌ی حقوق و علوم سیاسی که زمانی کارمند دستگاه عدلی و قضایی کشور و در کنار آن خبرنگار آزاد بود یکی از قربانیان انفجار در میدان هوایی کابل است. رویا با گذشت نزدیک به بیست ماه، هنوزهم زخم‌های عمیق آن فاجعه را بر جسم و روانش دارد.

رویا قبل از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان زندگی عادی داشت. او مصروف کار در دادگاه و دادستانی بود و همچنان به عنوان خبرنگار با آژانس خبری «فرحت» کار می‌کرد.

رویا پس از هرج و مرج در پایتخت و شایعه‌های مبنی بر دستگیری خبرنگاران و هراس از گرفتاری و زندانی شدن توسط طالبان، برای یافتن یک راه نجات به میدان هوایی رفته بود. اما با سرنوشتی روبرو شد که هیچ وقت تصورش را هم نکرده بود.

رویا رحیمی در گفت‌وگو با نیمرخ گفت که لحظه‌ی پس از انفجار را که او چشمش را باز کرده و خود را میان دود و خون دیده بود هنوز به خاطر دارد. گرچند زخم‌های بدنش تا جایی التیام یافته اما تکرار آن خاطرات باعث آزار روان و کابوس‌های شبانه‌ی او شده است.

رویا می‌گوید: «در تقلای راه یافتن به سمت دروازه میدان هوایی بودم که یک صدای بسیار وحشتناک شنیدم. پیش چشمانم تاریک شد و به یک سمت پرت شدم. وقتی چشمانم را باز کردم روی زمین افتاده بودم و چشمانم یک آسمان پر غبار را می‌دید. جانم بسیار داغ بود. اطرافم پر از خون بود. سعی کردم از جایم بلند شوم اما تمام بدنم می‌سوخت. احساس می‌کردم وزنم چند برابر سنگین شده است. نتوانستم از جایم بلند شوم و دوباره چشمانم سیاهی رفت.»

رویا زمانی دوباره چشمانش را باز می‌کند که در یک سالن پر از جسد و جسم‌های نیمه جان در یکی از شفاخانه‌های کابل است.

تمام بدن رویا در آن رویداد در آتش انفجار سوخته بود. تلفن همراه و مدارکی که با خود داشت نیز از بین رفته بود. مدارکی که شاید او را برای نجات از شر طالبان کمک می‌کرد از بین رفته است. اما اکنون زخم‌های عمیقی بر بدن او از جمله گردن و پهلویش باقی مانده است.

رویا سه ماه در شفاخانه‌های افغانستان برای تداوی سرگردان بود و پس از آن راهی ایران شد. او تا کنون در ایران به سر می‌برد و به خاطر هزینه‌های هنگفت جراحی، روند تداوی‌اش معطل شده است.

رویا می‌گوید: «در این مدت خانواده‌ام هرچه در توان شان بود برایم مصرف کردند، اما هنوزهم دواهایی که مصرف می‌کنم بسیار پرهزینه است و نیاز به چندین عملیات(جراحی) دیگر هم دارم. ولی به خاطر نبود پول کافی و آماده نبودن بدنم این عملیات به تعویق افتاده است.»

همچنان بخوانید

طلاقم را از طریق پیام خبر داد

«گریز از حصار مقدس» در آلمان رونمایی شد

یک سالگی سقوط و نگاهی به گردهمایی‌های اعتراضی در جهان

رویا در بخش دیگر از صحبت‌هایش می‌گوید برای ادامه‌ی تداوی‌اش در انتظار حمایت سازمان‌های امدادرسان و نهادهای حامی خبرنگاران است.

او بیشتر از زخم‌های بدنش از آزار‌های روانی رنج می‌برد که هم خواب و هم بیداری را از او گرفته است.

رویا گفت: «یک هفته پس از زخمی شدن در انفجار توانستم خود را در آیینه ببینم. صورتم قابل شناسایی نبود، سعی می‌کردم حرف بزنم اما احساس می‌کردم حنجره‌‌ام از بین رفته است. تمام بدنم در بنداژ بود، از خودم ترسیدم. هنوز هم شبها همان کابوس به خوابم می‌آید؛ شخصی با صورت نیم‌سوخته و پرخون به من نگاه می‌کند. در بیداری هم احساس می‌کنم همان شخصیت تعقیبم می‌کند. سیستم عصبی بدنم هم که آسیب دیده است در حرف زدن تعادل ندارم.»

زخم‌های رویا وابسته به داروهای تسکین‌دهنده است.‌ از اینکه نمی‌تواند کار کند بیشتر رنج می‌برد اما هنوز امید خود را از دست نداده است.

رویا می‌گوید: «با تمام زخم‌هایی که در بدنم دارم و توان کار کردن ندارم، احساس می‌کنم خم شده‌ام اما امیدوارم که وقتی سلامتی‌ام را به دست آوردم به شغل خود ادامه دهم و به فضای کار رسانه‌ای یا دستگاه عدلی و قضایی برگردم.»

نبود مکان مناسب برای بودوباش، زمینه کار برای تأمین مصارف زندگی از چالش‌هایی است که بر روند تداوی رویا اثر گذاشته است‌. از سویی دیگر در شرایط دشوار مهاجران در ایران، او و سایر خبرنگاران نیز با ختم اقامت موقت، در معرض اخراج اجباری قرار دارند.

رویا تنها بازمانده‌ی رویدادهای انتحاری در افغانستان نیست که در زخم‌های عمیق زندگی می‌کند. طی بیست سال گذشته، تروریستان به ویژه گروه تروریستی طالبان، هزاران انسان را اینگونه شکنجه کردند و هنوزهم آثار روانی رویدادهای انتحاری، جنگ و خشونت بر روان مردم و زخمیان رویدادها لنگر انداخته است.

موضوعات مرتبط
کلمات کلیدی: بانوان خبرنگارسقوط جمهوریت
به دیگران بفرستید
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
حمایت مالی
دیدگاه شما چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به دیگران بفرستید
Share on facebook
فیسبوک
Share on twitter
توییتر
Share on telegram
تلگرام
Share on whatsapp
واتساپ
پرخواننده‌ترین‌ها
«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»
روایت

«شب که ناپدری‌ام به من تجاوز کرد…»

26 ثور 1402

خودش را «گندم» معرفی می‌کند، خال‌کوبی ظریف روی گردنش، مو‌های که دخترانه‌ کوتاه شده است، دستانی نه چندان ظریف و ناخن‌های لاک خورده و لحن خاص حرف زدنش همگی نشان می‌دهند او زن است که در کالبد یک مرد به دنیا آمده...

بیشتر بخوانید
زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!
تحلیل و ترجمه

زن؛ به مثابه موجودی تماماً بدن!

20 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی در تاریخ بشر، نگاه به زن، همواره نگاه تحقیرآمیز و فروافتاده‌ای بوده‌است؛ نگاهی که زن را موجودی زبون، پست، بی‌ارزش و تهی از عقل و خرد معرفی می‌کند. زن، نه به مثابه...

بیشتر بخوانید
ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!
زنان و مهاجرت

ازدواج بیرون‌قومی و نفرت مضاعف علیه زنان!

23 ثور 1404

نویسنده: سائمه سلطانی وژمه زن جوان ۳۴ ساله‌ای است که از ازدواجش حدود پانزده سال می‌گذرد. همسر او سه سال قبل وفات کرد و وژمه را با پنج فرزند تنها گذاشت. وژمه حدود دو سال...

بیشتر بخوانید

فراخوان همکاری؛
رسانه نیمرخ بستر برای روایت زندگی، چالش‌ها و مبارزات زنان و جامعه +LGBTQ است.
ما به دنبال مطالب هستیم که بازتاب‌دهنده واقعیت‌های تلخ، امیدها و جریان‌های مقاومت و مبارزات آزدی‌بخش شما از زندگی تحت حاکمیت طالبان باشد.
نوشته‌ها و آثار خود را در قالب متن، صدا، تصویر و ویدیو برای ما ارسال کنید. ارسال مطالب

  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Menu
  • درباره ما
  • تماس باما
  • حمایت مالی
Facebook Youtube Instagram Telegram

۲۰۲۴ نیمرخ – بازنشر مطالب نیمرخ فقط با ذکر کامل منبع مجاز است.

هیچ نتیجه‌ای یافت نشد
نمایش همه‌ی نتایج
  • گزارش
  • روایت
  • گفت‌وگو
  • تحلیل و ترجمه
  • چندرسانه‌ای
    • ویدیو
    • عکس
    • پادکست
  • بیشتر
    • زنان و مهاجرت
    • روایت‌رنگین‌کمانی‌ها​
    • صلح و امنیت
    • ترجمه
    • فرهنگ و هنر
    • نخستین‌ها
EN